دنیا؛ خانه‌ای بی مقدار

javaneh

(شرح خطبه ۱۱۳ نهج البلاغه) / استاد نوقانی، تنظیم: شفیقه رأفت

خطبه‌ی۱۱۳، فراز۳: «دَارُهَا هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا فَخَلَطَ حَلَالَهَا بِحَرَامِهَا وَ خَیْرَهَا بِشَرِّهَا وَ حَیَاتَهَا بِمَوْتِهَا وَ حُلْوَهَا بِمُرِّهَا لَمْ یُصْفِهَا اللَّهُ تَعَالَى لِأَوْلِیَائِهِ وَ لَمْ یَضِنَّ بِهَا [عَنْ] عَلَى أَعْدَائِهِ. خَیْرُهَا زَهِیدٌ وَ شَرُّهَا عَتِیدٌ وَ جَمْعُهَا یَنْفَدُ»؛ دنیا خانه‌ای است که نزد خداوند بی‌مقدار است؛ زیرا که حلال آن با حرام و خوبى آن با بدى و زندگی در آن با مرگ و شیرینى آن با تلخی‌ها درآمیخته است. خداوند آن را براى دوستانش انتخاب نکرد و در بخشیدن آن به دشمنانش دریغ نفرمود. خیر دنیا اندک و شرّ آن آماده و فراهم آمده‌اش پراکنده.

«دَارُهَا هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا»؛ دنیا خانه ‏اى است که نزد خداوند بى مقدار است، چون دنیا و آنچه در آن است ذاتاً و اصولاً مورد عنایت الهی نبوده و نیست؛ بلکه به طفیل وجود انسان خلق‌شده تا وسیله‌ای برای رشد و تکامل او باشد مثل رحم مادر که وسیله‌ا‌ی موقّتی برای شکل گرفتن و کامل شدن جنین است.

قرآن کریم بیان می‌دارد: «الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَکُمْ فیها سُبُلاً لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ .وَ الَّذی نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَهً مَیْتاً کَذلِکَ تُخْرَجُونَ. وَ الَّذی خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْفُلْکِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْکَبُونَ .ِلتَسْتَوُوا عَلى‏ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَهَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنینَ. وَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ»(زخرف/۱۰-۱۴)؛ و همان کسى که همه‌ی زوج‌ها را آفرید و براى شما از کشتی‌ها و چهارپایان مرکب‌هایی قرارداد که بر آن سوار مى‏شوید تا بر پشت آن‌ها به‌خوبی قرار گیرید؛ سپس هنگامی‌که بر آن‌ها سوار شدید، نعمت پروردگارتان را متذکّر شوید و بگویید: «پاک و منزّه است کسى که این را مسخّر ما ساخت وگرنه ما توانایى تسخیر آن را نداشتیم و ما به‌ سوی پروردگارمان باز مى‏گردیم!»

این آیات دلالت دارد بر این‌که آنچه در این جهان خلق‌شده برای استفاده‌ی انسان است و او باید در آنچه استفاده می‌کند شکر نعمت‌های خدا را بهجا آورد و بداند که هدف از استفاده‌ی آن‌ها رفع نیاز مادّی و وسیله‌ای برای رشد و تکامل معنوی و روحی است؛ زیرا بعد از توجّه دادن به نعمت‌های مادّی هدف اصلی را که «إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ» است بیان می‌فرماید. پس اگر کسی دنیا و استفاده از نعمت‌های مادّی آن را هدف قرار دهد و رسیدن به آمال و آرزوهای مادّی دنیوی را سعادت و خوشبختی بداند و همّت خود را معطوف زندگی دنیا نماید نه به خواسته‌اش خواهد رسید و راضی از دنیا خواهد شد و نه هدف خلقت که سعادت ابدی است نصیبش خواهد گردید.

قال رسول‌الله ص: «مَنْ أَصْبَحَ وَ الدُّنْیَا أَکْبَرُ هَمِّهِ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْ‏ءٍ وَ أَلْزَمَ قَلْبَهُ أَرْبَعَ خِصَالٍ هَمّاً لَا یَنْقَطِعُ عَنْهُ أَبَداً وَ شُغُلًا لَا یَنْفَرِجُ مِنْهُ أَبَداً وَ فَقْراً لَا یَبْلُغُ غِنَاهُ أَبَداً وَ أَمَلًا لَا یَبْلُغُ مُنْتَهَاهُ أَبَدا» (میزان الحکمه، ج۳، ص۳۱۹)؛ کسی که صبح کند در حالتی‌که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین همّش امور دنیوی باشد، خدا هیچ‌گونه توجّهی به او ندارد نتیجتاً دل و قلبش به چهار خصلت گرفتار می‌شود: همّ‌ّ و غمی که هیچ‌گاه از او برطرف نمی‌شود و گرفتاری‌ای که هیچ‌وقت از آن خلاصی ندارد و فقر و حرص که هیچ‌گاه احساس بی‌نیازی از مال دنیا ندارد و آرزوهایی که هیچ‌وقت تمامی ندارد؛ سپس مولا علّت پستی و بی مقداری دنیا را توضیح می‌دهند.

دلیل پستی و بی مقداری دنیا

«فَخَلَطَ حَلَالَهَا بِحَرَامِهَا وَ خَیْرَهَا بِشَرِّهَا وَ حَیَاتَهَا بِمَوْتِهَا وَ حُلْوَهَا بِمُرِّهَا»؛ زیرا که حلال آن با حرام و خوبى آن با بدى و زندگی در آن با مرگ و شیرینى آن با تلخی‌ها درآمیخته است.

دنیا چگونه می‌تواند ارزش و بهایی به قیمت سرمایه‌ای که عمر انسان است داشته باشد تا عمر را تلف کند و دنیا را به دست آورد درحالی‌که حلالش به حرام آمیخته و خیر و خوبی‌هایش با شرّ و بدی توأم است. زندگی‌اش با مرگ پایان می‌یابد و شیرینی و لذّتش با تلخی غم و اندوه‌هایی که هرروز و هر ساعت در انتظار انسان است آمیخته می‌باشد و اگر دنیا خیر محض نیست برای این است که دار امتحان و آزمایش است.

چنانچه قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ. الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»(بقره/۱۵۵-۱۵۶)؛ قطعاً همه‌ی شما را با چیزى از ترس، گرسنگى و کاهش در مال‌ها و جان‌ها و میوه‏ها آزمایش مى‏کنیم؛ و بشارت‌ده به استقامت کنندگان! آن‌ها که هرگاه مصیبتى به ایشان مى‏رسد، مى‏گویند: «ما از آنِ خداییم؛ و به‌سوی او بازمى‏گردیم!»

با توجّه به این آیه اگر آزمایش‌های دنیا نبود، معاد که روز نتیجه‌گیری این امتحان و آزمون است امری لغو و بیهوده می‌شد و به عبارت دیگر اگر معاد نمی‌بود خلقت انسان و این ‌همه نعمت‌هایی که برای انسان خلق‌شده عبث و بیهوده خواهد بود.

 چنانچه خداوند می‌فرماید: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ»(مؤمنون/۱۱۵)؛ آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده‏ایم و به‌ سوی ما باز نمی‌گردید؟

 این آیه می‌فهماند که خلقت انسان بیهوده نبوده و برای همین چند روز زندگی دنیا آفریده نشده؛ بلکه هدف و مقصود عالی‌تری از خلقت در نظر بوده و آن رسیدن به مقامات عالی و زندگی ابدی و کمالات معنوی است به ‌شرط این‌که انسان با هدف خلقت خود آشنا شود و به وظایف خود عمل کند و پستی دنیا را بشناسد و از آن حذر کند.

اعطای دنیا به دنیا پرستان

در فراز بعدی می‌فرماید: «لَمْ یُصْفِهَا اللَّهُ تَعَالَى لِأَوْلِیَائِهِ وَ لَمْ یَضِنَّ بِهَا عَلَى أَعْدَائِهِ»؛ خداوند دنیا را براى دوستانش انتخاب نکرد و در بخشیدن آن به دشمنانش دریغ نفرمود. او دنیا را برای دوستانش صاف و گوارا نگردانیده و از اعطای دنیا به دشمنانش مضایقه و بخل ننموده است. اگر نعمت‌ها و خوشی‌های دنیا ذرّه‌ای ارزش داشت خداوند برای بندگان خویش مثل پیامبر اکرمص ائمّهع بهره و نصیبی قرار می‌داد. درحالی‌که زندگی آن‌ها غالباً آمیخته به انواع گرفتاری‌ها و محنت‌ها و دشواری‌ها بود و به‌ عکس کفّار و معصیت‌کاران در زندگی از رفاه و خوشی و لذّت بیشتری برخوردار بودند و اگر نعمت‌های عاریه و فانی دنیا آمیخته به رنج محنت و تلخی مرگ نبود خداوند نصیب دشمنانش نمی‌گردانید.

چنانچه در قرآن کریم هم می‌فرماید: «وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّهً واحِدَهً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّهٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ .وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَیْها یَتَّکِؤُنَ .وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ کُلُّ ذلِکَ لَمَّا مَتاعُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَهُ عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقینَ»(زخرف/۳۳-۳۴)؛ اگر (تمکّن کفّار از مواهب مادّى) سبب نمى‏شد که همه‌ی مردم امّت واحد (گمراهى) شوند، ما براى کسانى که به (خداوند) رحمان کافر مى‏شدند خانه ‏هایى قرار مى‏دادیم با سقف‌هایی از نقره و نردبان‌هایی که از آن بالا روند و براى خانه‏ هایشان درها و تخت‌هایی (زیبا و نقره‏اى) قرار مى‏دادیم که بر آن تکیه کنند و انواع زیورها؛ ولى تمام این‌ها بهره‌ی زندگى دنیاست و آخرت نزد پروردگارت از آنِ پرهیزگاران است!

پیامبر اکرمص دراین‌باره می‌فرمایند: «لَوْ کَانَتِ الدُّنْیَا تَزِنُ عِنْدَ اللَّهِ جَنَاحَ بَعُوضَهٍ مَا سَقَى کَافِراً مِنْهَا شَرْبَهَ مَاءً مِنهُ»(نهج الفصاحه، ص۶۴۸)؛ اگر دنیا نزد پروردگار به‌اندازه‌ی بال پشه‌ای ارزش  داشت به کافر به ‌اندازه‌ی یک نوشیدن آب بهره و نصیبی نمی‌داد.

و نیز: «خَیْرُهَا زَهِیدٌ وَ شَرُّهَا عَتِیدٌ وَ جَمْعُهَا یَنْفَدُ»؛ خیر دنیا اندک و شرّ آن آماده و فراهم آمده‌اش پراکنده است.

خوبی‌ها و خوشی‌های دنیا کم است. انسان در دنیا مانند مسافری است که از یک منظره زیبای طبیعت گذر می‌کند و نفسی تازه می‌کند ولی در طول سفر به‌ قدری رنج و سختی می‌بیند که آن لحظه‌ی خوشی در بین آن ‌همه رنج و مشقّت فراموش می‌شود چرا که حقیقت دنیا همین است: «وَ شَرُّهَا عَتِیدٌ»؛ شر و بدی‌هایش آماده.

صبح که انسان سر از خواب برمی‌دارد نمی‌داند امروز را چگونه شام می‌کند از شرور دنیا غافل است و همیشه در آرزوی رسیدن به خواسته‌ها و امور مطلوبش می‌باشد؛ البته این از حکمت الهی است چون اگر این امید نباشد انسان تلاش نمی‌کند ولی ناگواری‌های زیادی سر راه انسان است که حتّی آمادگی برخورد با آن‌ها را هم ندارد.

«وَ جَمْعُهَا یَنْفَدُ»؛ و فراهم آمده‌اش پراکنده است.

این جمع شامل تمام آنچه انسان با رنج و کوشش زیاد گردآوری نموده مانند خانواده، مال و ملک است و عاقبت حاصل این تلاش رو به فنا می‌رود. دنیا مانند کاروانسرایی است که از یک در آن وارد می‌شوند و از در دیگر خارج می‌گردند. پس دنیا سرایی است که انسان هرچند سال از زندگی با افراد تازه‌ای به ‌سر می‌برد تا کی نوبت رفتن او رسد.

چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ وَراءَ ظُهُورِکُم‏…» (انعام/۹۴)؛ و(روز قیامت به آن‌ها گفته مى‏شود:) همه‌ی شما تنها به‌سوی ما بازگشت نمودید، همان‏گونه که روز اوّل شما را آفریدیم! و آنچه را به شما بخشیده بودیم‏ پشت سر گذاردید… .

همان‌طور که در حین تولّد شما مالک هیچ‌چیز نبودید وقتی هم که از دنیا بروید دست‌خالی خواهید رفت مگر این‌که قبلاً در زندگی کاری انجام داده باشید که ذخیره‌ی آخرت شما باشد.

مولا علیع در خطبه‌ی ۹۹ می‌فرمایند: «فَلَا تَنَافَسُوا فِی عِزِّ الدُّنْیَا وَ فَخْرِهَا وَ لَا تَعْجَبُوا بِزِینَتِهَا وَ نَعِیمِهَا وَ لَا تَجْزَعُوا مِنْ ضَرَّائِهَا وَ بُؤْسِهَا، فَإِنَّ عِزَّهَا وَ فَخْرَهَا إِلَى انْقِطَاعٍ وَ إِنَّ زِینَتَهَا وَ نَعِیمَهَا إِلَى زَوَالٍ وَ ضَرَّاءَهَا وَ بُؤْسَهَا إِلَى نَفَادٍ وَ کُلُّ مُدَّهٍ فِیهَا إِلَى انْتِهَاءٍ وَ کُلُّ حَیٍّ فِیهَا إِلَى فَنَاءٍ»؛ پس در عزّت و ناز دنیا بر یکدیگر پیشى نگیرید و فریب زینت‌ها و نعمت‌ها را نخورید و مغرور نشوید و از رنج و سختى آن ننالید و ناشکیبا نباشید. زیرا عزّت و افتخارات دنیا پایان می‌پذیرد و زینت و نعمت‌هایش نابود می‌گردد و رنج و سختى آن تمام می‌شود و هر مدّت و مهلتى در آن به پایان می‌رسد و هر موجود زنده‌ای به‌سوی مرگ می‌رود.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا