ای شهسوار من حسین!

ey-shahsavar

گزارش گونه ای کوتاه از مراسم عاشورا در ترینیداد و توباکو/ طاهره عسکری

 

بزرگ ترین آرمان نیکان این است که در آدم سازی شرکت کنند، یعنی مکتب صالح سازی بیاورند. مکتب حسین(علیه السّلام) نه تنها مکتب گناه سازی (نبود) از صالح سازی هم بالاتر بود، مکتب مصلح سازی است.

و بدون شکّ راه نجات، این مأمن است؛ زیرا کرسی حسین (علیه السّلام) کرسی امر به معروف و نهی از منکر است. مکتب امام حسین (علیه السّلام) مکتب گناه کار سازی نیست، بلکه ادامه مکتب انبیا است و با تجدید ذکرش در هر سال و هر وقت باید به صورت زنده ای باقی بماند.  هربرت اسپنسر

 

اینان- حسین (علیه السّلام) و یارانش- حجّت خدا بر زمینند.

ترینیداد و توباکو، مجمع الجزیره ای است کوچک و زیبا در میان دریای کاراییب. جزایری کوچک که شاهد حوادث بزرگی بوده اند. مجمع الجزایر زیبای کاراییب، نیز مانند بسیاری از سرزمین های حاصل خیز، تا مدّت های طولانی اسیر دست امپراطوری شیطانی انگلیس بود. امپراطوری که به قول خودشان خورشید در آن غروب نمی کرد. وقتی پای انگلیسی ها به کاراییب رسید، برای آن که بتوانند بیشترین بهره را از مواهب خداداد این سرزمین ببرند، گروه بزرگی از هندی ها را به این سرزمین کوچانیدند. و عاشورا همراه این مردم که از قرن ها پیش با آن خو گرفته بودند، به این مجمع الجزایر وارد شد.

هندی ها هم زمان با ورود اسلام به وطنشان و با حضور پر رنگ خاندان ها، اندیشمندان و عالمان برجسته ی شیعی در میان مردم و دربار سلاطین، با حماسه ی عاشورا آشنا شدند، و یاد و خاطره ی سرور آزادگان جهان و آیین های سوگواری محرّم به ویژه عاشورا به زودی جای خود را در قلب مردم این سرزمین اعم از هندو، مسلمان و مسیحی باز کرد و به روز ملّی این سرزمین بدل شد؛ روزی که در آن همه ی مردم دست از کار می شویند و به عزاداری برای سالار شهیدان می پردازند.


با آغاز هجوم وحشیانه ی انگلیس به هند در قرن هجده و نوزده میلادی، در بخش بزرگی از منطقه ی اوتار پرادش که استان (اوده) (Avadhیا oudh)  نامیده و تحت حکومت یک سلسله ی شیعی ایرانی اداره می شد، مراسم محرّم، با شکوه فراوان برگزار می گردید. در این مراسم که عظیم ترین بخش آن در روز عاشورا برگزار می شد، نه تنها شیعیان که اهل سنّت و حتّی هندوها نیز شرکت می کردند (چشم انداز، ش ۱، ص۹۰).

طی همین سال ها- سال های پایانی حکومت ویکتوریا-۲ استعمارگران انگلیسی، یک گروه ۱۳۰ هزار نفری از مردم هند را جهت کار به مجمع الجزایر ترینیداد و توباکو کوچاندند که ۳۰ هزار نفر از این مهاجران مسلمان بودند. پس از ۹ سال اسارت، سه خانواده‌ی شیعه تصمیم به برگزاری مراسم محرّم و عاشورای حسینی گرفتند، دولت که با ماهیّت استکبار ستیزی عاشورا به خوبی آشنا بود، با این تصمیم مخالفت کرد. چرا که آن ها می دانستند، انقلاب حسینى، دعوت آشکارى است براى زدودن رگه ‏های سیاه ظلم، تخریب پایه‏هاى گمراهى و ایستادگى در برابر اهداف کسانى که از صراط مستقیم‏ شریعت منحرف شده و با آبروى شریعت و دین بازى مى‏کنند.


