استاد نوقانی
مقدمه
در شمارهی قبل حقیقت و ماهیت دنیا از زبان حضرت علی (علیهالسلام) در حکمت ۱۳۱ نهجالبلاغه بیان گشت و عنوان شد که حقیقت دنیا خیر محض است و واکنش ماست که دنیا را مذموم یا ممدوح میکند و مدح و ذم نسبت به علم و واکنش ماست نه حقیقت دنیا. در این شماره نیز به معرفی بیشتر دنیا در خطبهی ۱۱۴ نهجالبلاغه پرداخته شده و پس از آن، خصوصیات اهل دنیا ذکر گردیده تا علت مذمت دنیا و زشتی خصایص اهل آن مشخص گردد و آن گاه ارزیابی و مقایسهای بین دنیا و آخرت در همین خطبه از زبان استاد نوغانی آمده است. امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) در فراز هشتم خطبهی ۱۱۴ در معرفت دنیا میفرماید:
«ثُمَّ إِنَّ الدُّنْیَا دَارُ فَنَاءٍ وَ عَنَاءٍ وَ غِیَرٍ وَ عِبَرٍ فَمِنَ الْفَنَاءِ أَنَّ الدَّهْرَ مُوتِرٌ قَوْسَهُ لَا تُخْطِئُ سِهَامُهُ وَ لَا تُؤْسَى جِرَاحُهُ یَرْمِی الْحَیَّ بِالْمَوْتِ وَ الصَّحِیحَ بِالسَّقَمِ وَ النَّاجِیَ بِالْعَطَبِ آکِلٌ لَا یَشْبَعُ وَ شَارِبٌ لَا یَنْقَعُ وَ مِنَ الْعَنَاءِ أَنَّ الْمَرْءَ یَجْمَعُ مَا لَا یَأْکُلُ وَ یَبْنِی مَا لَا یَسْکُنُ ثُمَّ یَخْرُجُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لَا مَالًا حَمَلَ وَ لَا بِنَاءً نَقَلَ وَ مِنْ غِیَرِهَا أَنَّکَ تَرَى الْمَرْحُومَ مَغْبُوطاً وَ الْمَغْبُوطَ مَرْحُوماً؛ دنیا خانهی فنا و نیستی و سرای مشقت و رنج بردن از دگرگونیها و دار عبرت گرفتن است. از نشانههای نابودی دنیا آنست که روزگار و زمانه تیر در کمان نهاده و هر که را نشانه بگیرد خطا نمیرود و زخم و جراحتش بهبودی ندارد. زندگان را هدف تیر مرگ قرار میدهد و افراد سالم و تندرست را با بیماری زمین گیر میکند و نجات یافتگان را به هلاکت میکشاند. دنیا خورندهای است که هیچ وقت سیر نمیشود و نوشندهای است (که با نوشیدن آب گوارای زندگی انسانها عطشش فرو نمینشیند و سیراب نمیگردد. از نشانههای رنج و مشقت دنیا همین بس که آدمی آن چه را نمیخورد جمع میکند و آن چه را که در آن ساکن نمیگردد بنا میکند و میسازد. پس به سوی پروردگار خود میرود در حالی که نه مالی برداشته و نه خانهای به همراه برده است. از تغییر و تحول و دگرگونی دنیا همین بس که کسی که تا دیروز مورد ترحم بود، امروز مورد غبطه واقع می شود و آن کسی که مورد غبطه بود مورد ترحم قرار میگیرد و این نیست مگر برای نعمتهایی که به سرعت دگرگون میشود و بلاهایی که ناگهان نازل میگردد.
«وَ بُؤْساً نَزَلَ وَ مِنْ عِبَرِهَا أَنَّ الْمَرْءَ یُشْرِفُ عَلَى أَمَلِهِ فَیَقْتَطِعُهُ حُضُورُ أَجَلِهِ فَلَا أَمَلٌ یُدْرَکُ وَ لَا مُؤَمَّلٌ یُتْرَکُ فَسُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَعَزَّ سُرُورَهَا وَ أَظْمَأَ رِیَّهَا وَ أَضْحَى فَیْئَهَا لَا جَاءٍ یُرَدُّ وَ لَا مَاضٍ یَرْتَدُّ فَسُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَقْرَبَ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ لِلَحَاقِهِ بِهِ وَ أَبْعَدَ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ لِانْقِطَاعِهِ عَنْه».
و از نکات عبرتانگیز دنیا که به دیدهی عبرت باید به آن نگریست اینست که انسان در حالی که نزدیک است به آمال و آرزوهایش برسد ناگهان اجلش فرا رسیده و امیدش قطع میشود، نه به آرزویش رسیده، نه آن چه را آرزو داشته باقی میماند.
با تعجب میفرماید: پاک و منزه است خدا، سرور و نشاط دنیا چه فریب دهنده و سیرابیاش چه تشنگیزاست. (یعنی انسان هر چه از دنیا بنوشد که حرص و ولع و تشنگیاش تمام شود مثل آب شور میماند که بر عطشش افزوده میگردد؛ یعنی به هر چه برسد بیشتر میخواهد و چه قدر سایهاش زودگذر است (یعنی چه قدر سایهی آسایش و رفاه دنیا زودگذر است هنوز نیاسوده سایهاش تمام میشود) نه آن چه میآید رد میشود و نه آن چه گذشته باز میگردد. (مثل بیماری که اگر بیاید نمیرود و عمری که گذشته دیگر باز نمیگردد. چه قدر زندگان به مردگان نزدیکند (یعنی به زودی به آنها ملحق میشوند) و چه قدر مردگان از زندگان دورند (چون عوالم آنها غیر از عوالم دنیای زندگان است) در این فرازها مولا دو بار کلمهی سبحان الله را که حاکی از تعجب است بیان فرمودند چون عرب وقتی از موردی شگفت زده میشود چنین میگوید. لذا مولا دربارهی دنیای فریبنده و انسانهای فریب خورده با تعجب میفرمایند: سبحان الله! چرا؟ تا هم اهمیت موضوع را برسانند که فریب خوردن انسان است و هم برای این که مخاطبین بهتر توجه کنند، از دنیای فریبنده و فانی برحذر باشند و درس عبرت بیاموزند.
ولی با وجود چنین خصوصیاتی بسیاری از انسانها فریب دنیا را خورده و به آن دل میبندند و آخرت را به دنیا میفروشند که در حدیث قدسی خداوند این عده را چنین وصف مینماید.
«یَا أَحْمَدُ أَبْغِضِ الدُّنْیَا وَ أَهْلَهَا وَ أَحِبَّ الْآخِرَهَ وَ أَهْلَهَا قَالَ یَا رَبِّ وَ مَنْ أَهْلُ الدُّنْیَا وَ مَنْ أَهْلُ الْآخِرَهِ قَالَ أَهْلُ الدُّنْیَا مَنْ کَثُرَ أَکْلُهُ وَ ضِحْکُهُ وَ نَوْمُهُ وَ غَضَبُهُ قَلِیلُ الرِّضَا لَا یَعْتَذِرُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْهِ وَ لَا یَقْبَلُ مَعْذِرَهَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ کَسْلَانُ عِنْدَ الطَّاعَهِ شُجَاعٌ عِنْدَ الْمَعْصِیَهِ أَمَلُهُ بَعِیدٌ وَ أَجَلُهُ قَرِیبٌ لَا یُحَاسِبُ نَفْسَهُ قَلِیلُ الْمَنْفَعَهِ کَثِیرُ الْکَلَامِ قَلِیلُ الْخَوْفِ کَثِیرُ الْفَرَحِ عِنْدَ الطَّعَامِ وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْیَا لَا یَشْکُرُونَ عِنْدَ الرَّخَاءِ وَ لَا یَصْبِرُونَ عِنْدَ الْبَلَاءِ کَثِیرُ النَّاسِ عِنْدَهُمْ قَلِیلٌ یَحْمَدُونَ أَنْفُسَهُمْ بِمَا لَا یَفْعَلُونَ وَ یَدْعُونَ بِمَا لَیْسَ لَهُمْ وَ یَتَکَلَّمُونَ بِمَا یَتَمَنَّوْنَ وَ یَذْکُرُونَ مَسَاوِیَ النَّاسِ وَ یُخْفُونَ حَسَنَاتِهِمْ…»
خداوند میفرماید: «ای احمد! دنیا و اهلش را مبغوض میدارم و آخرت و اهلش را دوست میدارم. حضرت پرسید: پروردگار من چه کسی اهل دنیا و چه کسی اهل آخرت است؟ خداوند فرمود: اهل دنیا، خوراکشان بسیار، خنده شان زیاد، پرخواب، غضبناک و عصبانی هستند. همیشه ناراضیاند. اگر به کسی بدی کنند در مقام عذرخواهی بر نمیآیند و اگر هم کسی از ایشان معذرت بخواهد عذر او را نمیپذیرند. در هنگام انجام وظیفه کسل و بی حال هستند و موقع معصیت شجاع و نیرومندند. آرزوهای دور و دراز دارند حال این که اجلشان نزدیک است. هیچ گاه نفس را محاسبه نمیکنند. نفعشان به همنوعان کم، ولی حرفشان زیاد است. فاقد احساس مسئولیتند و خوفشان کم است. علاقمند به خورد و خوراکند. اهل دنیا نه در نعمت شکر خدا را به جا میآورند و نه در مصائب صبورند. خدمات فراوان در نظر آنها کم است (خدمات کم خودشان بسیار). خود را به انجام کاری که نکردهاند ستایش میکنند و چیزی را مطالبه میکنند که حق آنها نیست. پیوسته از آرزوهای خود سخن میگویند و عیوب مردم را خاطر نشان میسازند و نیکیهای آنها را پنهان…».
«قَالَ یَا رَبِّ هَلْ یَکُونُ سِوَى هَذَا الْعَیْبِ فِی أَهْلِ الدُّنْیَا قَالَ یَا أَحْمَدُ إِنَّ عَیْبَ أَهْلِ الدُّنْیَا کَثِیرٌ فِیهِمُ الْجَهْلُ وَ الْحُمْقُ لَا یَتَوَاضَعُونَ لِمَنْ یَتَعَلَّمُونَ مِنْهُ وَ هُمْ عِنْدَ أَنْفُسِهِمْ عُقَلَاءُ وَ عِنْدَ الْعَارِفِینَ حَمْقَاءُ» (مجلسی، ۲۴/۷۷)
پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «پروردگارا! آیا دنیا پرستان غیر از اینها عیبی دارند؟ فرمود: ای احمد! عیب آنها اینست که جهل و حماقت در آنها فراوان است برای استادی که از او علم آموختهاند تواضع نمیکنند و خود را عاقل میدانند اما در نزد آگاهان نادان و احمقند».
ارزیابی دنیا و آخرت
مولای متقیان امیرمؤمنان (علیهالسلام) در ادامهی خطبهی ۱۱۴ در مقایسهای بین دنیا و آخرت میفرماید:
«إِنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ بِشَرٍّ مِنَ الشَّرِّ إِلَّا عِقَابُهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ بِخَیْرٍ مِنَ الْخَیْرِ إِلَّا ثَوَابُهُ وَ کُلُّ شَیْءٍ مِنَ الدُّنْیَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِیَانِهِ وَ کُلُّ شَیْءٍ مِنَ الآْخِرَهِ عِیَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِهِ فَلْیَکْفِکُمْ مِنَ الْعِیَانِ السَّمَاعُ وَ مِنَ الْغَیْبِ الْخَبَرُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَا نَقَصَ مِنَ الدُّنْیَا وَ زَادَ فِی الآْخِرَهِ خَیْرٌ مِمَّا نَقَصَ مِنَ الآْخِرَهِ وَ زَادَ فِی الدُّنْیَا فَکَمْ مِنْ مَنْقُوصٍ رَابِحٍ وَ مَزِیدٍ خَاسِرٍ».
«چیزی بدتر از شر و بدی نیست جز کیفر و عذاب آن و چیزی نیکوتر از خیر و نیکی وجود ندارد جز پاداش آن. همه چیز دنیا شنیدنش بزرگتر از دیدن آنست و هر چیز از آخرت، دیدنش از شنیدن آن بزرگتر است. پس باید شنیدن از دیدن و خبر از پنهانیهای آن چه در آخرت است شما را کفایت کند. بدانید و آگاه باشید، هرگاه از دنیای شما کم شود و به آخرتتان افزوده گردد بهتر از آن است که از آخرتتان کم شود و به دنیایتان افزوده شود چه بسا کم شدنهایی که سود به همراه دارد و چه زیادتیها و افزایشهایی که خسران و زیان به دنبال دارد.
در این جمله مولا میفرماید: بدتر از شر و بدی کیفر و عقاب آنست و بهتر از خوبیها و نیکی، پاداش و ثواب آن خواهد بود؛ این جمله ممکن است مطلق باشد و مقید به دنیا و آخرت نباشد و ممکن است مربوط به کیفر و پاداش آخرت باشد؛ زیرا در ادامهی جمله میفرماید: همه چیز دنیا بزرگتر از دیدن و رسیدن به آنست ولی آخرت دیدن و رسیدن به نعمتها و کیفرها بزرگتر و مهمتر از شنیدن آنست. چون شرور و بدیهایی که در دنیا اتفاق میافتد، موجب فساد در جوامع و تجاوز به حقوق انسانهای مظلوم و بیگناه است؛ اما هر چه باشد مدت آن محدود و زودگذر است ولی عقاب آن بدتر است چون ابدی است و تمام شدنی نیست. اما خیر و خوبیهای دنیا مثل عبادت و اعمال صالح و کار خیر و جهاد در راه خدا، هر چه باشد و هر چه قدر در راه خدا انسان محرومیت و سختی و رنج متحمل شود، تمام میشود و مدتش محدود است ولی پاداش آن نامحدود و تمام نشدنی است. پس کسی که ایمانش به وعده و وعیدهای الهی به حد یقین رسیده باشد شنیدن آن پاداش و کیفرها از کلام الهی (قرآن) و از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اولیای خدا از دیدن آنها کفایت میکند چرا که مصداق «الَّذینَ یُؤمِنُونَ بِالغَیبِ» هستند و برای تشویق بر انجام خوبیها و تحذیر از شرور و بدیها شنیدن و خبر دادن افراد صادقی مثل پیامبران و ائمه (علیهمالسلام) کافی خواهد بود.
از طرفی در آیهی ۲۷ سورهی یونس آمده است: «لِلَّذینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِیادَهٌ وَ لا یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّهٌ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فیها خالِدُونَ. وَ الَّذینَ کَسَبُوا السَّیِّئاتِ جَزاءُ سَیِّئَهٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّهٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ کَأَنَّما أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّیْلِ مُظْلِماً أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ»
کسانی که نیکی کنند پاداشی نیکو و افزون دارند و چهرههای آنان را گرد ذلت نپوشاند؛ اینان بهشتیانند که در آن همیشگی و جاویدان خواهند بود و آنان که بدی کنند کیفرشان همانند بدی خواهد بود و گرد ذلت چهرههایشان را فرا میگیرد و کسی آنها را از عذاب حفظ نخواهد کرد. گویی چهرهی آنان با ظلمت و تاریکی شب پوشیده شده است. اینها دوزخیانند که در آن جاودان خواهند بود.
لذا خداوند پاداش نیکی را بهتر و بیشتر از نیکی خواهد داد چنان چه در آیه ای دیگر میفرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛ کسی که کار نیک انجام دهد پاداش او ده برابر است». (انعام/۱۶۰)
و مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) با اقتباس از همین آیات میفرماید: کیفر بدی از بدی بدتر و پاداش نیکی از نیکی بهتر خواهد بود و انسانهای عاقل مختارند که کدامیک را انتخاب کنند. از لحاظ تجربی نیز بسیار دیدیم و تجربه کردیم که همه چیز دنیا از خوشیها و آمال و آرزوهایی که اغلب انسانها در طول زندگی برای رسیدن به آنها تلاش میکنند شنیدنش از دیدن و رسیدن به آنها بزرگتر و مهمتر به نظر میرسد. وقتی میبینند و میرسند، آن قدر که آرزوی رسیدن به آن را داشتند و در نظرشان با اهمیت و مهم بود لذتبخش نیست؛ مثل منزل، همسر، مقام و… هم چنین سختیها و مصائبی که از آن ترس دارند و خود را بر حذر میدارند و شنیدن و تصورش و تحمل آن خیلی سخت و مشکل به نظر میرسد مثل فراق عزیزان، فقر و بیماریهای مزمن چون انسان در برابر آن مشکلات قرار میگیرد، مقابله میکند و وقتی تلاشش بی نتیجه ماند ناچار تسلیم میشود و خودش را با وضع موجود وفق میدهد و کم کم عادت میکند؛ بنابراین تحمل آن از تصورش و دیدن آن از شنیدنش آسانتر میشود.
ولی در مورد آخرت چنین نیست؛ چون نعمتها و لذتها و عذاب و عقابهای آخرت قابل قیاس با دنیای مادی نیست، چرا که نعم و عذاب آن مادی صرف نیست که زودگذر و تکراری باشد و با گذشت زمان محدودی عادی شود و در آخرت علاوه بر لذایذ جسمانی چون حور و قصور و فواکه و… لذایذ روحی و معنوی، مانند نعمت مصاحبت و همجواری با اولیاء الله و رضا و خشنودی خدا نیز وجود دارد که اصلاً نمیتوان با شنیدن فهمید و درک کرد و همین طور عذابهای اخروی غیر از عذابهای جسمانی مثل «ماءٍ حمیم» و «عذاب الیم» اکثراً شکنجههای روحی، خواری و ذلت معنوی است که نمیتوان آنها را با سختیهای دنیا مثل فقرو محرومیت مقایسه نمود. لذا درک آن عذابها که قرآن میفرماید: عذاب عظیم با شنیدن ممکن نیست.
حضرت علی (علیه السلام) در فراز ۱۸ این خطبه میفرماید: «اگر از خوشیها و لذتهای دنیای شما کم شود و به پاداش و نعم آخرتتان افزوده گردد بهتر است از این که در دنیا همه گونه رفاه و آسایش و بهره مندی داشته باشید ولی از اجر و پاداش آخرتتان کم شود. به دلیل این که اولاً خوشیهای دنیا خوشی محض نیست؛ بلکه آمیخته با ناملایمات است. ثانیاً زودگذر و مدتش محدود است. ثالثاً نعمتهای دنیا اگر از حرام و نامشروع باشد عقوبت در پی دارد و اگر از طریق حلال باشد در آخرت حساب دارد و موقف حساب سخت و طولانی خواهد بود؛ بنابراین در آخرت غبطه میخورند به کسانی که بدون حساب وارد بهشت میشوند. رابعاً افزایش مال، مقام، رفاه و لذائذ در دنیا چنان چه مولا (علیهالسلام) فرمودند: «وَ مَزِیدٍ خَاسِرٍ» خسران و زیان در پی خواهد داشت چون به همان اندازه از اجر و پاداش آخرت کم خواهد شد. به عکس کسی که در دنیا محرومیت دیده، در مصیبتها صبر نموده با فقرو پریشانی و بیماری زندگی را سپری کرده، کمبودها را تحمل نموده و شاکر بوده، در عوض در آخرت به اجر و پاداش او افزوده خواهد شد و مشمول نعمتهای اخروی میگردد که فنا و زوال ندارد، مدتش نامحدود است و آمیخته با ناملایمات نیست؛ هم چنین حساب و عقوبت ندارد چون در دنیا در سختی و محرومیت بوده و این نقصها و کمبودها در زندگی آخرت او طبق سخن حضرت امیر (علیه السلام): «کَمْ مِنْ مَنْقُوصٍ رَابِحٍ» میشود.
امام (علیه السلام) در این فرازها چگونگی معاملهی پر سود را به ما آموزش میدهند که در خواستهها و حاجتهایمان چگونه دعا کنیم. چنان که در قرآن نیز آمده است:
«فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلاقٍ. وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ» (بقره/۲۰۱-۲۰۰)
بعضی از مردم (کوتاه نظر و دنیاطلب) میگویند: پروردگارا! به ما متاع دنیا را عطا کن پس برای اینان در آخرت نصیب و بهرهای نخواهد بود و بعضی دیگر گویند: پروردگارا! ما را از نعمتهای دنیا و آخرت هر دو بهرهمند گردان. هم در دنیا نیکی عطا کن و هم در آخرت و ما را از عذاب آتش نگهدار.
در آیهای دیگر میفرماید: «مَنْ کانَ یُریدُ الْعاجِلَهَ عَجَّلْنا لَهُ فیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُریدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً. وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعى لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً. کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً. انْظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ لَلْآخِرَهُ أَکْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَکْبَرُ تَفْضیلاً». (اسراء/۲۱-۱۸)
هر کس متاع عاجل (یعنی لذت فانی دنیا) را میخواهد به هر کس که اراده و مشیت ما باشد میدهیم ولی در آخرت با نکوهش و خواری، دوزخ را نصیب او خواهیم کرد و کسانی که طالب نعمتهای اخروی باشند و در این راه کوشش کنند به شرط ایمان، سعی و کوشش آنان مورد قبول و مأجور خواهد بود و ما هر دو دستهی دنیا طلب و آخرت طلب را از عطای خود محروم نخواهیم کرد. ولی ای رسول ما! بنگر چگونه در دنیا بعضی را بر بعضی دیگر فضیلت و برتری دادیم تا بدانی که این برتری و درجات در آخرت بسیار بیشتر از درجات دنیاست که از حد قیاس و تصور با درجات دنیا خارج است.