حمیده سالارزاده
خانواده اولین و بنیادیترین نهاد اجتماعی است که ضامن سلامت و بقای افراد تلقی میگردد. در گذشته نهاد خانواده به عنوان تنها کارگزار جامعهپذیری افراد محسوب میشد اما امروزه با توجه به تغییرات صورت گرفته و رشد پرشتاب تکنولوژی، شاهد پیدایی رقبای جدی و جدیدی در کنار خانواده هستیم؛ رقبایی نظیر رسانههای ارتباط جمعی و فضای مجازی که در امر جامعهپذیری افراد دخیل شدهاند.
در بین رسانههای متنوع و نوین میتوان از نمایشهای خانگی به عنوان یکی از پرمخاطبترین رسانهها در ایران یاد کرد که امروزه نقش مهمی در شکلگیری شخصیت افراد بازی میکند (کیانی، ۱۳۹۴، ص۶۸).
سریالهای شبکه خانگی به مجموعههایی اطلاق میشود که بهطور اختصاصی برای پخش در پلتفرمهای نمایش خانگی تولید میشوند. این سریالها معمولاً از طریق اینترنت و سرویسهای استریم در دسترس مخاطبان قرار میگیرند.
ویژگی بارز این سریالها، انعطاف در زمانبندی و دسترسی آسان برای مخاطبان است، چرا که افراد میتوانند در هر زمان و مکانی به تماشای آنها بپردازند. همچنین، سریالهای شبکه خانگی معمولاً به دلیل کیفیت تولید بالا وآزادی در پرداختن به موضوعات متنوع و جذاب، توجه زیادی را به خود جلب میکنند. به باور همهی متخصصان امور رسانه و فرهنگ، رسانهها و بهویژه تلویزیون از مهمترین منابع فرهنگسازی هستند.
در واقع شرایط دنیای جدید به گونهای رقم خورده که تلویزیون به عنوان رسانهی فرهنگساز جامعه، خانواده و مدرسه عمل میکند. در عصر حاضر، تلویزیون به دلیل سادگی استفاده، پرکاربردترین رسانه با بیشترین کاربر است. به این ترتیب اگر روندهای جاری در تماشای تلویزیون ادامه یابد به طور متوسط کودکی که امروز متولد میشود تا هجده سالگی وقت خود را بیش از هر فعالیت دیگری غیر از خوابیدن، صرف تماشای تلویزیون خواهد کرد.
بررسیهای انجام شده در ایران نشان میدهد هفتاد درصد افراد دارای تلویزیون، اطلاعات و اخبار خود را از این راه به دست میآورند.
اکنون پرسش این است که سازوکار اثرگذاری تلویزیون بر افراد و فرهنگ چگونه است؟ (حسینی، ۱۳۹۲، ص۷۳).
بیتردید برجستهترین نقش زن در محیط خانه و جامعه، نقش مادری است. دامان مادر نخستین مدرسه و پایگاه تربیتی است بدین جهت که کودک نخستین بار در آغوش مادر قرار میگیرد و بیشتر وقت خود را در خانه و با مادر سپری میکند؛ از این رو نقش مادر در تربیت فرزند بسیار پررنگتر از نقش پدر است. تربیت به معنای وسیع و عام کلمه در قلمرو و صلاحیت مادر است. کودک شیوهی رفتار با دیگران را از مادر میآموزد. رفتار مادر با کودک در شکل دهی ساختار شخصیتی او اثر مهمی دارد. او رنگدهنده شخصیت کودک و موجد تحولات روحی و رفتاری در کودک و حتی سازندهی شخصیت اوست. در واقع نقش تربیتی مادری در جنبهها و ابعاد گوناگونی اعم از تربیت جسمانی، تربیت اخلاقی، تربیت عقلانی، تربیت جنسی، تربیت اجتماعی و… تجلی مییابد (کاریزی، ۱۳۹۵، ص۷ ).
بیارزش دانستن نقش مادری از ابزارهای نوین ناتوی فرهنگی است که میکوشد دغدغههای زنان را همسو با همان دغدغههایی کند که در سبک زندگی مطلوب غربی اصالت دارد؛ دغدغههایی از قبیل رسیدگی به تن و ظاهر و مدیریت بدن، اصالت دادن به رفاه و آسایش، لذتهای دنیوی و جنسی، بهروز بودن و داشتن ارتباطات آنلاین، حضور مستمر در فضای وب و دیگر سرگرمیها و لذتهای کاذب.
وجود این دغدغهها در زنان مدرن امروزی موجب میشود تا آنان علاقهای به فرزنددار شدن نداشته و حوصلهی انجام وظایف و مسئولیتهای مادرانه را نیز نداشته باشند. سریالهای ماهوارهای با نشان دادن زندگی زنان شاغل به عنوان زنان موفق و در مقابل با نمایش پر دردسر بودن زندگی با مردان تکدرآمد، ناخودآگاه ارجحیت مشاغل اجتماعی را به زنان تلقین میکنند و در نتیجه فاصله گرفتن از نقش و جایگاه ارزشمند مادری به تدریج در نزد آنان به هنجار تبدیل میشود. همچنین با القای افکار فمینیستی در بین زنان توسط برنامههای ماهوارهای دیگر رسانهها و نمایش الگویی انتقادی و مخرب از نقش مادری، مادران وفادار و فداکار به موجوداتی لذتجو و خودخواه تبدیل میشوند که نسبت به رسالت مهم مادری و فرزنددار شدن هیچ گونه تعهد و ارزشی قائل نیستند. بنابراین شخصیت زن مدرن رسانهای به گونهای است که تربیت فرزند را موجب کمال نمیداند و تحویل انسانهای وارسته و داشتن نسلی پاک را مایهی افتخار نمیشناسد. او همراه و همگام با زندگی الکترونیکی و همافق با زندگی در فضای مجازی، همواره سرگرم زندگی متجملانه و ابراز شخصیت ادعایی خود است؛ نه احساس تعهدی دارد و نه مسئولیتی. گویی ماهواره و اینترنت و تلفن همراه، فلسفهی زندگی او را با فرم و مفهوم دیگری به او نشان دادهاند که فرزنددار شدن را مزاحم لذتجوییهای خود و بهانهی به هم ریختن تناسب اندامش میداند. اما این زنان که در جاهلیت مدرن به سر میبرند و تنها به فکر لذتهای مادی و دنیوی خود هستند از این نکته غافلند که فرزندان صالح امانتها و نعمتهای الهی نزد پدر و مادر هستند (کاریزی، ۱۳۹۵، ص۹).
با نگاهی گذرا به محتواهای سریالهای اخیر درمییابیم که در این سالها شبکهی نمایش خانگی نه تنها کمکی به رشد فرهنگ نکرده بلکه گرهی به گرههای فرهنگی قبلی افزوده است. این در حالی که این بستر میتواند فرصتی استثنایی برای ترویج سبک زندگی اسلامی و ایرانی باشد.
در این عرصه گاهی شاهد ترویج مسائلی دور از پیشینهی اسلامی-ایرانی هستیم و بر همین اساس مواردی مانند عادی جلوه دادن ارتباط بین زن و مرد نامحرم، موسیقیهای مبتذل، آرایشهای غلیظ و پوششهای ناهنجار، ترویج زندگیهای اشرافی به نمایش گذاشته میشود که چنین مواردی در بلندمدت بهعنوان منابع فرهنگساز، سبک زندگی مردم را تغییر میدهند و میتوانند در مصرفگرا شدن جامعه نقش داشته باشند.
بسیاری از سریالها و برنامههای جذاب شبکههای خانگی وقت زیادی از زنان میگیرند؛ وقتی که میتوانست صرف حضور در خانواده شود. این مسئله میتواند منجر به کاهش تعاملات خانوادگی و تأثیر منفی بر ارتباط مادری و همسری شود. این سریالها گاهی اوقات رفتارها و شخصیتهایی را برجسته میکنند که نقش مادری و همسری را به نحو نامناسبی نشان میدهد. این الگوهای نادرست میتوانند انتظارات غیرواقعبینانه و ناهماهنگی را در خانواده ایجاد کنند. برخی از نمایشها ممکن است باعث تقویت کلیشههای جنسیتی شوند که زنان را در چارچوبهای محدود و سنتی نگه میدارد. همچنین میتوانند به نحوهی نگرش جامعه به نقشهای مادری و همسری لطمه بزنند و انتظارات زائد و ناعادلانهای را ایجاد کنند؛ بعضی سریالها خشونت خانوادگی یا خیانت را به تصویر میکشند که ممکن است بینندگان را نسبت به مسائل واقعی در زندگی خود حساس و نگران کنند. این نگرانیها میتوانند تنشها و مشکلات جدیدی بین همسران ایجاد کنند. زنان با تماشای این سریالها ممکن است تحت فشارهای جدیدی برای همسو شدن با الگوهای جنجالی یا غیرواقعی قرار گیرند که این امر میتواند به اضطراب و استرسهای جدیدی منجر شود.
این در حالی است که فعالیتهایی چون مطالعه، گفتگوهای خانوادگی، ورزش، فعالیتهای هنری و… میتوانند به جای نمایشهای خانگی، لحظات کیفی و معناداری را برای خانوادهها ایجاد کنند و به تقویت پیوندهای خانوادگی کمک نمایند.
منابع
- حسینی، سیده صدیقه، نقش رسانه در ارتقای تولید ملی، مجله مطالعات اجتماعی و رسانه، ش ۲، ۱۳۹۲.
- کاریزی، الهام، بررسی اثرات ابزارهای نوین ناتوی فرهنگی بر نقش تربیتی مادری، نشریهی پژوهشهای نوین در گستره تاریخ، فرهنگ و تمدن شیعه، پیش شماره ۶، ۱۳۹۵.
- کیانی، قربان، آسیبپذیری خانوادههای ایرانی از مشاهده سریالها و ریزش ارزشها، نشریه پیوند، ش۴۸۲.