پس از این مخالفت، ابتدا هندوها و سپس تمام ساکنین جزیره، با شیعیان همراه شدند و درهمان روز که مصادف با عاشورای حسینی بود، دست به تظاهراتی بزرگ علیه حکومت زدند و خواستار لغو ممنوعیّت عزاداری شدند. دولت دست نشانده، تحت فشار افکارعمومی، سرانجام ممنوعیّت را لغو نمود و نخستین پیروزی بزرگ ملّی در برابر استعمار پیر به دست آمد. از آن پس، هر ساله در روز عاشورا، که سمبل وحدت ملّی مردم کشورترینیداد و توباکو بود، مراسم باشکوهی، تحت عنوان حوسیه یا حوسای۳ به یاد بود سالار آزادگان جهان برپا می‌شود.

 

تجه یا تعزیه

تعزیه برگرفته ازکلمه ی عزا درعربى است، که به فرهنگ هندى رفته و پس از تغییراتى به تجه تبدیل شده است. گاهى نیز تجه را حوسه مى گویند که از واژه ی حسین مشتق شده و به شکل (HOSAYIN) نیز نوشته مى شود.

اوّل بار تیمور لنگ فرهنگ تعزیه را به هند برد. او محبّت ویژه اى به امام حسین (علیه السّلام) داشت به همین دلیل دستور داد تا ماکت کوچکى از مقبره ی امام ساخته شود. او هر کجا مى رفت، این ماکت را نیز همراه اردوى خود می برد.

در هند شیعیان با اعتقاد فراوان مراسم عزاداری ماه محرّم را برپا می کنند و در این مراسم به سخنرانی و بیان وقایع کربلا با نثر و نظم می پردازند و به دنبال آن ماتم و مراسم سینه زنی اجرا می شود و شبیه کوچکی از آرامگاه امام حسین (علیه السّلام) که (تعزیه) نام دارد و علم هایی که معروف به بیرق حضرت عباس (علیه السّلام) است، که در اماکن متبرکی به نام «امام باره» نگاهداری می شود را در روز دهم محرّم در حالی که تجه یا حوسه را روی چرخی می گذارند تا همراه دسته حرکت دهند، به شکل باشکوهی در خیابان ها می چرخانند.

اطراف پایه های تجه را با پارچه مى پوشانند و دو پرچم به رنگ قرمز و سبز بر بالاى آن نصب مى کنند و در حالى که طبل مى زنند، دوازده مرد آن را روى شانه هایشان به «چوک» (میدان مربع شکلی  که مراسم تعزیه در آن برگزار مى گردد) می برند.

تجه یا تعزیه خوانی از اوّل محرّم آغاز مى شود. آن ها که مسؤول ساختن ماکت تجه هستند، از خوردن گوشت و غذاهاى سرخ شده و هر کار پست و پلید دیگری پرهیز مى کنند. زیرا بر این اعتقادند، کسانى که در تجه کار مى کنند باید پاک باشند. و چرا چنین نباشد که اوّل روضه خوان حسین (علیه السّلام) خدا بود و زینب (سلام الله علیها)

در طول شب هفتم در ترینداد، پنج نفر با سینى هاى مخصوص مخفیانه از محلّ اجراى مراسم خارج شده به سمت کربلاى (فرضى) مى روند، هر گروه کربلاى خود را در کنار ساحل دارد. این نقاط محل هاى مخصوصى است که در طول سال از آن ها به عنوان مکان مقدّس حفاظت مى شود. از این محل مشتى از خاک برداشته میان دو پارچه به صورت تابوت در مى آورند و روى سینى گذاشته، روى آن عطر مى پاشند.

مرثیه خوان ها مرثیه سرایى مى کنند و درآخر شب محتواى پارچه ها را داخل گودالى مى گذارند. روز هشتم محرّم مراسم تجه ی کوچک انجام مى شود، که تقریباً شبیه همان مراسمى است که قبلاً ذکر شد و شور و هیجانى میان مردم ایجاد مى کند. هیجان تجه وقتى است که دو گروه با همدیگر تلاقى نمایند و علم هاى همدیگر را لمس کنند، که این مسأله نشانه ی بوسیدن دو برادر؛ یعنى حسن و حسین (علیهما سلام) است.

روز هفتم محرّم، مراسم پرچم آغاز مى شود. در این روز شخصى به نام مجاور براى خواندن دعا به محلّ اجراى مراسم مى آید. در وسط چوک گودالى است با دو چراغ نفتى که نماینده و مظهر امام حسن و امام حسین (علیهما سلام) است. در یک طرف گودال یک عدد عود سوز و یک لیوان شربت قرار دارد. مجاور، مقدارى عود به روى ذغال ها مى ریزد و مراسم را به زبان عربى شروع مى کند. خواندن دعا با صداى بلند و کوتاه در حدود یکى دو دقیقه ادامه دارد. این ادعیه معمولاً آیاتى از قرآن است و با سوره ی فاتحه شروع مى شود. بعد از آن که دعا خوانده شد پرچم هاى سرخ و سبز اطراف چوک نصب مى شوند. پرچم سرخ علامت خون رگ هاى بریده امام حسین (علیه السّلام) و پرچم سبز نمادى از مسموم کردن امام حسن(علیه السّلام) است.

در بالاى چوب پرچم ها، پنجه هاى فلزّى نصب مى کنند. این پنجه های فلزّی نمادی از دستان بریده ی سقّای کربلایند که تا قیام منجی به خون خواهی حسین (علیه السّلام) برفراز جهان ایستاده اند. پس از نصب پرچم ها نوبت به طبل ها می رسد.

در این روز (روز هفتم) و روز عاشورا چهار طبل نواخته می شود، که نماد، نشانه و یاد‌‌آور موضوع خاصّی در خصوص واقعه ی کربلاست و هر کدام با آوای خاصّی به صدا در می‌آید.

طبل اوّل به نشانه‌ی دعوت مردم کوفه از امام حسین (علیه السّلام) به صدا در می آید.

طبل دوّم به نشانه ی نیرنگ و خیانت مردم کوفه به مسلم و امام حسین (علیه السّلام) است.

 و آوای طبل سوّم به  نشانه‌ی جنگ امام حسین(علیه السّلام) با لشگریان کفر است.

وآخرین طبل به نشانه ی وقوع حادثه ی هول انگیز شهادت امام حسین (علیه السّلام) و یارانش در صحرای کربلا به صدا در می آید.

همه‌ی مردم، در مراسم این روز که دیگر جنبه ی ملّی نیز به خود گرفته است، شرکت می‌کنند در این روز تمام مراسمی که شرح داده شد با شکوهی خاص برگزار می شود و تمام مردم جزیره، از همه ی ادیان، مانند مسیحی، مسلمان، هندو، سیاهان، سفید پوستان و سرخ‌پوستان در این مراسم که به یاد آن سرور آزاده برپا می‌کنند، شرکت جسته و به عزاداری می‌پردازند .

وا مصیبتاه ولا حول ولا قوّه الاّ بالله  العلیّ العظیم.

 

پی نوشت ها:

۱.   اوتار پرادش یکی از استان های شمالی هند محسوب می شود که بخش بزرگی از جامعه ی مسلمان هند به عنوان دومین مذهب پس از هندوئیسم، در این منطقه سکونت دارند.

۲.   ملکه ویکتوریا آخرین پادشاه از سلسله ی هوفر بود که به مدت ۶۳ سال تا پایان عمرش در سال ۱۸۷۹ بر انگلستان حکومت کرد. در دوران حکومت ویکتوریا مستعمرات امپراطوری انگلیس گسترش بیشتری پیدا کرد.

۳.   حوسیه یا حوسای، نامی است که مردم ترینیداد و توباکو ، با آن امام حسین (علیه السّلام) را می‌شناسند.

 

منابع:

۱ـ www.bfnews.ir.

اسماعیل ناصری، عبرت های عاشورا برای جامعه ی منتظر، اثر برگزیده ی بخش مقالات دانشجویی در همایش بزرگ عاشورا و انتظار، یکشنبه، ۱۹/۱۲/۸۶.

۲ـ www.f.wikipedia.org .

مقاله ی عصر ویکتوریایی یا دوره حکمه ویکتوریا دوره اوج انقلاب صنعتی در بریتانیا.

۳ـ www.cgie.org.ir/shavad.asp?id .

مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی.

۴ـ www.vasekhoon.net/avticle .

عاشورا در کاراییب.

 

آخرین مقالات

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا