رسالهی آداب المتعلمین، منسوب به خواجه نصیرالدین طوسی (رحمه الله علیه) حاوی مطالب سودمندی برای دانش پژوهان است. استاد فاطمه اعتمادی «ره» در برنامههای صبحگاهی مدرسه علمیه فاطمه الزهراء توس این مباحث را مطرح نموده اند. اینک به مروری کوتاه پیرامون شیوهی دانش پژوهی از بیان ایشان با محوریت کتاب آداب المتعلمین می نشینیم.
نکتهی اول: فضیلت و شرافت دانش
پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَهٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسلِمَه» (حاکم نیشابوری، ۲۴۹/۱۷)
منظور پیامبر (ص) علم حال است؛ یعنی دانشی که جویندهی آن در همهی حالات و شرایط زندگی به آن نیازمند است. این علم فقط علم دین نیست، بلکه هر علمی است که جامعه به آن نیاز دارد. هم چنان که گفته اند: «افضل العلم علم الحال و افضل العمل حفظ المآل» (خواجه نصیر الدین طوسی، ص۵۹):
بهترین دانشها علم حال و بهترین کارها نگهداری آخرت است.
دانش، وسیله ای برای سعادت ابدی و دنیوی است به شرط آن که علم با عمل یکی باشد. یادگیری این نوع دانش بر دانشجو واجب عینی است. تنها دانشی که تضمین کنندهی سعادت زندگانی است و در رأس همهی دانشها قرار دارد آگاهی نسبت به دین است که لازمهی زندگی هر انسان است و بر همگان واجب است. دین شناسی یک کمال است چنان چه امام باقر(ع) فرموده اند: «الْکَمَالُ کُلُّ الْکَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ…». (تحف العقول، ص۳۰۱) انسان باید دین را بشناسد و وظایف خود را دانسته و آنها را در زندگی پیاده کند.
نکتهی دوم: هدف از فراگیری دانش
معمولاً ما بعضی از امور روزانه را از روی هدف انجام می دهیم و بعضی را بدون هدف. دین مقدس اسلام به هدف خیلی اهمیت می دهد پیامبر (ص) می فرمایند: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ». (حر عاملی، ۴۸/۱)
پس گام اول در دانش آموزی توجه به نیت و انجام کار برای رضای خداست. هدف از درس خواندن و علم آموزی برپا کردن دین وزنده کردن آن می باشد. امام رضا (ع) می فرماید: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا قُلْتُ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ قَالَ یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ». (حر عاملی، ج۲۷، ص۹۲) خدا رحمت کند کسانی که امر ما را زنده می کنند از امام پرسیدند: مگر امر شما چیست؟ فرمودند: علم ما را میآموزند، اوّل خود عمل میکنند» و دوم به دیگران می آموزند.
نکتهی سوم: راهها و شیوهها
الف ـ شیوهی گزینش علم
یکی از مسائل مهم دانش پژوهی گزینش علم است. باید علمی را انتخاب کنیم که ما را به خدا نزدیک گرداند و برای خود و دیگران سودمند باشد و گرنه در خسران و زیان خواهیم بود. قرآن می فرماید: مؤمنان از کارهای بیهوده پرهیز می کنند: «وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» (مؤمنون/۳) علمی که برای آموختن انتخاب می کنیم باید شناختمان را نسبت به خدا افزایش دهد زیرا در اثر این شناخت است که نور معرفت خداوند در قلب انسان افتاده و درهای مختلفی از آن علم را به روی او می گشاید.
در سرلوحهی کار تمام پیامبران دعوت به یکتا پرستی قرار دارد. علم خداشناسی علمی ثابت است؛ زیرا خداوند تغییر ناپذیر است. در آداب المتعلمین آمده است: «علیکم بالعتیق و ایاکم بالمحدثات». (خواجه نصیرالدین طوسی، ص۷۱) خود را به فراگیری دانشهای کهن ملزم کنید نه دانشهای نو بنیاد و بی اساس.
ب ـ شیوهی گزینش هم مباحثه ای
در انتخاب هم مباحثه ای سه شرط وجود دارد:
1ـ مباحثه کننده باید کوشا، پارسا و برخوردار از اندیشههای نیکو و درست باشد و در مباحثه با افراد نظرات خود را ارائه دهد.
۲ـ مباحثه کننده باید خوش ذوق باشد. فردی را انتخاب کنیم که بتواند به هنگام توضیح درس مثال بیاورد تا درس شیرین تر شود.
۳ـ هم مباحثه باید خوش نیت باشد، یعنی اصل درس را خوب به همدیگر یاد بدهند و در ژرفای دل با احترام مطالب را در اختیار یکدیگر قرار دهند.
نکتهی چهارم: کوشش، مواظبت و همت عالی
جویندهی دانش باید تلاش و پشتکار داشته باشد. هم چنان که گفته اند: «مَن طَلبَ شَیئاً وَجَدَّ وَ جَد وَ مَن قَرَعَ بابًا وَلجَّ ولجَ» (همان، ص۸۰) هر که چیزی را بجوید و در راهش کوشش نماید، می یابد و هر که دری را بکوبد و پایداری نماید به درون خانه راه می یابد.
طلبهی علم و دانش باید صبر و استقامت داشته باشد، زیرا دنیا مانند زمینی است که پستی و ناهمواری بسیاری دارد. زندگی یکنواخت نیست، گاهی خوشی و گاهی ناراحتی دارد. مسألهی سعی و کوشش فرد در مبارزه با مشکلات اهمیت فراوان دارد. باید متذکّر شد که سعی و کوشش صحیح، همراه با ملایمت، آرامش در مطالعه و کار، یکی از عوامل موفقیت انسان است.
دیگر از همراهان تلاش و پشتکار، لذت بردن از تحصیل علم است. همان طور که گفته اند: کتابها بوستان علما هستند. ما باید بوی علم را استشمام کنیم و از دانستنیهای خود لذت ببریم.
نکتهی پنجم: چگونگی آغاز درس و مقدار آن
بهتر است آغاز درس در روز چهارشنبه باشد. چنان چه در حدیث نبوی آمده است: «ما مِن شَیءٍ بَدأ فی یَومٍ الاربعاءِ اِلاّ وقد تمَّ» (همان، ص۸۸)
هیچ کاری نیست که در روز چهارشنبه آغاز گردد مگر آن که به پایان رسد. خواجه نصیر در توضیح این مطلب می نویسد که در روز چهارشنبه نور و روشنایی آفریده شده و این روز برای کافران شوم و برای مؤمنان پر برکت است. (همان، ص۸۸)
مقدار درس در ابتدا کم و به مرور شروع به زیاد شدن کند. زیرا مرور حجم کم راحت تر است. باید در هنگام مرور محصل وقتی به مشکل درسی برخورد می کند آن را رها نکرده و برطرف نماید. دانشمندان در این باره مثال آب را زده اند که آب روان است و به هیچ وجه جلوی آب را نمی توان گرفت. اگر هم جلوی آب را بگیرند باز هم نفع خود را می رساند. مشکل درسی دانش پژوه مثل آب است، چه حل شود و چه دانش پژوه سعی کند و نتواند باز هم مفید است.
نکتهی مهم در آغاز درس و ادامهی آن توجه به کمک خواستن از خداوند منان است. این کار را با «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» انجام دهد و آن را جلوتر از استاد بگوید و تقوی پیشه کند. قرآن می فرماید: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه»: (بقره/۲۸۲) اگر تقوا داشته باشد خداوند به او علم می آموزد. علم فقط به تعلم نیست بلکه به عمل و اعتقادات صحیح است. نور علم در وجود انسان مؤثر است.
توجه به این مطلب که خداوند توفیق یادگیری درس را داده است و شکر این نعمت بزرگ، اهمیت فراوانی دارد. می گویند: برنامهی آیه الله گلپایگانی (رحمه الله علیه) قبل از درس، دعا در حق استادان خویش و شکرگزاری از خداوند منان بوده است. شکر نعمت در حافظه مؤثر است؛ به خصوص هنگامی که می خواهیم درس را تکرار کنیم. اگر خداوند فیض را از ما بگیرد دیگر چیزی نداریم. اگر توجه به نعمتهای فراوان و لایزال الهی باشد هیچ کس نمی گوید فقیرم، امام حسین(ع) در دعای عرفه می فرمایند: خدایا آن کس که تو را شناخت دیگر چیزی کم ندارد و کسی که تو را نشناخت چه چیزی دارد؟
نکتهی ششم: توکل
توکل به معنای این است که انسان تمام امیدش به خدا باشد، چرا که اهل ایمان اتکائشان فقط پروردگار است. اگر انسان در زندگی به قضای الهی راضی و امیدش فقط به خدا باشد، مشکلی ندارد و نیروی توکل مشکل او را حل خواهد کرد. اما هر چه قدرت نقطه اتکائشان ضیعف تر باشد مشکلات بیشتر خواهد بود.
از امام موسی بن جعفر(ع) تفسیر آیهی «وَ مَن یَتوکَّل عَلی الله فَهو حَسبُه» را سؤال نمودند. حضرت فرمودند: توکل دارای مراتب گوناگون است. از جمله درجات توکل آن است که در تمام امورات بر خداوند اعتماد کنی و از آن چه خدا نسبت به تو انجام داده راضی باشی و بدانی که خدا جز خیر و فضیلت برای تو نمی خواهد و نیز بدانی که در تمام این امور اختیار با اوست. پس با واگذار کردن امور به او، بر خدا توکل کن. (اصول کافی، ۳۳۶/۲)
بر دانش پژوه لازم است که در مسیر کسب دانش توکل بر خدا داشته باشد. همت خویش را برای کسب روزی معطوف ندارد و قلب خویش را بدان مشغول نسازد.
نکتهی هفتم: زمان تحصیل
دین مقدس اسلام برای تحصیل محدودیت زمان و مکان قائل نشده است. مشهور است «التَّعَلّم مِنَ المَهدِ اِلَی الَلحدِ» (خواجه نصیرالدین طوسی/۱۰۲) تا زمانی که انسان زنده است باید تحصیل کند. از نظر مطالعاتی زمان یادگیری علم، ابتدای جوانی و هنگام سحر و بین دو نماز مغرب و عشاء می باشد. بعد از هر مطالعه بدن انسان نیاز به استراحت دارد و بعد از آن نباید کار علمی دیگری را شروع کرد که همراه با فشار فکری و ذهنی باشد. بلکه باید کارهای هنری یا مطالعهی سبک داشت که نیازی به فکر نداشته باشد.
نکتهی هشتم: مهربانی و پندآموزی
سزاوار است دانشجو و طلبه مهربان و از روی اخلاص خیرخواه دیگران باشد. طلبه باید خیرخواه مردم باشد یعنی حسادت نداشته و به دنبال مادیات نرود و هدفش ارشاد جامعه اسلامی باشد. مسألهی دانش پژوهی با حسادت جمع نمی شود. زیرا حسادت به قدری بر انسان مسلط می شود که حتی فرصت فکر کردن نمی دهد. امام علی (ع) می فرمایند:
«حسادت ایمان را می خورد همان طور که آتش، هیزم را». (اصول کافی، ج۲، ص ) بالاترین ثروت انسان، ایمان است که انسان با حسادت کردن آن را از بین می برد. اگر حسادت به این معنی باشد که خداوند فلان شیء را به او داده و چرا به من نداده، این نوعی شرک است. با صفت حسادت شخص هیچ گاه به کمالات نمی رسد. طلبه باید از دشمنی با افراد پرهیز کند و با مردم دوست و مهربان بوده، همیشه خیرخواه آنان باشد و خوش گمان بوده و سوء ظن به کسی نبرد.
نکتهی نهم: استفاده و بهره وری
در تمام اوقات و لحظات ضروری است که دانش پژوه در کسب فضل و دانش از امکان و وقت خویش بهره جوید. لازمهی این کار آماده داشتن قلم و کاغذ است. دانش پژوه نباید به حافظه خود متکی باشد. مطالب یاد داشت شده پایدار می ماند. اما حافظه یک زمانی از بین می رود. گفته اند: «ما حُفِظَ فَرَّ وَ ما کُتِب قَرَّ» آن چه حفظ شود از دست می رود و فراموش می شود و آن چه نوشته شود باقی خواهد ماند. (خواجه نصیرالدین طوسی،۱۱۲)
برای دانش پژوه لازم است که وجود بزرگان را غنیمت شمرد از آنها بهره جوید و بر آن چه گذشته افسوس و اندوه نخورد، بلکه آن چه را در حال و آینده می توان به دست آورد غنیمت شمرد. (همان/۱۱۳)
ضرب المثلی است که گفته آب را از سرچشمه بردارید، چرا که پاک تر و بی آلایش تر است. سخن و سؤال را هم باید از افراد متخصص و عالم و آگاه و مطمئن که سرچشمههای دانشند پرسید، چرا که در غیر این صورت امکان انحراف از مسیر حق وجود دارد.
امروزه وسیلهی علم آموزی برای ما فراهم شده و این برای ما حجت است و خداوند حجتش را هر روز بیشتر می کند. پس شایسته است که دانش پژوه عمر و وقت خویش را تباه نکند و خلوتهای شبانه را غنیمت شمرد. «اللَیل طَویل فَلاَ تعقره بِمَنامِکَ وَ النَّهَار مَضیّ فَلا تکدره بآثامِکَ» (خواجه نصیرالدین طوسی/ ۱۱۳) شب طولانی است. پس آن را با خوابت کوتاه مکن و روز نورانی است، آن را با گناهان خود تیره و تار مگردان.
نکتهی دهم: خویشتن داری به هنگام آموختن
حدیثی از پیامبر (ص) در این مورد آمده است: «مَنْ لَمْ یَتَوَرَّعْ فِی تعلمه ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِاَحَدٍ ثَلَاثِه أشیاء: إِمَّا أَنْ بمِیتَهُ شَبَابَاً أَوْ یُوقِفَهُ فِی الرَّسَاتِیقِ او یبتلیه بخدمه السلطان» (خواجه نصیرالدین طوسی/ ۱۱۲):
هر کس در آموختن خویش تقوی را در پیش نگیرد، خداوند او را به یکی از این سه بلا گرفتار خواهد نمود. یا این که به هنگام جوانی می میرد، یا در میان دهات و روستاها قرارش می دهد و یا به خدمت نمودن به پادشاه گرفتارش می نماید.
نکتههای بسیار جالب و پرباری در این روایت وجود دارد. درس زمانی برای انسان ارزش دارد که برای سازندگی خودش به کار رود و بر حسب آن چه که در این فرمایش آمده، آن درس که ورع و تقوا نداشته باشد و انسان را نسازد فایده ای ندارد. از خصوصیات زشت دائم در وجود انسان، غیبت، حسادت، بدبینی، پرحرفی، ظن وگمان است که افراد بی تقوی با آنها درگیرند. هم چنین قطع رحم، دزدی و عاق والدین که معمولاً افراد بی تقوا دچار آن می شوند.
دومین نکته در روایت عبارت است از این که خداوند او را در روستاها قرار می دهد، انسانی که تحصیلاتی دارد برایش خیلی سخت است در جایی زندگی کند که کسی از دانش او سؤال نکند؛ چون در روستا معمولاً افراد دور از علم و تمدن هستند.
دیگر از نشانههای تقوا برای یک طلبه و دانش پژوه، عدم پرخوری است. البته این صفت برای همهی مردم صفت زشتی محسوب می شود. چون وقتی معدهی انسان پر شد کسالت یا مسائل دیگری به بار می آورد. هم چنین پرگویی و سخنان بیهوده گفتن برای دانش پژوهان روا نیست. اصولاً افراد پرگو کم علم هستند، چون فرصت مطالعه پیدا نمی کنند و با علم کمی که دارند هر چه به زبانشان بیاید می گویند و غذای روحی زیان بار به مردم می دهند تا افکار عمومی را مسموم کنند.
در بحث تقوای یک طلبه خواجه نصیرالدین طوسی توصیه می کند که از خوردن غذاهای بازار بپرهیزید، چه آن که در هم چون غذایی احتمال ناپاکی و پلیدی و آلودگی بیشتر و از یاد پروردگار دورتر و به ناآگاهی و غفلت نزدیک تر می باشد. زیرا مستمندان چشمشان بر آن غذا افتاده و چون توانایی خرید آنها را ندارند ناراحت می شوند و در نتیجه این کار خیر و برکت را از آن غذا می برد. (شیوه دانش پژوهی/۱۱۶) یک طلبهی متقی با افراد نیکوکار همنشین می شود و مردم را به خیر دعوت می کند و برای همه دعا می کند و در محضر پروردگار خود مؤدب می باشد.
نکتهی یازدهم: تقویت حافظه
تقویت حافظه در راه علم آموزی بسیار مهم است. در روایات آمده است:
«لیس شیء أزید للحفظ من قراءه القرآن لا سیما آیه الکرسی» (محمدباقر مجلسی،۳۲۰/۷۳) هیچ چیزی به اندازهی قرائت قرآن به ویژه آیه الکرسی برای حفظ حافظه مؤثّر نیست.
در روایت دیگری آمده است: «اَفضَلُ اَعمَال اُمَّتی قِرَائَه القُرآن نَظَراً»: (همان) بهترین کارهای امت من قرائت قرآن با نگریستن بر آن است؛ زیرا نگاه کردن به آیهی قرآن باعث تأمل و تفکر می شود و از جمله چیزهای دیگر برای تقویت حافظه، مسواک زدن و عسل خوردن، ۲۱دانه مویز ناشتا خوردن است.
اما از جمله چیزهایی که فراموشی می آورد، گناه کردن است. علاقه مندی به دنیا و غم و غصهی آن را خوردن نیز از موجبات فراموشی است. این علاقه مندی به دنیاست که دل را تاریک می کند و انسان را گرفتار می نماید و آدمی را از وظیفه باز می دارد.
نکتهی دوازدهم: موجبات افزایش و کاهش روزی
بخشی از آن چه خواجه نصیرالدین طوسی (ره) در فصل دوازدهم کتاب آداب المتعلمین میآورد، مطالبی دربارهی توسعهی رزق است. زیرا دنیا جدا از مسائل اقتصادی نیست. لازمهی یک جسم سالم، یک برنامهی اقتصادی سالم است. روح آدمی از جسمش جدا نیست. غذاهای حرام در انسان اثر می گذارد و معنویت آدمی را از بین می برد. یک دانش پژوه باید کاری کند که حتی یک لقمه غذای حرام هم نخورد و در عین حال روزی اش به اندازه ای باشد که در درس خواندن مشکلی نداشته باشد. خداوند بنا بر بخشش خود به همهی مخلوقات روزی می دهد و این روزی از زمان خلقت انسان مشخص شده و اگر موقعیت زندگی طوری شود که اقتصاد خانواده به هم بخورد انسان باید روزی اش را از خدا طلب کند. رسول خدا (ص) می فرمایند:
«لا یَزیدُ الرزق وَ لَمّا یَزید القَدر الا الدُّعا وَ لا یَزید العُمر الا البِر» روزی و تقدیر جز با دعا افزایش نمی یابد و عمر نیز جز با نیکی کردن طولانی نمی گردد.
به طور کلی مواردی که رعایت کردن آن موجب افزایش روزی می گردد، عبارتست از: صدقه دادن، اسراف نکردن، شکر نعمتهای الهی، دعا کردن، خواندن سورهی واقعه مخصوصاً در شب، تلاوت سورهی یاسین در صبح، سخن بیهوده نگفتن، وضو داشتن، صلهی رحم و رعایت خویشاوندی، ترک آزار مردم و احترام به بزرگان… . (خواجه نصیرالدین طوسی/ ۱۲۷-۱۲۶)
کاهش روزی نیز موجباتی دارد از جمله:
انجام گناهان، دروغ گویی، زیاد خوابیدن، سهل انگاری نسبت به خردههای غذا، رعایت نکردن ادب نسبت به پدر و مادر، سهل انگاری در نماز، فراموشی از دعا به خصوص برای پدر و مادر، بخل ورزیدن و گدایی کردن… . ( همان/ ۱۲۵-۱۲۴)
فهرست منابع:
۱ـ قرآن کریم.
۲ـ خواجه نصیرالدین طوسی، ص۵۹.
۳ـ تحف العقول، ص۳۰۱.
۴ـ حر عاملی،
۵ـ وسایل الشیعه
۶ـ اصول کافی،
۷ـ شیوه دانش پژوهی،
۸ـ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار،