سمیه وحیدیان صادق
ولایت، یعنی حکومتی که در آن، ارتباطات حاکم با مردم، ارتباطات فکری، عقیدتی، عاطفی، انسانی و محبتآمیز است؛ مردم به او متصل و پیوستهاند؛ به او علاقهمندند و او منشأ همهی این نظام سیاسی و وظایف خود را از خدا میداند و خود را عبد و بندهی خدا میانگارد.
نصب امام معصوم از سوی خدا برای ولایت بر جامعه، مقتضای قاعدهی لطف است. قاعدهی لطف به این معناست که خداوند باید کاری کند که انسانها به ایمان و اطاعت او نزدیک و از کفر و معصیت دور شوند. بنابراین وجود پیامبر لازم و ضروری است، زیرا بدون او مردم از اوامر و نواهی الهی آگاه نمیشوند. همین قاعدهی لطف اقتضا میکند که خداوند امامان معصوم را نیز به مردم معرفی کند، زیرا حضور امام در جامعه سبب میشود مردم با وظایف اجتماعی خویش آشنا شوند و به آن عمل کنند.
این رهبر سیاسی و دینی باید معصوم از گناه و خطا باشد، زیرا از آنجا که مردم، خطاکار و اهل تجاوز و تعدی به حقوق دیگرانند، اگر این رهبر سیاسی غیر معصوم باشد، نمیتواند مانع فساد و عصیان مردم شود و اگر اینطور باشد قاعدهی لطف خداوند محقق نخواهد شد. معرفی ولی یا امام از طرف پیامبر یکی دیگر از شرایط خاص ولی است، چرا که یکی از شرایط ولی عصمت است و از آنجا که عصمت صفت پوشیدهای است کسی از آن آگاهی دارد که علم باطن و غیب داشته باشد (Khamenei.ir، ۱۴/۱۱/۱۳۹۹).
حضرت زهرا س به عنوان اولین بانوی ولایت پذیر هستند که تا پای جان در این راه ایستادند. رفتار زهرای مرضیه س حقیقتی را به ما نشان میدهد؛ ایشان عالمهای است بی نظیر که با همهی علمی که دارد مقابل امیرالمؤمنین ع به عنوان امام، تابع محض است و نمیگوید، من دختر پیامبر ص هستم. این یعنی ولایت پذیری چیزی جز اطاعت محض نیست؛ چنان که در صلوات شعبانیه میخوانیم: آنها که به شما ملحق شدند به سعادت راه یابند (خبرگزاری ابنا، ۱۲/۱۱/۹۹).
حضرت فاطمه زهرا س به عنوان مبلغ ولایت دلایل ایستادگی در راه ولایت را در جاهای مختلفی بیان میکنند. در خطبهی فدکیه میفرمایند: «فجعل الله…و اطاعتَنا نظاما للملّه و امامَتنا أمانا للفرقه…»؛ خدا…و اطاعت از ما را عامل نظاممندی و استواری ملت اسلام و امامت ما را موجب امنیت مسلمین قرارداد (احمدی، ۱۳۸۳، ص ۷۶). در جای دیگر به هنگامی که تعدادی از زنان مهاجر و انصار به عیادت از ایشان رفته بودند، پس از نقد عملکرد مردان آنان، فرمودند: «… وَ تاللَّهِ لَوْ تَکَافُّوا عَنْ زِمَامٍ نَبَذَهُ الیه رَسُولُ اللَّهِ ص لَاعْتَلَقَهُ ثمّ لَسَارَ بِهِمْ سیْره سَجحاً؛ فإنه قواعِدُ الرِّساله، و رَواسی النّبوَّه، و مَهبطُ الرّوحِ الأمینِ، و الطَّبِنُ بأمرِ الدّینِ و الدّنیا و الآخرهِ. ألا ذلکَ هو الخسران المبینُ. واللهِ لَا یَکْتَلِمُ خَشَاشَهُ وَ لَا یَتعَتِعُ رَاکِبَهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا رویّاً فَضْفَاضاً، تَطْفَحُ ضَفَّتَهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بُطَلاناً قَدْ خثرَ بِهِمُ الرّیُّ غَیْرَ مُتَحَلٍّ بِطَائِلٍ إِلَّا تَغَمُّرِ الْنّاملِ وَ رَدْعِ سوْرَهٍ سَغَبٍ وَ لَفُتِحَتْ عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٌ منَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ سَیَأْخُذُهُمُ اللَّهُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ به خدا سوگند اگر خلافت را که رسول خدا ص به حضرت علی ع سپرد، به صاحبش (یعنی علی ع) واگذار میکردند، به خوبی از آن زمامداری میکرد، و همهی آنها را به سعادت و خوشبختی میرساند، چرا که علی تکیهگاه نبوت و پایهی رسالت و محل هبوط جبرئیل امین و داناتر از همه به مصالح دنیوی و اخروی مردم بود. و همانا این معامله بر مردان شما، زیان آشکاری بود!
به خدا سوگند که علی در اندک چیز این امانت (یعنی خلافت) خیانتی نمیکرد و هرگز نفع شخصی از آن نمیبرد و هر آینه مردان شما را بر اقیانوس وسیع سیراب کنندهای (از سعادت و خوشبختی) میرساند که همه را سیراب کند. و به چشمه سارهایی هدایت میکرد که چشم هر بینندهای را خیره سازد. و در این راه اندک چیزی برای خودش کنار نمیزد مگر به اندازهی دفع گرسنگی و رفع تشنگی. و (به خدا سوگند که در آن صورت) برکات الهی از آسمان و زمین بر سر آنها میبارید (و غرق در سعادت و رستگاری میگشتند)، (و لیکن اعراض نمودند) و خداوند به کیفر اعمالشان خواهد رساند (همان، ص ۱۲۲-۱۲۴).
شیعیان در عصر حاضر با پیروی از حضرت ولیعصرS که دربارهی حضرت فاطمه زهرا س میفرمایند: «فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه» (hawzah.net، ۱۴/۱۱/۱۳۹۹)؛ دختر پیامبر خداوند الگوی نیکویی برای من است. باید حضرت فاطمه س را الگوی خود قرار داده و با تمام وجود ولایت الهی را بپذیرند.
با غیبت آخرین وصی پیامبر، ولایت الهی در جایگاه ولایت فقیه عینیت یافته است. ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسیترین و محوریترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتی محض و احیاناً نصیحتکننده است – آن طوری که بعضی از اول انقلاب این را میخواستند و ترویج میکردند – نه نقش حاکمیت اجرایی در ارکان حکومت دارد؛ چون کشور مسؤولان اجرایی، قضایی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسؤولیتِ خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسؤولیتهای خود باشند. نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعهی پیچیده و در هم تنیدهی تلاشهای گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیدهبانی حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالیاش، مهمترین و اساسیترین نقش ولایت فقیه است (Khamenei.ir، ۱۴/۱۱/۱۳۹۹).
در هر عصر شیعیان خالصی وجود داشتهاند که با الگوگیری از اهل بیت ع و به ویژه حضرت زهرا س در راه ولایت از هیچ تلاشی دریغ نکرده و به شهادت رسیدهاند. از بانوان عصر حاضر که با تأسی از حضرت زهرا س به دفاع همه جانبه از ولایت پرداختهاند، پرفسور مرحوم طوبی کرمانی بودهاند؛ حجت الاسلام شهریاری دربارهی خصوصیات و ویژگیهای ایشان میگویند: ما میتوانیم شهادت دهیم که زندگی خانم کرمانی سرشار از محبت الهی و محبت به اهل بیت ص و نبی اکرم ص بود و در جای جای سخنان خود این محبت را ابراز میکرد و بسیار راضی بود به اینکه ولایت الهی و ولایت نبوی و اهل بیت ع همچون چتری بر سر امت اسلامی گسترده شده است.
استاد قراملکی میگوید: درس دیگری که از دکتر طوبی کرمانی میتوان گرفت، اخلاص در کارها و رفتارشان بود، همهی فعالیتهای ایشان متوجه خداوند متعال بود و در نهایت باید گفت درس آخر از زندگی پربار این بانوی فرهیخته ولایتمداری فوق العادهی ایشان بود، ایشان الگویی از یک زن مسلمان بود که انقلاب تربیت کرد (خبر بان،۱۲/۱۱/۱۳۹۹).
دکتر پیام شرقی فرزند استاد کرمانی در رابطه با ولایتپذیری مادر بزرگوارشان میگوید: مادر بزرگترین مقامشان را که به حق مقام مادری میدانستند برای بزرگترین دغدغهیشان که همان سربازی برای ولایت بود هزینه کردند چرا که به راستی به این جملهی امام سجاد ع در صلوات شعبانیه ایمان داشتند که «المتقدِّمُ لهُم مارِق و المُتأخِّر عنهُم زاهِق»؛ پیش افتاده از ولی از دین خارج است، عقب مانده از ولی نابود است و فقط همراه ولی ملحق به حق است. این اعتقاد به ولایت را مادر مدیون تربیت صحیح خانوادهیشان و پدر و مادرشان بودهاند. و در تربیت فرزندان و دانشجویانشان هم این را به کار بستند و نتیجهاش دانشجویانی بودند که الان وقتی دل نوشته برایشان مینویسند این متن را به قلم میکشند: سالها پیش وقتی در اثبات ولایت حضرت امیرالمؤمنینع در کلاس کلام دانشکدهی الهیات تهران اشک میریختی و درس میدادی فهمیدم عشقت را به ولایت و امروز من آنچه با عشق در جانم ریختی برای دانشجویانم میگویم و مینویسم. تمام همکاران ایشان گواهند که آن مرحومه از بذل وجود خویش برای امام غایب عج و نایب حاضر ایشان دریغ نکرده و به معنای واقعی خود را مشمول «الَّذینَ بذَلوا مُهَجَهم» کرده بود..(خبرگزاری شبستان. ۱۲/۱۱/۱۳۹۹).
در بین هشتاد کنفرانسی که مادر شرکت کردند اعم از داخلی و خارجی من افتخار داشتم چهار تا را مقاله بدهم و افتخار همراهی ایشان را داشته باشم و وقتی سخنرانیهایم را با این جمله تمام میکردم لبخند رضایت را در چهرهی مادر میدیدم و الآن هم عرایضم را با همان جمله تمام میکنم: «اللّهمَّ اجعَل امامَنَا الخامِنهای فی دِرعِک الحَصینه الَّتی تَجعَل فیها مَن تُرید» (مصاحبه با دکتر پیام شرقی).
منابع
۱. احمدی، حمید؛ صحیفه فاطمیه، قم، زائر، دوم، ۱۳۸۳.
۲. خبربان.
۳. خبرگزاری ابنا.
۴. خبرگزاری شبستان.
۵. مصاحبه با دکتر پیام شرقی.
۶. hawzah.net
۷. Khamenei.ir