طیبه پالیزوان
مقدمه
اقتصاد سالم، پویا و اسلامی میتواند جامعه را به رشد و تکامل دنیوی و اخروی برساند و موجب رونق و شکوفایی اقتصادی شود. قرآن در مورد اصل تولید میفرماید: «لَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ و قَلِیلًا ما تَشْکُرُونَ» (اعراف/۱۰)؛ ما به شما قدرت دادیم که در زمین هر گونه تصرفى که بخواهید انجام دهید و انواع روزیها و نعمتها را در زمین قرار دادیم و راه و رسم کسب معیشت را به شما آموختیم. مع الوصف، شما کمتر سپاسگزارى مىکنید و کمتر به وظایف خود در برابر ما توجه دارید.
طبق این آیه، خداوند جهت تولید نعمتها، دست انسان را باز گذاشته و راه و رسم تولید را نیز به انسانها آموخته است. فلذا آنچه حائز اهمیت است شناخت موانع تولید و تلاش برای برطرف کردن آنهاست.
موانع تولید از نظر قرآن
موانع تولید همان معضلاتی هستند که اسباب وابستگی به غیر را ایجاد میکنند. دلیل این که در بعضی جوامع، تولید، کارآیی ندارد وجود موانعی است که باید به دنبال آن گشت. موانع تولید از نظر قرآن عبارتند از:
- عدم مشارکت مردم در تولید
طبق تعالیم قرآن کریم، خداوند متعال هر آنچه را روی زمین است برای انسان آفریده تا از آن بهره ببرد: «خَلَقَ لَکُم ما فِی الأرضِ جمیعاً»(بقره/۲۹)؛ اوست که همهی چیزهایى را که در روى زمین است برایتان بیافرید. همچنین در سورهی ملک میفرماید: «هُوَ الّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإلَیهِ النُشُورُ» (ملک/۱۵)؛ او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، پس به گوشه و کنار آن رهسپار شوید و از روی آن، استفاده کنید. البته بهرهمندی انسان از این مواهب در گرو کار و کوشش وی است آن جا که میفرماید: «ان لَیسَ لِلْانسَانِ إلَّا مَا سَعَی» (نجم/۳۹)؛ بنابراین خداوند متعال مقدمات زمینی و آسمانی نیازهای مادی و اقتصادی انسان را فراهم نموده اما این کار و تلاش اقتصادی فرد یا اجتماع است که سبب میشود این مواهب را کسب نموده و به فعلیت برساند. در واقع اگر این تلاشها نباشد تولیدی صورت نمیگیرد. خداوند در آیهای دیگر از انسانها خواسته که در آبادانی زمین بکوشند: «هُوَ أنشَأکم مِن الارضِ وَ استَعمرکم فیها» (هود/۶۱)؛ اوست که شما را از زمین پدید آورد و آبادانی آن را از شما خواست.
افرادی که تلاش و زحمت را بر خود هموار نکنند برای امرار معاش ناچارند متکی به غیر باشند و کسی که متکی به غیر باشد اعتماد به نفس نخواهد داشت و این چنین کسی زبون، بیچاره و ناتوان است و نمیتواند از امکانات و استعدادهای درونی خود بهرهبرداری کند.
- فراموش کردن خداوند
به یاد خدا نبودن نیز میتواند یکی از موانع تولید باشد؛ خداوند در آیهی۱۰سورهی جمعه میفرماید: «فاذا قضیت الصَّلاه فَانتَشروا فِی الارضِ وَ ابتَغوا مِن فضلِ اللهِ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کثیراً لعلَّکم تُفلِحُون»؛ وقتی نماز خواندید در زمین پخش شوید و از فضل الهی بهرهمند بشوید و ذکر خدا را بکنید شاید رستگار شوید.
در المیزان آمده است: «مراد از “انتشار در ارض” متفرق شدن مردم در زمین و مشغول شدن به کارهاى روزانه براى به دست آوردن فضل خدا- یعنى رزق و روزى- است. لا جرم باید بگوییم منظور از طلب رزق هم همهی کارهایى است که عطیهی خداى تعالى را در پى دارد» (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۱۹، ص۴۶۲).
فلذا نگرش اسلامی بر این پایه استوار است که فراموشی یاد خداوند موجب از دست دادن برکت در تولید و کسب و کار خواهد شد. در همین راستا یکی از مهمترین عوامل صیانت از تولید و بهرهمندی بیشتر، ایمان به خداست؛ چنانکه خداوند میفرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»(اعراف/۹۶)؛ و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتى از آسمان و زمین برایشان مىگشودیم ولى تکذیب کردند. پس به کیفر دستاوردشان گریبان آنان را گرفتیم (فولادوند، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۳).
از این آیه به دست میآید که یکی از علل خشکسالی شدید که موجب از میان رفتن برکت در کشاورزی و تولیدات مواد غذایی و صنایع میشود، بیایمانی و تکذیب آیات الهی و آموزههای وحیانی است.
البته خداوند متعال در قرآن کریم کسب و کار را وسیلهای برای رشد و تعالی وجودی بشر معرفی میکند؛ تعبیری که در قرآن بارها مطرح شده «لعلَّکم ُفلِحون» است؛ یعنی کار و تلاش زمینهی دستیابی به رستگاری است. خداوند به صراحت بیان میکند: «أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ» (واقعه/۶۵-۶۳)؛ آیا آنچه را کشت میکنید ملاحظه کردهاید؛ آیا شما آن را کشاورزی مىکنید یا ماییم که زراعت مىکنیم؟ اگر بخواهیم قطعاً خاشاکش مىگردانیم. پس در افسوس و تعجب مىافتید.
- نفوذ کفار در جامعهی اسلامی
یکی دیگر از موانع تولید، نفوذ و تسلط کفار و بیگانگان بر جامعه است. شخص مسلمان میبایست با عمل و رفتار خود در جامعه راه هر گونه سلطه و نفوذ کفار را بر جامعهی اسلامی مسدود نماید، از جملهی این راهها سیطره بر بازار اقتصادی است. پذیرش سلطهی اقتصادی بیگانگان و وابستگی به آنها زمینهی ایجاد حقارت، خودباختگی و خودکم بینی و در نهایت وابستگی فرهنگی را ایجاد خواهد کرد و مانع تولید داخلی خواهد شد. خداوند در این خصوص میفرماید: «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»(نساء/۱۴۱)؛ و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است. بر اساس این اصل، قانون جمهوری اسلامی نیز هر گونه قرارداد را که موجب سلطهی بیگانگان بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی و همچنین دیگر شئون کشور شود، ممنوع شمرده است.
- عدم اقتدار جامعه
مانع بعدی تولید از منظر قرآن، عدم اقتدار جامعه است که در این صورت نمیتواند از تولیدات و اشتغال کشور خود حمایت کند زیرا طبق آیهی قرآن آنچه باعث حمایت از تولیدات و اشتغال هر کشوری میشود اصل اقتدار و قوت است. خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ؛ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ» (انفال/۶۰)؛ هر نیرویى در قدرت دارید، براى مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازید!
در جوامع الجامع آمده: «قوّت به هر نوع نیرو و قدرتى که موجب پیروزى در جنگ است اطلاق مىشود. «رباط» اسبى است که براى جهاد در راه خدا براى همیشه فراهم مىشود و نیز ممکن است «رباط» به معناى «مرابطه» (یعنى مراقبت و محافظت) باشد» (طبرسی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۹۶) که همهی اینها نشان از اقتدار کشور است تا کسی مانع پیشرفت در زمینهی تولیدات نشود.
- عدم پشتیبانی از تولید و اشتغال درونی
یکی دیگر از موانع تولید عدم حمایت از محصولات جامعه است. در واقع حمایت از محصولات جامعهی اسلامی یکی از مصادیق مهم جهاد اقتصادی به شمار میآید. هنگامی که این عمل با قصد قربت انجام شود به ارتقای معنوی و اخلاقی انسان نیز کمک شایانی میکند. طبق فرهنگ قرآن زمانی که جامعهی اسلامی درگیر جنگ اقتصادی نابرابر با دشمنان است، مسلمانان نباید بر ظالمان و کفار اتکا و تمایل داشته باشند. این عدم تکیه در تمام عرصههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قابل تعمیم است. خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»(هود/۱۱۳)؛ زمخشرى در کشاف در مورد این نهی میگوید: «نهى شامل است مجالست و مصاحبت و ذکر ایشان و ملاقات و دیدن آنها و تشبه به ایشان و مداهنه با آنان و تعظیم ایشان» (زمخشری، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۳۲).
در این باره آیتالله مکارم شیرازی بیان میکند: «این آیه یکى از اساسىترین برنامههاى اجتماعى و سیاسى و نظامى و عقیدتى را بیان مىکند. عموم مسلمانان را مخاطب ساخته و به عنوان یک وظیفهی قطعى مىگوید: به کسانى که ظلم و ستم کردهاند، تکیه نکنید و اعتماد و اتکاى کار شما بر اینها نباشد چرا که این امر سبب مىشود که عذاب آتش، دامان شما را بگیرد و غیر از خدا هیچ ولى و سرپرست و یاورى نخواهید داشت. بدیهى است که در درجهی اول نباید در ظلمها و ستمگریهایشان شرکت جست و از آنها کمک گرفت و در درجه بعد اتکا بر آنها در آنچه مایهی ضعف و ناتوانى جامعهی اسلامى و از دست دادن استقلال و خودکفایى و تبدیل شدن به یک عضو وابسته و ناتوان مىگردد باید از میان برود که این گونه رکونها جز شکست و ناکامى و ضعف جوامع اسلامى، نتیجه اى نخواهد داشت» (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۲۶۰).
استفاده نکردن از عقل و نظرات مردم
عدم مشارکت مردم در حوزههای تولید یکی دیگر از موانع است. وقتی مردم در حوزهی عمل اجتماعی مشارکت فعال نداشته باشند مسلماً در آن جامعه یا تولید صورت نمیگیرد یا تولیدات بدون نتیجهی ایدهآل به اتمام میرسند. طبق آیات قرآن کریم، جامعهی اسلامی با مشارکتخواهی از مردم به ویژه در مشورت و بهرهگیری از عقول به عنوان فرهنگ عمومی میتواند هر مانعی را از سر راه بردارد. فرهنگ عمومی مشورتخواهی در امور، فرهنگی است که اسلام مهندسی کرده و مردم را بر اساس آن تربیت اجتماعی کرده است. خداوند در این باره میفرماید: «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ» (شوری/۳۸)؛ کارشان در میانشان مشورت است. در تفسیر اثناعشری ذیل این آیه آمده است: «و کار ایشان مشورت کردن میان ایشان و مراد به مشاورت معارضه است در کلام به جهت ظهور حق، یعنى هرگاه کارى کنند، به صوابدید یکدیگر کنند به جهت فرط تدبر و تیقظ ایشان در امور، و اصلاً منفرد نشوند» (حسینی شاه عبدالعظیمی، ۱۳۶۳ش، ج۱۱، ص۴۳۴).
با این مشورتها و روی هم قرار دادن عقول و نظرات، موانع و نواقص تولید از بین رفته و مردم زندگی و سرنوشت خود را رقم می زنند که: «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد/۱۱)؛ خداوند سرنوشت هیچ ملتی راتغییر نمیدهد مگر اینکه آنان خود سرنوشتشان را تغییر دهند.
- نفوذ منافقان در بدنهی حکومت
خداوند دربارهی منافقانی که به قدرت میرسند میفرماید: «وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ»(بقره/۲۰۵)؛ و هر گاه به قدرت و حکومت رسد براى فساد در زمین و نابودى زراعتها و نسل کوشش مىکند و خداوند فساد را دوست ندارد.
تفسیر نور در این باره مینویسد: «اگر نااهل به قدرت رسید و ولایت مردم را به دست گرفت، به خاطر طوفان هوسهاى درونى و ناآگاهى ها و فشارهاى بیرونى، همه چیز جامعه را فداى خود مىکند. به گفتهى المیزان تاریخ گواه آن است که چه مسلماننمایانى به نام اسلام و تظاهر به ایمان، بر مردم حاکم شده و حَرث و نَسل را نابود ساختند» (قرائتی، ۱۳۸۳، ج۱، ص۳۲۴).
ملا فتحالله کاشانی ذیل این آیه مینویسد: «نزد بعضى معنى آن است که به جهت شآمت ظلم آن والى، حق تعالى باران را از آسمان باز گیرد و منشأ هلاکت حرث و نسل شود» (کاشانی، ۱۳۳۶ش، ج۱، ص ۴۴۹). بنابراین کسانى که با جعل قوانین و تهاجم فرهنگى و تبلیغات، سبب نابودى اقتصاد و نسل نو مىشوند، مصداق این آیه یعنی مفسد فى الارض هستند و خداوند این اشخاص را دوست ندارد.
نتیجه گیری
با توجه به تحقیقات انجام شده بعضی از موانع تولید که در قرآن به آنها اشاره شده عبارتند از: نفوذ منافقان در بدنهی حکومت، استفاده نکردن از نظرات مردم، عدم اقتدار جامعه، عدم پشتیبانی از تولید و اشتغال درونی، نفوذ کفار در حکومت و جامعه، عدم تلاش و فعالیت برای تولید، فراموش کردن یاد خداوند.
یک حکومت با توکل به خدا و کمک مردم و با جهاد اقتصادی به راحتی میتواند بر این موانع غلبه کند و در زمینهی تولید نه تنها خودکفا شود بلکه به کمک جوامع دیگر هم برود. البته اینها همهی موانع نبود و پژوهشگران دیگر میتوانند با فحص و جستجو در قرآن کریم، دیگر موانع تولید را پیدا کرده و برای آنها راه حل ارائه دهند.
منابع
قرآن کریم
- حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثناعشری، تهران، میقات، ۱۳۶۳ش.
- زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ترجمهی محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چ دهم، ۱۳۷۴ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ترجمهی مترجمان، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷ش.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چ بیستم، ۱۳۸۳ش.
- کاشانی، ملافتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ۱، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، ۱۳۳۶ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، ج۹، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.





