مقدمه
موضوع کرامت انسانی و شخصیّت والای او در اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این راستا لزوم تبلور عینی این هویت و کرامت در حوزهی عمل و در متن ارزشگذاریها تکلیف و رسالتی بس گران به شمار میآید که اسلام، وظیفهی تبیین آن را به دوش بزرگان دین گذاشته است. در این راستا گفتنی است که از آن جا که سلامت روح پیوندی عمیق با سلامت جسم دارد، یکی از ارکان اقتدار و موفّقیّت هر نظام انسانی ارائهی خدمات آموزشی، رفاهی، بهداشتی و… مناسب همراه با التزام به ارزشهای الهی و حقوقی انسان است. این مقال اکنون بر آن است که یکی از شیوه های برخورد کریمانه ی دین اسلام با انسان را در خصوص امور پزشکی و بهداشتی براساس استفتائات مورد بحث و بررسی قرار دهد. یکی از این موضوعات که سالهای متمادی، فکر متخصّصان امور پزشکی را به خود مشغول کرده، مسألهی «پیوند اعضا»ست چرا که هیچ گاه انسانها در طول تاریخ از خطرات به طور صددرصد ایمن نبودهاند. و گاه اتّفاقاتی میافتاده که شخص نیاز به ترمیم و بازسازی عضو از دست دادهی خویش داشته است. این بازسازی به روشهای مختلف صورت میگرفته و با میزان اهمیت متفاوت همراه بوده است. چنان که ممکن است نقص برخی اعضا در بدن ضرر حیاتی نداشته و قابل تحمّل باشد در حالی که بعضی دیگر موجب سقوط انسان از هستی میگردد.
علاوه بر این روشهای جبران و بازسازی اعضا به اشکال مختلف صورت می پذیرد که در ادامه به طور مختصر به آن پرداخته شده و نویسنده با ارائهی نظرات بعضی از مجتهدین معاصر، خوانندهی محترم را به مطالعهی استفتائات و کتب مفصل تر در این زمینه ارجاع میدهد.
اقسام پیوند
۱ـ در آوردن عضو یا جزئی از بدن بیمار و پیوند یا کاشت آن در جای دیگر از بدنش.
۲ـ درآوردن عضو یا جزئی از بدن حیوان و پیوند آن در بدن بیمار.
۳ـ در آوردن عضوی از بدن انسان زنده که حیاتی پایدار دارد و پیوند آن در بدن مریض.
۴ـ در آوردن عضوی از بدنِ انسان مرده و پیوند آن در بدن مریض.
۵ـ در آوردن عضوی از بدن انسانی که حیاتش پایدار نیست ـ مانند کسی که مرگ مغزی کرده است ـ و پیوند آن در بدن بیمار. (دفتر تبلیغات اسلامی شعبه خراسان رضوی، مسائل مستحدثه پزشکی (۱)، ص۲۶۸)
ـ پیوند اعضا در قسم اول و دوم جایز است زیرا بر این کار، درمان صادق است و روایات، انسان را به درمان فرا میخواند، و از ترک آن بر حذر میدارد.
پیوند اعضا در قسم سوم: اگر عضو از بدن زنده که دارای حیات پایدار است بیرون آورده شود و در بدن بیمار پیوند گردد، به گونه ای که به مرگ انسان که خونش محترم است بینجامد؛ هنگامی که حیات بیمار متوقف بر آن عضو نباشد، شکی در حرمتِ آن نیست، زیرا قتل نفس است که خدا آن را حرام کرده است، حتّی اگر مریض اَفضل از کسی باشد که عضو از او گرفته شده و حتی اگر عضو دهنده راضی به این کار باشد، زیرا هیچ کس حق ندارد کاری کند که حیاتش پایان یابد.
ـ در قسم چهارم قطع عضو از میّت مسلمان است و پیوند آن در بدن انسان زنده ای که نیازمند آن میباشد. مباحثی مطرح است:
۱ـ حکم قطع عضو میّت مسلمان در صورت توقّف حیات مسلمان دیگر بر آن، یا در فرض اضطرار مسلمان زنده به آن.
۲ـ حکم وصیّت میّت به اهدای بعضی از اعضایش در صورتی که گیرنده مضطر نباشد.
۳ـ حکم فروش اعضای میت در صورت عدم اضطرار گیرنده به آن، توسط ورثهی میت.
۴ـ حکم اعضایی که با قصاص یا اجرای حد قطع شدهاند.
۵ـ حکم گرفتن عضو از کافر. (همان، ص۳۶۲/۹)
ـ در بحث قطع عضو از بدن میّت و پیوند آن در بدن زنده، در صورت اضطرار، چنین پاسخ داده شده که: «اگر ضرورت حیات زنده این کار را اقتضاء کند، جایز است و بر کسی که عضو را قطع میکند لازم است دیهی آن ـ عضو جدا شده ـ را بپردازد». (مینه السائل، ص۲۲۱)
نظر آیه الله بهجت در این رابطه چنین است: انسان میتواند وصیّت کند که پس از مرگ، عضوی از اعضای بدنش ـ مانند کلیّه ـ به ازای مال یا مجانی قطع گردد. (توضیح المسائل آیه الله بهجت، ص۴)
آیه الله فاضل لنکرانی نیز بر آن است که «هنگامی که حفظ نفس مسلمان متوقّف بر پیوند عضوی از اعضای بدن میّت، در بدن او باشد، قطع آن عضو و پیوندش جایز است و بُرندهی عضو باید دیهی آن را بپردازد». (جامع المسائل، ص۶۱۰)
ـ پیوند اعضای حیوانات به انسان
سؤال: آیا میتوان برای پیوند اعضا از اعضای حیوانات چه حرام گوشت چه حلال گوشت و چه نجسالعین برای انسان استفاده کرد لطفاً نظرتان را در این مورد بفرمایید؟
جواب: مانع ندارد ولی نماز خواندن با آن اشکال دارد مگر این که از قبیل چیزهایی باشد که دارای حیات است که با پیوند آن به بدن انسان حیات پیدا کند و جزو بدن انسان گردد و در حکم مذکور تفاوتی میان انواع حیوانات، حتی نجس العین نیست. (استفتائات جدید (۱)، ص۸۴)
ـ اهدای اعضای اصلی انسان
«سؤال: قطع اعضای غیر رئیسه از شخص زنده چه حکمی دارد؟
جواب: اگر حفظ نفس محترمی موقوف بر آن باشد جایز است». (همان)
«سؤال: بیماری است که احتیاج به پیوند کلیّه دارد و حیات او وابسته به آن است. خرید کلیه برای وی از غیر ایرانی یا احیاناً غیر مسلمان چه حکمی دارد؟
اهدا یا فروش کلیّهی ایرانی به غیر ایرانی و مسلمان به غیر مسلمان باشد یا مسلمان، و خواه مجانی باشد یا در برابر دریافت وجهی، فی نفسه منعی ندارد». (مقام معظم رهبری، استفتائات واحد پاسخ به سؤالات جامعه الزهرا، ص۲۸)
«سؤال: اگر کسی به بیماری مبتلا شود و پزشکان از معالجهی او قطع امید نموده و غیر قابل علاج شود و به گفتهی پزشکان به زودی مرگ وی حتمی گردد (مثل مواردی که با مرگ مغزی مواجه میشود) آیا میتوان قبل از مرگ او اعضای حیاتی بدنش را (مانند قلب، کلیّه و…) جدا نموده و به دیگری پیوند زد؟
جواب: «اگر برداشتن اعضای بدن او منجر به مرگ وی یا باعث تسریع در مرگ و قطع حیات او شود حکم قتل او را دارد و جایز نیست و در غیر این صورت اگر با اذن قبلی خود او باشد و یا نجات نفس محترمی متوقّف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد». (همان، ص۲۹)