شیوه های مقابله با نبرد نرم از نگاه استاد طاهایی
در آغازین ماه هایی که ملت ایران طعم شیرین پیروزی بر طاغوت را مزمزه می کرد، خواب هولناک استعمار برای این سرزمین، با هیبت چندش آور جنگ تحمیلی تعبیر گشت. این روز ها که هنوز سینه ها ی جراحت دیده از داغ پشته پشته کشته های آن نبرد نابرابر و ناجوانمردانه التیام نیافته است، اختاپوس استبداد در هیبتی دیگر فتنه ای سیاه را رقم زد، فتنه ای خزنده و نرم که بنیان های فکری، فرهنگی و اعتقادی این سرزمین را مورد هجمه ای مسموم و ایدئولوژیک قرار داد تا در قالبی زیبا به فریب ذهن ها و باورها می پردازد. نبردی با جنگ افزار واژگان و سلاح های تخدیری سایبری که اغواگرانه و قدرتمند، به تحمیل اراده ی استعماری اش بر دیگران بپردازد. تحمیلی نه بر مبنای زور که با سلاح تزویر! تعریف دیپلماسی نرم بر اساس گفته ی جوزف نای آمیخته ای است از: قدرت دیپلماسی + قدرت دانایی + قدرت رسانه ای = قدرت نرم.
در این ساز و کار، قدرت کسب نفع و ضرر نیست، بلکه اصل بر تسخیر انسان هاست. در دوران سوم که به دوران پست مدرن یا «استعمار فرانو» مرسوم است، نه کشور را می گیرند و نه دولت را بلکه انسان های تسخیر شده همان کاری را انجام می دهند که دشمن می خواهد. کشتگان این میدان جوانانی هستند که در میدان خودی و در سرزمین خود، گویی سربازان دشمنند و در انتظار فرمان حمله. سربازان مخفی شده در اسب تروآی رسانه ای و سایبری دشمن، در قلب سرزمین خودی. جنگی به مدد ابزارها و فناوری گسترده و پیشرفته ی روز!
فضایی عظیم: سایت ها، وبلاگ ها، اتاق های گفت و گو، نامه های اینترنتی، ماهواره ها و شبکه های ویدئویی و تلویزیونی که قدرت فوق العاده ای به دشمن در این عرصه داده است.
قدرت نرم، توانایی مدیریت بر قلب هاست با ابزار کارآمد برانگیختن حب و بغض ها و سربازان این نبرد گاه هنرمندانند و فرهیختگان و ورزشکاران.
و گاه توانایی مدیریت بر ذهن هاست که از طریق مدیریت در شک و یقین افراد حاصل می آید و سربازان این میدان اصحاب رسانه ها، روزنامه نگاران و اندیشمندان هستند که با ایجاد شک و یقین در جامعه، انسان ها را تسخیر کرده و بر ذهن آن ها حکومت می کنند. مدیریتی که ارزش ها را ضد ارزش و راستی ها را ناراستی، دوستی ها را به دشمنی بدل ساخته و دشمنان را یار غار بنمایاند. از بدو تاریخ، این مقابله بین خیر و شر در جریان هابیل و قابیل وجود داشته است، در واقع این جنگ نرم رسانه ای دنباله ی همان جنگ خیر و شر تاریخی است، با طی همه ی فراز و فرودهای شکل گرفته؛ امروز این دشمن رسانه ای، همان قابیل است که به شکلی نوین تجلی کرده است. خروش حماسی امام راحل در حقیقت اعتراض به همین استراتژی مزورانه و استبدادگرانه است که اگر قدری پیش تر را بنگریم و تاریخچه ی این فتنه ی را اولین تمرد شیطان از خداوند بدانیم به وضوح می توان استدامه ی این حرکت را امروز در میان اصلاب شیطانی او جستجو نمود. از سویی دیگر در ادامه ی حرکت حماسی حضرت امام خمینی (ره) کم نیستند دل سوختگانی که با بصیرت و تدبیر این حرکت خزنده را دیده و پی گیری و رصد می کنند.
