هر که عیب دگران نزد تو آورد و شمرد…

eyb

 فهیمه یاقوتی

 

سخن‌چینی یا همان خبرکشی و دو به هم‌زنی در علم اخلاق به معنای انتقال سخن از عدّه‌ای به عدّه‌ی دیگر به قصد فتنه‌انگیزی یا انتقال عمل خطا و ناصواب از شخصی به شخص دیگر است (نوروزی، ۱۳۸۴، ص۲۴۹).


درمان فکری سخن چین

۱. به هر علّتی که انسان مبتلا به سعایت و سخن‌چینی شود، مرتکب گناه کبیره و معصیت بزرگی شده و در روز قیامت گرفتار عذاب الهی خواهد شد. انسان هنگامی که می‌خواهد این معصیت را انجام دهد باید با خود بیندیشد که در روز قیامت آن‌گاه که در دادگاه عدل الهی در حضور انبیا و اولیا برای رسیدگی به اعمال خود حاضر می‌شود، چه جوابی خواهد داد؟

۲. برای مبارزه با این پدیده‌ی شوم اخلاقی و قطع ریشه‌های آن از درون جان، قبل از هر چیز باید به سراغ انگیزه‌های آن رفت. یقیناً تا عامل حسد، دنیاپرستی، نفاق، حالت آزاردهی، انتقام‌جویی، سودجویی، شخصیت‌طلبی و ریاست‌پرستی که عوامل اصلی پدیده‌ی شوم نمیمه و سخن‌چینی می‌باشد از میان نرود، این رذیله‌ی اخلاقی از وجود انسان برچیده نمی‌شود. ممکن است مدّتی با اراده و تصمیم‌های قوی، محدود یا منتفی گردد، ولی باز در مواقعی خود را نشان خواهد داد.  

۳. از سوی دیگر شخص مبتلا باید با دقّت در پیامدها و آثار سوء نمّامی و سخن‌چینی و سعایت و ویرانگری آن، در سطح جامعه و خانواده‌ها و عواقب ناگواری از قبیل اختلاف انگیزی، آتش‌افروزی، آلودگی به گناه، منفوریت نزد خدا و خلق، وحشت و دلهره‌ی دائمی که از این رهگذر دامن همه را می‌گیرد، بیندیشد و برای نجات از آن‌ها سخن‌چینی را کنار بگذارد.۴. افراد سخن‌چین به ویژه کسانی که به آن عادت کرده‌اند، باید آن آثار شوم اجتماعی و کیفرهای الهیِ این عمل را همه روزه از نظر بگذرانند، و پی در پی به خود تلقین کنند که سرانجام نمّامی و سخن‌چینی این است این! وگرنه وسوسه‌های شیطانی و هوا و هوس آن‌ها را آسوده نخواهد گذاشت.

۵. نکته‌ی دیگر در این زمینه این است که غالب مفاسد اخلاقی و صفات رذیله از ضعف ایمان ناشی می‌شود. هر قدر پایه‌های ایمان به روز جزا در دل محکم‌تر گردد، این رذایل کم‌رنگ‌تر و کم‌رنگ‌تر خواهد شد.

۶. نکته‌ای که از همه‌ی این موارد مهم‌تر است این است که بداند مرگ پیش روی اوست و در برابر هر سخنی که بر زبان می‌راند مسئول است و نفس‌هایی که می‌کشد، سرمایه‌ی اوست و زبانش هم‌چون نوری است که می‌تواند با آن حورالعین را شکار کند. پس آن را (زبان) ضایع و تباه نسازد. (رک. (همزه ۱، قلم ۱۱و۱۳)، (کافی، ج۲، ص۳۶۹؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۵۰؛ بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۶۵و…).


درمان رفتاری سخن چینی

۱. انسان باید در دنیا به حساب خود برسد تا در آخرت مفتضح و رسوا نگردد. از این‌رو لازم است مواظب زبان خود باشد و آن را کنترل کند و بیهوده سخن نگوید  (احمدی، ۱۳۸۳، ص۳۱۶).

۲. برخورد افراد با ایمان با افراد نمّام و سخن‌چین می‌تواند عامل بازدارنده‌ی دیگری باشد. زیرا هنگامی که به گفته‌های آن‌ها اعتنا نشود و با بی‌اعتنایی مواجه گردند و مردم آن‌ها را طرد کنند، به زودی درمی‌یابند که سخنان آن‌ها خریداری ندارد و سبب بدبینی و نفرت مردم می‌گردد؛ همین امر اراده‌ی آن‌ها را در این کار زشت تضعیف می‌کند. در حدیثی از امیرمؤمنان علی† می‌خوانیم: «سعایت و سخن‌چینی را تکذیب کن، خواه باطل باشد؛ خواه صحیح» (غررالحکم، ح۲۴۴۲). اگر دروغ باشد باید تکذیب شود و اگر راست باشد با بی‌اعتنایی روبه‌رو گردد.

در این‌باره این نکته نیز قابل توجّه است که کسانی که سخن‌چینی دیگران را نزد تو می‌کنند درباره‌ی تو نیز نزد دیگران سخن‌چینی خواهند کرد. همان‌گونه که در حدیثی در روضه بحارالانوار از امام صادق† نقل شده می‌خوانیم: «کسی که نزد تو سخن‌چینی کند، بر ضدّ تو نیز سخن‌چینی خواهد کرد» (مجلسی، ج۷۵، ص۲۳۰).

۳. عامل دیگری که در درمان این بیماری می‌توان مورد توجّه قرار داد، سکوت است.  هر قدر انسان کمتر سخن بگوید لغزش‌های او کمتر است و هر قدر بیشتر سکوت کند سلامت او بیشتر خواهد بود. به همین خاطر ممارست بر سکوت سبب می‌شود انسان زبانش را در اختیار خود بگیرد و از طغیان و سرکشی آن بکاهد و به این ترتیب به جایی برسد که جز حق نگوید و جز به رضای خداوند سخن نراند.

باید توجّه داشت که مراد از سکوت، سکوت مطلق نیست؛ زیرا بسیاری از مسائل مهم زندگی اعم از معنوی و مادی و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضایل و اصلاح در میان مردم، از طریق سخن‌ گفتن است بلکه، منظور از کم سخن گفتن خاموشی در برابر سخنان فساد انگیز یا مشکوک و بی‌محتوا و مانند آن است.

۴. اشتغال مستمر و مداوم زبان به ذکرخدا که موجب پیدایش عادتی شایسته می‌شود و خود سبب ترک عادت به رفتارهای زشتی از قبیل سخن‌چینی می‌گردد. انسان باید بکوشد زبان را با رفتارهای نیک و پسندیده به مهارخود درآورد، پرکردن زمان‌های خالی با ذکرخدا و تلاوت قرآن، کوشش عملی برای از بین بردن عادت‌های زشت زبان است.

۵. مخاطب، سخن شخص سخن‌چین را قبول نکند بلکه او را امر به معروف و نهی از منکر کند و از این کار بازدارد و از عمل او ابراز تنفّرکند زیرا عمل او، مبغوض خداست. به شخصی که مطلب از او نقل شده، گمان بد نبرد. گفتارسخن چین، او را به تحقیق و تجسّس درباره‌ی شخصی که از او نقل شده، واندارد و خودش مرتکب کاری که دیگران را ازآن نهی می‌کند، نشود.

 

منابع:

۱. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و درر الکلم، (سخنان امام علی†)، محمّد علی انصاری، چاپ افست، تهران، بی‌تا.

۲. احمدی، زین‌العابدین و حسنعلی، زبان کلید بهشت و جهنّم، انتشارات میثم تمّار، ۱۳۸۳.

۳. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، مؤسّسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر و مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ج۴، ۱۳۸۱.

۴. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، ج۸، چاپ اوّل، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲.

۵. مجلسی، محمّد باقر، بحار الانوار، دار احیاء، التراث العربی، لبنان، ۱۴۰۳ه.ق.

۶. نوروزی، محمّد، آسیب‌شناسی رفتاری انسان از دیدگاه قرآن، مؤسّسه بوستان کتاب، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۴.

۷. سایت اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا