استاد رثایی
(شرح زیارت آلیاسین)
مقدمه
زیارت آلیاسین از زیارت هاى مشهور حضرت صاحبالامر عج بوده که در توصیف مقامات روحانی و مناقب معصومین ع و توحید رب العالمین بیانی بسیار بلیغ و شیوا دارد. برخی از فرازهای این زیارت باورها و عقاید اصلی شیعیان را بیان میکند. در زمان خواندن و درک عمیق معانی این زیارتنامهی پر فضیلت، با پروردگار یکتا و اهل بیت ع تجدید عهد نموده و باورهای اصلی شیعی را تکرار میکنیم تا وفاداری خود را بدین وسیله اعلام و ثابت کنیم.
در فرازی که شرح آن خواهد آمد امام ع را شاهد مىگیریم و اقرار میکنیم بر اینکه ما معتقدیم هیچ حبیبى نیست مگر محمد و آل محمد ص: «لا حبیب الا هو و اهله».
و اینک شرح این فراز زیبا:
«لَا حَبِیبَ إِلَّا هُوَ وَ أَهْلُهُ»؛
«دوستی جز او و اهل (بیت) او نیست»
محبت جاذبهای فطری است که در تمام موجودات جهان به شیوههای گوناگون نمودار است. هر موجودی ملایم طبع خود را میخواهد و هر کدام به مقدار استعداد و ظرفیتی که دارد از نیروی محبت برخوردار است؛ نیرویی که مایهی به هم فشردن جمادات، پرورش گیاهان و کشش جانداران نسبت به یکدیگر است که در حقیقت جنبش و نشاط و خرمی زندگی و تداوم و استمرار هستی به آن بستگی دارد.
واژهی “حبیب” در لغت معانی مختلفی دارد از جمله: دوستدارنده و دوست داشته شده که در خصوص محبت خداوند هر دو جهت صادق و منطبق است. زیرا هرکس خداوند را دوست بدارد خداوند هم او را دوست میدارد و هرکه خداوند با او دوستی کند بیتردید او هم دوستدار خداست. پیامبر اکرم ص فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اللَّهِ أَحَبَّ اللَّهُ لِقَائَهُ»؛ آنکه لقای خدا را بخواهد، خداوند هم لقایش را دوست دارد (الکافی، ج۳/ ۱۳۴؛ وسائل، ج۲/ ۴۲۸؛ بحارالانوار، ج۶/ ۱۲۹).
محبت بنده نسبت به خداوند همان حالتی است که بنده در دل مییابد و به سبب آن، خدای را بزرگ میداند و به یاد او مأنوس میگردد. هنگامی که محبت خداوند در دل بنده ریشهدار شد او را به پرستش و اطاعت هرچه بیشتر برمیانگیزد و در پی خشنودی خداوند برمیآید. دنیای دوستی دنیای عجیبی است. مملکت مهر، مملکت استثنایی است و کشور محبت، قانون خاص خود را دارد. با دوستیهای مجازی و صوری که معمولاً پیرایههای غیرصحیح دارد و به راههای انحرافی کشیده میشود فرق دارد. اگر کسی دوستی حقیقی و مهر واقعی، آن هم به حبیبِ قلوبِ صادقین و مُنایِ قلوبِ مشتاقین (امید دلهای مشتاقان) و غایتِ آمالِ عارفین (نهایت آرزوی محبّان) پیدا کند چه حالتی در او ایجاد میشود؟ هضم این نوع محبتها و اینگونه مناجاتها برای همگان سنگین است.
رتبهی اوّل؛ حبیب الله
هر چه محبت بیشتر باشد (به خصوص اگر با معرفت همراه باشد)، منزلت و کمال شخص را بالاتر میبرد و آثار و انوار محبت الهی از کردار و گفتار او نمایانتر میگردد. به همین جهت است که محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) از همهی آفریدگان حتی پیامبران و فرشتگان برترند و رتبهی اول حبیب الله به آنان اختصاص یافته است، هریک از پیامبران صفتی از صفات محبت را تکمیل کردند و به آن صفت، معروف و ملقب شدند. آدم صفی الله، نوح نبی الله، ابراهیم خلیل الله، موسی کلیم الله، عیسی روح الله؛ ولی این صفات یا زیادتر آن در حضرت خاتمالانبیاء ص جمع شده لذا او را حبیب الله نامیدند.
نقل کردهاند که چون حضرت موسی کلیم الله ع به مقامات حضرت خاتم الانبیاء ص آگاه گردید عرضه داشت: خداوندا فرق میان حبیب و کلیم چیست؟ خطاب رسید: ای موسی! کلیم کسی است که کاری کند که رضای ما در آن باشد و حبیب کسی است که ما آن کنیم که رضای او در آن باشد. ای موسی! کلیم کسی است که ما را دوست دارد و حبیب کسی است که ما او را دوست داریم. ای موسی! کلیم کسی است که روز را روزه و شب را در نماز باشد و چهل روز به این طریق بگذراند و بعد به طور سینا آید و با من تکلم کند و حبیب کسی است که در فراش خود به فراغت بال خوابیده و من جبرئیل را به طلب او بفرستم و به کمتر از چشمبههمزدنی او را به جناب قدس خود حاضر کنم و او را به مرتبهای برسانم که فهم هیچ یک از مخلوقات من درک حقیقت آن نتواند کند (روائح النسمات/ ۴۹۵).
اهل بیت ع: «لَا حَبِیبَ إِلَّا هُوَ وَ أَهْلُهُ»
اهل آن حضرت ص کسانی هستند که هم از جهت نسب و هم از جهت پیروی نزدیکترین افراد به اویند و محبتشان شرط اصلی رسیدن به درجات معنوی و نشانهی حلالزادگی به شمار آمده است؛ به ویژه محبت مولای متقیان علی ع که در احادیث بر آن بسیار تأکید شده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ یَأْکُلُ الذُّنُوبَ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ»؛ محبت علی ع گناهان را از بین میبرد همانگونه که آتش هیزم را میخورد (بحارالانوار، ج۳۹/۲۵۷).
و قال رسول الله ص «لَوِ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَى حُبِّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ لَمَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ»؛ اگر مردمان بر محبت علی ع اتفاق داشتند خداوند آتش دوزخ را نمیآفرید (انوار الولایه/۱۶).
روایات در کتب عامه و خاصه فراوان است و علمای بزرگوار در آنها توجیهاتی دارند از جمله فرمودهاند عبادات و طاعات به منزلهی شخم زدن زمین و آب دادن آن است و این تنها کفایت نمیکند؛ بلکه باید زمین را شایستهی زراعت کرد بعد در تخم ریختن و آب دادن به آن و سایر لوازم زراعت، جد و جهد نمود تا آن تخم نمو کند و حاصل پیدا نماید. پس محبت بیاطاعت و عبادت به آن ماند که فقط تخمی بریزی و به همین اکتفا کنی؛ بنابراین آرزوی مغفرت و جنت بیعمل و عبادت، حُمق و غرور است. محّب کامل تا بتواند مرتکب گناه نمیشود. قصدش همیشه طاعت و عبادت است و بر نفس اماره که منشأ همهی شرور و معاصی است غالب و قاهر است نه مغلوب و مقهور.
محبت پیامبر ص و اهل بیت ع بر همگان واجب و لازم است و دوستی با آنان از سوی خداوند به عنوان مزد رسالت اعلام شده است؛ به خصوص محبت حضرت فاطمه زهرا س که مصداق اعلای نزدیکان پیامبر ص میباشد. او که در کانون وحی پرورش یافت و از ریشهی نبوت نشأت گرفت، زینت دامان بزرگترین معلم بشریت بود و در همان حال که از وی علم و حکمت میآموخت، غمها و محنتها و ناگواریها را از چشم و جان حضرت میزدود و برای پیامبر به منزلهی مادری مهربان بود که اساس و بقای دین و جاودانگی نسل رسول خدا ص به وجود شریفش بستگی داشت. آیات زیادی از قرآن کریم در فضایل و مناقب آل حضرت وارد شده از جمله سورهی انسان، آیهی مباهله(آل عمران/۵۵)، آیهی تطهیر(احزاب/۳۳)، سورهی کوثر، آیهی مودت (شوری/۲۳) و نیز روایات زیادی از پیامبر گرامی ص در شأن بانوی بزرگ اسلام آمده است از جمله حضرت فرمودند: «و اما دخترم فاطمه، در حقیقت برترین بانوان جهان از اولین و آخرین است. او پارهای از وجود من است. او نور دیدهی من، میوهی دل من، روح بین دو پهلوی من است. او حوریهای انسان گونه است. هرگاه در محراب عبادتش در پیشگاه پروردگار با عظمت بپاخیزد، نور او برای فرشتگان آسمان درخشان گردد، همان طور که نور ستارگان برای ساکنان زمین میدرخشد. خداوند به فرشتگان فرماید: «ای ملائکهی من، به کنیز من فاطمه، بهترین کنیزانم بنگرید که در پیشگاهم ایستاده است. اندامش از خوف من میلرزد و دل به عبادت من سپرده است. شما را گواه میگیرم که من شیعیان او را از آتش دوزخ ایمن ساختم» (بحارالانوار، ج۴۳/۱۷۲).
چرا نام حضرت فاطمه س در زیارت آل یاسین نیامده است؟
در جواب میگوییم: اولاً این زیارت در مقام شرح و تبیین عقاید اصولی یک فرد مسلمان است که نام امامان برده شده و حضرت زهرا س در عین حالی که مساوی و همردیف امیرالمؤمنین ع است و برتر از جمیع مخلوقات عالم و حتی برتر از فرزندان معصومش میباشد ولی چون در ظاهر جانشین پیامبر اکرم ص در خلافت و امامت نبوده نام ایشان در ردیف نام امامان برده نشده است.
ثانیاً این طور نیست که از آن حضرت یادی نشده باشد چون با صراحت میتوان گفت منظور از اهل در عبارت «لَا حَبِیبَ إِلَّا هُوَ وَ أَهْلُهُ» حضرت فاطمه س میباشند بلکه منحصر به آن حضرت است و اگر دیگر معصومین و سادات داخل در [اهل] پیامبر میشوند به جهت یُمن وجود حضرت فاطمه س بوده است.
منابع
قرآن کریم
شیخ صدوق؛ کمال الدین و تمام النعمه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، بیتا.
صفار قمی، محمد بن حسن؛ بصائرالدرجات، قم، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا.
کلینی، محمدبنیعقوببناسحاق؛ الکافی، ج ۱،تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۶۳.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۳۹ و۴۳.