آنان که گاه چون مقام معظم رهبری فریاد بر می آورند و هشدار می دهند و ره می نمایانند. آن چه تحریر نوشتار حاضر را سبب گردید، نگاه دقیق و موشکافانه ی طاهایی آن عالمه ی فرهیخته ای است که اگر چه از میان دوستان خویش رخت بر بسته است، اما شیوایی کلامشان هنوز در گوش جان و نگاه پرسشگر و موشکافشان هنوز در برابر دیدگان ماست. نگاهی که همراه با دغدغه ی امام و مقام معظم رهبری این حرکت خصمانه و دامنه دار را از سالیان دور با عنایت الهی تشخیص داده و در برهه های گوناگون، هوشمندانه به ایفای نقش پرداخته اند. مبارزات ایشان، شیوه ها و ابزارهای خاص خود را متناسب با زمان و اقتضائات آن دارد. گاه در قالب سخن و گاه سیره و رفتار، گاه نمایش و همایش، گاه پژوهشکده و نمایشگاه، یا تدوین، تدریس، ترغیب و تنذیر. زمانی خدعه ی ۱۴۰۰ ساله ی شیطان به استراتژی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را تبیین نموده و گاه حرکت معترضانه ی ابراهیم بت شکن را در مبارزه با طاغوت تصویرگری می نمایند؛ آن گونه انسان ساز و باور پذیر که نمرود زمانه را ناخوش آمده و به اعتراض فرا می خواندشان. و همزمان با رهنمودهای تاریخ ساز امام و یارانشان به تفسیر آیات سوره ی حجرات می پردازند و نبرد باطل و حقیقت را در مبارزه ی موسی و فرعون به تفسیر می نشینند:
«خدا با ظهور حضرت موسی بنی اسرائیل را وارث زمین قرار داد و دیدیم که همان مردمی که زیر شکنجه های فرعون و فرعونیان له شده بودند و از بین رفته بودند نجات یافته و فرعونیان به درک واصل شدند و غرق شدند. و بنی اسرائیلِِِ ضعیف کرده شده ی در زمین و زیر شکنجه ی فرعون و فرعونیان وارد سرزمین های فرعونیان شدند و وارث مصر گردیدند».
اما این بار ساواک، مدرسه را تعطیل می کند و درس های استاد از کلاس ها به خانه ی دوستان راه می یابد. استاد در این زمینه می فرمایند: «پس از آن پیغام دادند که دیگر تفسیر نگو؛ تو به فرعون چه کار داری که این طور تفسیر می گویی، قرآنت را بخوان».
و در زمانی که زوبین دشمنان قلب تپنده ی نظام «ولایت فقیه» را نشانه گرفت؛ استادِ دوراندیش ما به روشنگری پرداختند:
«اگر مقام مقدس رهبری، این سید بزرگوار، این اولاد علی (علیه السلام) در رأس جامعه نبود، ما امنیت نداشتیم؛ اگر ولایت نبود، آبرو نداشتیم، اگر ولایت مقام معظم رهبری بعد از امام نبود، جامعه از هم پاشیده و پراکنده شده بود، دشمنان منتظر بودند که امام از دنیا برود، تصور می کردند همین که امام از دنیا رفتند نظام و جمهوری اسلامی از بین خواهد رفت، چه چیز جمهوری اسلامی را حفظ کرد؟ چه رکنی بود که این قدر قوی توانست، بدون این که آب از آب تکان بخورد جامعه را نگه دارد؟ جز مقام معظم رهبری؟ من فراموش نمی کنم عزیزان! در ایام رحلت امام (رضوان الله تعالی علیه)، همه محزون بودند و اشک می ریختند، مراسم شب شعری در دانشگاه رضوی به مناسبت ارتحال امام بر پا شده بود؛ جمعیت ایستاده بودند و افراد شعر می خواندند و همه اشک می ریختند؛ ناگهان از تریبون مسأله ی رهبری حضرت آیه الله خامنه ای اعلام شد، جمعیت صلوات فرستادند، من در ذهنم یکایک علماء را مرور کردم تا ببینم کدام گزینه می توانست جانشینی امام را به عهده بگیرد، اما به این نتیجه رسیدم بهترین و مناسب ترین گزینه ایشان هستند؛ همان جا در قلبم ولایت و رهبری مقام معظم رهبری را امضا کردم».
و استاد تا آخرین لحظات حیات پر برکت خویش بر این عهد استوار ماندند.
«عزیزان! جنگ تمام نشده و جبهه ی جنگ تعطیل نشده، بلکه تاکتیک دشمن و جبهه، روش دیگری پیدا کرده است».
مبنای مهندسی معکوس فوکویاما برای شیعیان حذف ولی فقیه است. طرح او حذف ولایت مداری است در سال های اخیر از شیوه های جنگ نرم دو رویکرد ۱ـ ترویج فساد اخلاقی (اندلسیزه کردن) ۲ـ کوتاه کردن دست روحانیت از حوزه های سیاسی و اجتماعی جامعه بوده است (واتیکانیزه کردن). استاد در برابر این توطئه می فرمایند: «ولی فقیه ولی امر مسلمین است دعوتی که می کند، مثل دعوتی است که رسول خدا در امر جامعه کرده ضمناً موضع و موقعیت ولی فقیه را با دو جمله مشخص کنم: وقتی که در بیابان هستید که موقع نماز است و وقت نماز را نمی شناسید، جهت قبله را هم نمی دانید. اگر شما یک شاخص داشته باشید، هم وقت و هم جهت قبله را می شناسید. ولی فقیه شاخص ماست و ما با این شاخص راه را می شناسیم و هر کسی که در جهت ولی فقیه حرکت کند و التزام قولی و فعلی و عملی و فکری داشته باشد و با این شاخص حرکت کند مورد قبول ماست. ملاک و معیار شما این باشد. البته باید علمکرد این شخص را در طول زندگی و کارش مطالعه کنید اگر دیدید در قول و عملش موج نداشت و یک خط را پیش رفت و به راست و چپ تمایلی نداشت و فقط و فقط در خط امام و رهبری بود، با او همراه شوید.» (22/7/1370)
و امروز مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «ما باید در این زمانه به مردم شاخص بدهیم، تا مردم راه را تشخیص دهند…، در جبهه ی جنگ نرم باید قطب نما داشته باشیم».
و استاد از همان سال های آغاز فتنه ی سیاه ، روشنگری را آغازنمود ه و اهمیت تاکتیک افشاگری، شفاف سازی و مشخص کردن خاکریز خودی و غیر خودی را دریافته بودند.
امروز در عرصه ی نبرد نرم و سایبری، دشمن علاوه بر تخریب جایگاه ولایت فقیه به القاء شبهات و ایجاد تفرقه می پردازد. استاد طاهایی این خدعه را نیز در یافته و کمین گاه های دشمن را شناسایی می کند. عرصه ی رسانه های دیداری، یکی از پر تلفات ترین عرصه های آوردگاه نبرد نرم است. استاد در این زمینه می فرمایند: «چرا این قدر ما حرف این و آن را قبول می کنیم؛ به قول بعضی از دوستان ما تلویزیون و صدا و سیمای جمهوری اسلامی را دیگر را باز نمی کنیم ولی صدای یهود را باز می کنیم تا بی بی سی به ما خبر بدهد؛ رادیو آمریکا به ما خبر بدهد. هر چه بگویند تأیید می کنیم و آن چه از رادیو تلویزیون ایران می شنویم می گوییم باطل و دروغ است… عزیزان! مگر شما در زیارت عاشورا نمی خوانید: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیمه» ای بزرگوار! ای حسین بن علی من در صلح و سازشم با هر که شما با او در صلح و سازش هستید و در جنگم با هر که شما با او در جنگید تا روز قیامت. الان یزید کجاست که با او بجنگید. کو عمر سعد که به نبرد او بروید. عزیزان چرا به امام خطاب می کنید من تا روز قیامت در جنگم و در صلحم؟ یعنی در هر زمان یزید هست. این جریان ادامه دارد. در هر زمان تابعین حسین (علیه السلام) و ولایت هستنداگر چه ولی معصوم ظاهر نیست، اما خودشان فرموده اند: «اما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواه احادیثنا» در رویدادهایی که در اجتماع رخ داد شما رجوع به راویان احادیث ما بکنید. ببینید جانشینان ما چه می گویند راویان احادیث چه می گویند به آن ها تأسی کنید و وظیفه را از آن ها بگیرید. عزیزان خداوند تبارک و تعالی لطف فرموده و نعمت ولایت را به ما ارزانی داشته، الان در زمان امام معصوم ولی فقیه را برای ما معین فرموده، ما تا ولی فقیه داریم غمی نداریم. شما می بینید رهبر عظیم الشأن با یک سخنرانی چه قدر آرامش می دهند. و چه طور جامعه را هدایت می کنند. اگر می خواهیم جزو انصار و اصحاب حسین بن علی (علیه السلام) باشیم باید مردم را به ولایتمداری دعوت کنیم.
ای جوانان عزیز فریب دشمنان دین را که دشمنان ما در جبهه ی فرهنگی هستند نخورید.۲۸/۸/۱۳۶۹
دغدغه ی استاد طاهایی حقیقتی دردآور بود که عرصه های مختلف رسانه را تسخیر کرده بود، هالیوود با ساختن هزاران فیلم ضد دین، تولید انواع موسیقی و ایجاد سایت های اینترنتی؛ حب و بغض، شک و یقین انسان ها را جهت دهی می نمود، استاد باور داشتند وقتی که انسان حب و بغض نسبت به کسی پیدا کند یا ولایت او را قبول می کند و یا از او برائت می جوید، پس مسأله ی اصلی در جهت دهی به قلب و ذهن افراد، بحث تولی و تبری انسان ها است؛ این که ولایت چه کسی را می پذیرند و از چه کسی تبری می جویند. پس دلسوزانه به میدان آمدند، با ایجاد اولین سایت مدارس علمیه خواهران، و ایجاد کلاس های مجازی آموزشی؛ گامی سترگ در جهت ارائه ی ارتباطی سالم و ارزشی برداشتند، تا از این طریق بین کانون تبیین ارزش های انسانی، اسلامی و طلاب غیر ایرانی ایجاد نمایند.
استاد با علم به این که جنگ نرم، جنگی است که در آن فرماندهان- عالمان دانشگاهی- و افسران- دانشجویان- از استقرار بت ها در درون خانه ی دل خود جلوگیری نموده و با تبر یقین، بت های اذهان را فرو می ریزد و جای را برای حقیقت الهی باز می کنند.
در زمانه ای که در دانشگاه ها ، استادان اغلب رشته ها، در زمین خود، با قواعد بیگانه بازی می کنند، و از طریق آنان به تسخیر ذهن و قلب جوانان دانشجو می پردازند؛ استاد روانشناسی با آراء فروید و اریکسون و پیاژه، استاد جامعه شناسی با آراء وبر پارسونز، گیدنز و هابرماس، استاد فلسفه با آراء کانت، هگل، هایدگر و پوپر، استاد اقتصاد با آراء اسمیت، فرگوسن، مالتوس، کینز، فریدمن و استیگلیتز، استاد الهیات با آراء پلتیلیش و الوین پلنیتنگا، استاد مدیریت با آراء متیزبرگ، استاد سیاست با آراء هابز، ماکیاولی، مورگنتا و روزنا و… تربیت می کنند؛ قطعاً نمیتوانند انسانی طراز تمدن ایرانی ـ اسلامی تربیت کنند، و در نتیجه روز به روز بیخاصیتی علوم انسانی در ایران برای مردم و جامعه بیشتر نمایان می شود. استاد طاهایی، با کلاس های تبیین عقاید اسلامی و با ایجاد محیطی علمی و پژوهشی به پرورش استاد پرداختند و با گسیل فرزندان نخبه و کارآمد خود به حوزه ی تعلیم و تربیت ارائه طریق نمودند.
اکنون غرب در تهاجمات آرام و فراگیر، از فناوری های پیشرفته در قالب ماهواره، سایت و… استفاده می کند؛ بنابراین اصلیترین راه مبارزه برای مقابله با آن ها استفاده از آخرین دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی است، تا ارزش های اسلام هنرمندانه در قالب رسانه و هنر گنجانده شود.
مقابله با گروه های مروج فساد و ابزارهای تهاجم فرهنگی، تنها از طریق عمق بخشی فرهنگ اسلامی و یکی از راهکارهای ماندگار و اثربخش برای نهادینه کردن پیام و اعتقادات شیعی، توجه و جایگزینی برنامه های کیفی و محتوایی در مقابل حجم گسترده ی فعالیت های احساسی و گذراست.
«در اول انقلاب تمام توجه به تعهد بود، ولی اکنون متأسفانه تعهد کنار رفته و تخصص آمده. این بد نیست اما تخصصی مورد اعتماد است که همراه با تعهد باشد». 22/7/1370
متأسفانه دین داران ما دین شناس نیستند. عزیزان من! فرق است بین دین داری و دین شناسی، دین شناسی تفقه در دین است.۱۴/۱/۱۳۷۷
«عزیزان! ما خیال می کنیم آن چه دشمنان دین به ما می دهد آزادی است. در حالی که اگر دقت کنیم خواهیم دید چه قدر در قید و بند اسیر شده ایم درست مانند کسی که در مرداب فرو رفته که هرچه بیشتر دست و پا می زند گرفتارتر خواهد شد». 18/2/ 1378
«انقلابی که بر اساس یک مکتب آسمانی و الهی است و هماهنگ با نیازهای انسان در تمام طول تاریخ است باید باقی بماند. انقلاب اسلامی ما هم بر اساس ایمان و توحید و لااله الا الله و الله اکبر و ایدئولوژی بود، پس باید تا دنیا برقرار است بقا یابد تا به دست امام زمان (علیه السلام) برسد».
استاد طاهایی طلاب را از بدو ورود به حوزه ی سرباز امام زمان (علیه السلام) معرفی می نمودند و این سرود همیشگی طلاب مدرسه علمیه نرجس (سلام الله علیها) بود.
منم شاگرد مهدی آن امام و مونس جانم دلم خواهد شوم لایق ببینم روی جانانم
«همان گونه که رهبر معظم انقلاب می فرمایند: شما فرمانده اى هستید که باید مسایل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسایى بکنید؛ هدف هاى دشمن را کشف بکنید؛ احیاناً به قرارگاه هاى دشمن، آن چنانى که خود او نداند، سر بکشید و بر اساس او، طراحى کلان بکنید و در این طراحى کلان، حرکت کنید. در رتبه هاى مختلف، فرماندهانِ بالا این نقش ها را ایفا می کنند».
آن چه خواندید گوشه ای از دغدغه های استاد در مقابله با فتنه ی سیاه بود؛ در شماره های آینده گوشه های دیگری از این دفاع سبز را از زبان ایشان به تصویر خواهیم کشید. ان شاء الله