معرفت اهل بیت(ع)، تجلّی‌‌گاه محبّت الهی

2024_11_30_11_44_43_674ac973f1565

تنظیم: خانم بلیانی

تدبّری در آیات مودّت و محبّت به اهل بیت(ع)    

معرفت، محبّت و مودّت به اهل بیت(ع) تجلّی‌گاه معرفت و محبّت الهی است که: «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَءَ بِکُمْ…»؛ (زیارت جامعه کبیره) هرکس خداشناسی و خداپرستی را اراده کند از شما آغاز می‌کند.

حبّ و دوستی تنها وسیله‌ی ارتباط هر طالبی با مطلوب خود است که می‌تواند دوست را به سوی محبوب و معشوق خود جذب کند تا بدین وسیله نقص خود را کامل نماید و هیچ بشارتی برای «محب» لذّت‌بخش‌تر از آن نیست که به او خبر دهند محبوبت تو را دوست دارد. بنده‌ای که راه محبّت خدا را طی می‌کند آرزویش آن است که خدا هم او را دوست داشته باشد و همان‌طور که او برای خداست، خدا هم برای او باشد. امّا سخن این‌جاست که خداوند متعال هر محبّتی را محبّت لایق به خود حساب نمی‌کند مگر این‌که آثار محبّت، تمام متعلّقات آن را فراگیرد و نسبت به تمام جوانبش حالت خضوع و تسلیم ایجاد کند. یعنی محبّت بنده نسبت به خدا هنگامی صادق است که بنده صراط توحید و اخلاص را طی کند و متدیّن به دین و شریعت پیامبر اکرم… باشد.آیه‌ی ۳۱ مبارکه‌ی آل عمران به صراحت و وضوح، محبّت ورزیدن به پیامبر(ص) و اطاعت و پیروی از شریعت ایشان را حقیقت راه محبّت خدا و اخلاص در بندگی خدا می‌داند. کسی که ادّعای ولایت و دوستی خدا می‌کند حتماً باید از کانال پیامبر(ص) او وارد شود؛ پیامبر او را اطاعت کند تا در نتیجه خداوند هم او را دوست داشته باشد.

۱. «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ» (آل‌عمران/۳۱)؛ ای پیامبر! بگو اگر خداوند را دوست دارید پس مرا پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را بر شما ببخشد و خداوند بسیار بخشنده و مهربان است.

در حقیقت تنها شرطی که خداوند برای دوست داشتن خودش گذاشته، این است که به پیامبر او محبّت و از او تبعیت داشته باشیم. به دنبال این بشارت به محبّین خود، بشارت دومی می‌دهد که به خاطر تبعیّت و محبّت به پیامبرم گناهان شما را هم می‌آمرزم. چراکه حبّ خداوند نسبت به بنده موجب نزدیک شدن به بنده و کشف حجاب‌ها که همان گناهان او باشد، می‌شود (ر.ک: طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۵، ص۲۸۹).

وقتی این آیه در کنار آیه‌ی مبارکه‌ی سوره‌ی نساء قرار می‌گیرد که می‌فرماید:

۲. «أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ»، می‌بینیم پیروی از پیامبر را در قالب اطاعت ذکر نموده تا روشن شود راه پیامبر و هم‌چنین اولی الامر که ائمّه‌ی اطهار‰ ‌باشند دقیقاً همان مجموع اوامر و نواهی خدا و شریعت اسلام است؛ یعنی اطاعت خدا و پیامبر و اولی الامر یکی بیش نیست و جالب‌تر این‌که فعل أمر «اطیعوا» برای اولی الامر تکرار نشده و با حرف واو عطف به اطاعت رسول شده که این مشعر بر آن ‌است که اطاعت از خدا و اطاعت از پیامبر(ص) و اطاعت از اولی الامر یکی است. در احادیث متعدّدی هم این مهم  می‌خوانیم که امام صادق(ع) فرمود: کسی که خوشحال می‌شود از این‌که بداند خدا او را دوست دارد باید عمل به طاعت خداوند کرده و پیروی ما را هم بنماید. آیا چنین کسی فرموده‌ی خداوندی را که به پیامبرش وحی کرده: «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ… » (آل عمران/۳۱) را نشنیده؟! به خدا سوگند هیچ بنده‌ای خدا را اطاعت نمی‌کند جز آن‌که خداوند پیروی ما را در این اطاعت وارد می‌کند. به خدا سوگند هیچ بنده‌ای ما را پیروی نمی‌کند جز آن‌که محبوب خداوند خواهد شد (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۴، ح۱).

آری، وجود اهل بیت(ع) تجلّی‌گاه تمام اسماء و صفات الهی و بهترین ورودگاه و جایگاه معرفت خداست. مجرایی مطمئن که می‌تواند خداجویان را از میان‌برترین راه در کوتاه‌ترین زمان به خداوند برساند. چراکه اهل بیت(ع) آینه‌های محدودی هستند که جمال و جلال بی‌نهایت الهی را در حدّ درک و شناخت ما مجسّم می‌کنند و در پرتو معرفت و محبّت به ائمّه‌ ما به معرفت و محبّت و اطاعت الهی می‌رسیم.

و چه خوب به این حقیقت قرآنی دست می‌یابیم آن‌جا که پیامبر(ص) اجر رسالت خود را مودّت و دوستی با اهل بیتش دانسته:

۳. «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى» (شوری/ ۲۳) کلمه‌ی «الْقُرْبَى» 15 بار در قرآن به کار رفته که در تمام آن‌ها به معنی خویشاوندان و نزدیکان است. منظور از «ذوی القربی» نیز نزدیکان پیامبر(ص) می‌باشد. پیامبر اکرم(ص) در دو مورد تقاضای اجر و مزد کرده یک بار در آیه‌ی مبارکه‌ی سوره‌ی شوری و بار دیگر در سوره‌ی فرقان آیه‌ی ۵۷: «قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا» (فرقان/ ۵۷) دوستی ذوی القربی بازگشت به مسأله‌ی ولایت و رهبری ائمّه‌ی معصومین(ع) می‌کند که در حقیقت تداوم خطّ رهبری پیامبر اکرم(ص) و ادامه‌ی مسأله‌ی ولایت الهیه است و روشن است که قبول این ولایت و رهبری مانند نبوّت پیامبر(ص) سبب سعادت خود انسان‌ها و رسیدن به توحید و یکتاپرستی است. بنابراین نتیجه‌اش به خود شما بر می‌گردد. لذا شیعه معتقد است طبق آیات و احادیث، رشته‌ی رهبری بعد از پیامبر در شکل امامت برای همیشه ادامه خواهد داشت و محبّت و مودّت ورزیدن به اهل بیت پیامبر(ص) وسیله‌ای است برای قبول ولایت و امامت ائمّه‌ی معصومین(ع) که از دودمان آن حضرت و پشتوانه‌ای برای ادای رسالت می‌باشند (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۲۰، ص۴۱۰).

در سوره‌ی مبارکه‌ی سبأ آیه‌ی ۴۷ نیز به این مسأله اشاره شده، می‌فرماید:

۴. «قُلْ مَا سَأَلْتُکُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ»؛ بگو هر اجر و پاداشی که از شما خواستم برای خود شماست. اجر من تنها بر خداست و او گواه بر هر چیزی است.

اگر می‌بینید من اجر رسالت را دوستی با خویشاوندانم قرار دادم (طبق دستور پروردگار، در سوره‌ی شوری) این سودش به خود شما بازگشت می‌کند چراکه مودّت ذی القربی بازگشت به «مسأله‌ی امامت و ولایت» و تداوم خط نبوت است که آن هم برای هدایت شما ضروری است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱۸، ص۱۴۵).

 در تفسیر المیزان ذیل این آیه‌ی شریفه روایتی را از تفسیر قمی از ابی الجارود نقل می‌کند که: امام باقر† ذیل آیه‌ی مبارکه‌ی سوره‌ی سبأ فرمود: جریان چنین بوده که رسول خدا(ص) از قوم خود خواست که اقارب او را دوست بدارند و آزار و اذیّت نکنند لذا این آیه نازل شد که همین اجر و مزد نیز به نفع شماست: «فَهُو لَکُم» و ثوابش عاید خودتان می‌شود (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۳۲، ص۳۰۷). و با تعبیر دیگر در سوره‌ی مبارکه‌ی فرقان می‌فرماید این اجر رسالتی که از شما خواستم نیست جز این‌که هر کسی راهی به سوی پروردگارش برگیرد. پیامبر(ص) اعلام می‌کند که به وسیله‌ی مودّت ورزیدن و تبعیّت از ائمّه‌ی طاهرین است که شما هدایت یافته و به سعادت می‌رسید و این همان تداوم راه رسالت من است مثل معلّمی که به شاگرد می‌گوید من مزدی از شما نمی‌خواهم جز این‌که درس مرا خوب بخوانید.

از جمع و بررسی بین آیات سُوَر مبارکه‌ی شوری، فرقان و سبأ به این نتیجه می‌رسیم که:

اولاً قرآن درباره‌ی پاداش زحمات پیامبر(ص) چند نوع تعبیر دارد.

۱. پاداش من بر خداست (إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ).

۲. پاداش من محبت ورزیدن به اهل بیت(ع) من است (إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى).

۳. پاداش من قرار گرفتن شما در خط خداست و شما به وسیله‌ی اهل بیتم به سوی خدا هدایت می‌شوید (أَن یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا).

۴. پاداشی که می‌خواستم صد در صد به نفع شماست (مَا سَأَلْتُکُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ).

۵. ماهیت این محبت و مودت، حسنه و نیکی است و خداوند به آن حسنه می‌افزاید (وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا).

۶. مودّت با اهل بیتم زمینه‌ساز برخورداری از غفران و لطف خدا به شماست (إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ) (ر.ک: مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۹، ص۴۶۱؛ نجّارزادگان، ۱۳۹۳، ص۲۵۲).

«وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا»

و چه حسنه‌ای از این برتر که انسان خود را همیشه زیر پرچم رهبران الهی قرار دهد. حبّ آن‌ها را در دل گیرد و مسیر آن‌ها را ادامه دهد. در فهم کلام الهی و مسائل دینی که برای او ابهام پیدا می‌شود از آن‌ها توضیح بخواهد. عمل آن‌ها را معیار قرار داده و آن‌ها را الگو و اسوه‌ی خود قرار دهد.

ثانیاً آن‌که قرآن این مودّت به ذوی القربای پیامبر را واجب نموده بر تمام مسلمانان. «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى». این وجوب را در آیات ۳۱ آل عمران، ۴۷سبأ و ۵۷ فرقان مشاهده می‌کنیم.

هم‌چنین در احادیث بسیاری به وجوب این مسأله تصریح شده از جمله:

روایت اول: کلام امام حسن مجتبی(ع) پس از شهادت امام علی(ع) که فرمودند: «یا اهل العراق اتقوا الله فیها فانا امراؤکم و ضیفانکم و نحن اهل البیت الذی قال الله تعالی… لنبیه: (قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَهً…) فاقتراف الحسنه مودتتنا اهل البیت»؛ ای اهل عراق! درباره‌ی ما از خدا تقوا داشته باشید. همانا ما رهبران و میهمانان شما هستیم. ما اهل بیتی هستیم که خداوند متعال درباره‌ی آنان فرمود: … به پیامبرش «بگو من از شما پاداشی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندانم و هر کس نیکی به دست آورد… پس کسب نیکی همان دوستی با ما اهل بیت است (حاکم نیشابوری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۷۲؛ هیثمی، ۱۹۶۷م، ج۹، ص۱۴۶؛ مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۲۰، ص۴۱۱؛ ر.ک: نجّارزادگان، ۱۳۹۳). و فرمود: «أنا من اهل البیت الذین افترض الله مودّتهم علی کلّ مسلم»؛ و من از خاندانی هستم که خداوند مودّت آن‌ها را بر هر مسلمانی واجب کرده است» (طوسی، ۱۴۱۴، ص۲۷۰).

روایت دوم: لَمّا نزلت: «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى» قالوا: یا رسول الله من قرابتک؟ من هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم؟ قال علی و فاطمه و ابناها‰ و قالها ثلاثاً:

هنگامی که آیه‌ی: «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ…»، نازل شد اصحاب عرض کردند: ای رسول خدا! خویشاوندان تو که مودّت آن‌ها بر ما واجب شده کیانند؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آن دو. این سخن را سه بار تکرار فرمود (شوشتری، ج۳، ص۲؛ قرطبی این روایت را در ذیل آیه مورد بحث آورده، ج۸، ص۵۸۴۳؛ ر.ک: مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۲۰، ص۴۱۰).

 منابع:

* قرآن کریم

۱.   ابن بابویه، محمّد بن على، کمال الدین و تمام النعمه،‏ محقق غفارى، على اکبر  تهران‏ اسلامیه‏، ۱۳۹۵.

۲.  حاکم نیشابوری، محمّد بن عبدالله، المستدرک، ج۳، تصحیح: عبدالسلام بن محمد علوش، بیروت، دار المعرف، ۱۴۱۸ق.

۳. حر عاملی، محمّد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۶، قم، مؤسّسه آل البیت‰، ۱۴۰۹ق.

۴. شوشتری، نورالله بن شریف الدین، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۳، قم، کتابخانه عمومی آیت الله مرعشی، بی‌تا.

۵. طاهری، مرتضی، آفتاب در نگاه خورشید، کرج، انتشارات عهد، ۱۳۸۱.

۶. طباطبایی، سید محمّد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵و۳۲، ترجمه‌ی سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴.

۷. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۲۰، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.

۸. کلینی رازی، محمّد بن یعقوب، الکافی، ج۸، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.

۹. متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۲، بیروت، مؤسّسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۱ق.

 10. محمّدی ری شهری، محمّد، اهل البیت فی الکتاب و السنه، قم، چاپ و نشر دار الحدیث، ۱۳۹۰.

۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸و۹و۱۸و۲۰، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴.

۱۲. نجارزادگان، فتح الله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۳.

۱۳. هیثمی، ابوالحسن نورالدین علی بن ابی بکر بن سلیمان، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۹۶۷م.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا