بهشتی باش، دوزخ برای تو نیست

amr

بررسی شیوه‌های مؤثر و کارآمد امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسئولین/عذرا مرادی

  مقدمه

امر به معروف و نهی از منکر دو فریضه‌ی مقدس است که در فرهنگ اسلامی به منظور پاسداری از ارزش‌های عقلی، فطری و دینی و جلوگیری و مبارزه با انحرافات فردی و اجتماعی پیش بینی شده است. آحاد جامعه‌ی مسلمانان به فراخور قدرت و میزان آگاهی خود وظیفه دارند از معروف دفاع و دیگران را به آن دعوت کنند و فضای جامعه را از زشتی‌ها و آلودگی‌ها زدوده و مردم را از ارتکاب منکرات باز دارند تا جامعه‌ی اسلامی به سوی هدف آفرینش که همان کمال و سعادت بشری است رهنمون گردد.

در این میان امر به معروف و نهی از منکر نسبت به دولت‌مردان، مسئولان و کارگزاران نظام به دلیل نقش برجسته‌ای که در هدایت و اصلاح جامعه و نیز الگو پذیری دیگران دارند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

در این بحث به بیان برخی از مهم‌ترین شیوه‌های مؤثر امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسئولان و دست اندرکاران نظام می‌پردازیم؛ امید که جوامع اسلامی بتوانند با اقامه‌ی این دو فریضه‌ی مقدس الهی به حفظ ارزش‌ها، زدودن زشتی‌ها و رفع نقایص و کمبودها پرداخته و به رشد و بالندگی مناسب و مطلوبی دست یابند.

مفهوم امر به معروف و نهی از منکر

معروف، هر کاری است که خوبی آن به واسطه‌ی عقل یا شرع شناخته شود و منکر عبارت است از آن‌چه به واسطه‌ی عقل یا شرع مورد انکار یا تقبیح قراگیرد. (طریحی، ۱۵۹/۳) به بیان دیگر معروف هر آن کردار و رفتار و اعتقاد پسندیده‌ای است که عقل سلیم انسان، بدان حکم و قرآن و سنت آن را تأیید می‌کند. (رشاد، ۱۳۸۲،۲۵۷/۶)

نقش هر مسلمان در تعیین سرنوشت جامعه‌اش و بازتابی که اعمال دیگران در سرنوشت او دارد و تعهدی که باید در پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی داشته باشد، ایجاب می‌کند که وی ناظر و مراقب همه‌ی اموری باشد که در اطراف او و در جامعه‌اش اتفاق می‌افتد. این اصل را قرآن تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر جزئی از فرایض اجتماعی قرار داده است. (عمید زنجانی،۱۳۶۷، ۱۲۶/۲(

اجتماعی بودن امر به معروف و نهی از منکر

در فرهنگ و معارف اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر در انحصار گروهی خاص و وظیفه‌ی قشری خاص نیست، بلکه به عنوان تکلیفی عمومی و فراگیر بر عموم مسلمانان واجب است ومسئولیت پاسداری از ارزش‌ها به عهده‌ی فرد فرد مسلمانان گذارده شده است. هر فرد مسلمان در مرتبه‌ی اول وظیفه دارد به اصلاح خود و خانواده اش بپردازد. «قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا». (تحریم/۶) در مرحله‌ی دوم مسئول اصلاح جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کند. چنان که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:

«کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئُول عُن رَعیتِهِ؛ (احمد بن حنبل، ۵۴/۲) همه مسئولیت سرپرستی دارید و همه نسبت به کسانی که تحت سرپرستی شمایند مسئولید».

بنابراین امر به معروف و نهی از منکر مضمون و محتوایی صد در صد اجتماعی دارد. به تعبیر شهید مطهری: «امر به معروف و نهی از منکر، ایجاد نوعی تعهد و مسئولیت اجتماعی در افراد نسبت به سرنوشت اجتماع است». (مطهری، ۱۳۷۹، ۲۴۷/۱) چون انسان دارای زندگی اجتماعی است و تنها با همکاری دیگران می‌تواند نیازهای خود را برآورده سازد. بدیهی است برای حسن کارهای اجتماعی وجود سازمان و تشکیلات از قبیل حزب و دولت و هیأت‌های اجتماعی دیگر ضروری است تا از بی نظمی‌ها و هرج و مرج‌ها و ضد و نقیض‌ها و کارهای خودسرانه‌ی افراد جلوگیری شود.

مفاد برخی روایات نیز این مدعی را تأیید می‌کند. از جمله روایتی از امام حسین (علیه‌السلام) نقل شده که در آن به برخی از احکام و مسائل اجتماعی اسلام اشاره می‌شود:

«…امر به معروف و نهی از منکر فریضه‌ای است که اگر ادا شود و بر پا گردد همه‌ی فرایض اعم از سهل و مشکل اجرا می‌گردد زیرا امر به معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام همراه با رد مظالم و باز گرداندن حقوق غصب شده به صاحبانش و مخالفت با ظالم و تقسیم عادلانه‌ی بیت‌المال و غنایم و دریافت مالیات‌های اسلامی از محل‌های آن و رساندن آن‌ها به مصارف حقه و واقعی آن است…». (مجلسی، ۱۴۰۳، ۷۹/۱۰۰)

 و در حدیث دیگری نیز که از امام باقر (علیه السلام) نقل شده همین مضمون آمده است:

«…امر به معروف و نهی از منکر فریضه‌ی بزرگی است که سایر فرایض به آن بستگی داشته و به وسیله‌ی آن اقامه می‌شوند راه‌ها به کمک آن امن و کسب‌ها حلال می‌شود و حقوق غصب شده مسترد می‌شود و زمین آباد می‌گردد و از دشمنان داد ستانده می‌شود(منصفانه انتقام گرفته می‌شود) و کارها راست و درست و امور اصلاح می‌گردد…». (حر عاملی، ۱۴۱۶، ۴۰۳/۱۱)

در این دو حدیث یک سلسله از احکام اجتماعی اسلام که همواره برای حکومت‌های مردمی صالح مطرح بوده عنوان می‌شود از قبیل:

۱. امنیت راه‌ها که در حقیقت امنیت کشور است.

۲. حلیت کسب‌ها یا اصلاح امور اقتصادی.

۳.احیای حقوق غارت شده‌ی مردم.

۴. امور مربوط به عمران و آبادی.

۵.مبارزه با ظلم و ظالم.

۶. اصلاح همه‌ی امور.

۷.تقسیم عادلانه‌ی ثروت.

۸. دریافت مالیات‌های اسلامی و صرف آن‌ها در مصارف واقعی.

۹. دعوت به اسلام.

۱۰. بستگی اجرای سایر قوانین اسلام اعم از کوچک و بزرگ به تحقّق این فریضه‌ی مهم. (شبستری، صص۱۶۰-۱۵۹)

اهمیت امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسئولین و ضرورت آن:

اهمیت امر به معروف و نهی از منکر نسبت به دولت‌مردان، صاحبان قدرت و کارگزاران نظام که نقش ممتاز و جایگاه برجسته‌ای در احیا و اصلاح جامعه و سازمان‌دهی امور دارند با توجه به اجتماعی بودن این فریضه روشن می‌شود.

مسئولان و مدیران و کارکنان سازمان‌ها به عنوان کسانی که عهده‌دار اداره و هدایت امور و حل مشکلات و نیازهای مردم می‌باشند از نظر نوع رفتار و سلوک اجتماعی و نوع برخورد با اقشار گوناگون جامعه بسیار مورد توجّه هستند. اولویت اصلاح در نهادهای حکومتی و سازمان‌ها و دستگاه‌هایی که در ارتباط مستقیم با مردم می‌باشند به اندازه‌ای است که در سخنان رهبران دین امر و نهی مسئولان به عنوان برترین مرتبه‌ی امر به معروف و نهی از منکر معرفی شده است. امام علی (علیهالسلام) می‌فرماید:

«بیان حق و سخن عادلانه در برابر حاکم ستمگر از برترین کارها ست». (نهج البلاغه، حکمت۳۸۰)

در نظام سیاسی اسلام همه‌ی افراد در برابر کارهایی که انجام می‌دهند و به گونه ای با سرنوشت مردم گره می‌خورد مسئولند. رهبر جامعه‌ی اسلامی بیشترین مسئولیت را دارد. امام خمینی در این باره می‌فرماید:

«همه‌ی ملت موظّفند که نظارت کنند بر این امور، اگر من یک پایم را کنار گذاشتم، کج گذاشتم، ملت موظّف است که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن». (امام خمینی، ۱۳۶۱، ۱۱۸/۷)

 در نهادینه کردن هنجارها و ارزش‌های دینی بین مردم باید به این نکته توجه داشت که مردم بر دین و روش پادشاهان خود هستند (مجلسی،۷/۱۰۲) و بیش از هر چیزسعی می‌کنند خود را شبیه حاکمان گردانند و از بزرگان خود الگو بگیرند. (همان،۴۶/۷۵)  بنابراین دین‌داری حاکمان تأثیر شگرفی در تدین مردم و اصلاح جامعه دارد. بنابراین مسئولان و مدیران باید حساسیت بیشتری نسبت به رعایت آموزه‌ها و اجرای احکام دینی داشته باشند.

امر به معروف و نهی از منکر هنگامی تأثیرگذار است که خود آمر به معروف و ناهی از منکر به امر عمل کند و منکر را ترک کند. مسئولان جامعه از کوچک‌ترین عضو آن گرفته تا بالاترین مقام که مقام رهبری جامعه است به عنوان کسانی که عهده‌دار اجرای قوانین، ایجاد امنیت عمومی و پیشگیری از وقوع جرایمند، باید ابتدا خود پیشتاز رعایت معروف و دوری از منکر باشند و مراتب امر به معروف و نهی از منکر و شعارهای دینی را مورد توجه قرار دهند.

وقتی یک وزیر، معاون او یا مدیر کل با خانواده‌اش در جامعه حاضر می‌شود، در حالی که خانواده‌اش مقید به رعایت دستورات اسلامی از جمله حجاب نمی‌باشند، چگونه می‌توان انجام این فریضه را به دیگران سفارش کرد و از دیگران انتظار داشت که انجام واجبات را جدی بگیرند.

اگر یک مدیر می‌خواهد کارمندان در اداره نماز اول وقت بخوانند باید ابتدا خود به انجام این فریضه بپردازد.

در حدیثی که امام صادق از امیرالمؤمنین(علیهما السلام) و آن حضرت از رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل نموده‌اند، آمده است:

«معصیت آن‌گاه که توسط بنده‌ای در نهان انجام گیرد، زیان آن تنها به انجام دهنده می‌رسد ولی اگر آشکارا انجام دهد و کسی به وی اعتراض نکند، به همه‌ی مردم زیان می‌رساند». (حرعاملی، ۴۰۷/۱۱)

شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر مسئولین

نظارت همگانی

با وجود یک نظام دقیق اصو لی و منطقی در نظارت، قطعاً کارکنان و کارمندان جرأت کم‌تری برای ارتکاب مفاسد پیدا می‌کنند و علاوه بر این چنان‌که به هر علّتی مرتکب فساد اداری شوند به کمک این سیستم شناسایی می‌شوند و با آنان برخورد می‌شود. هر یک از مسئولان خرد و کلان جامعه به ویژه رهبران و مسئولان بلند پایه به فراخور مسئولیتی که دارند، باید در برابر اعمال و رفتار خود پاسخ‌گو باشند.

نظارت درونی

نظارت و کنترل بیرونی افراد در صورتی مؤثّر و کارآمد خواهد بود که افراد از درون نیز بر عملکرد خویش نظارت کنند و در اصطلاح احادیث معصوین، نفس خود را مورد محاسبه قرار دهند:

و در حدیثی دیگر اصلاح عیوب ورفع زشتی‌ها را از ثمرات محاسبه می‌داند:

«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ‏ وَقَفَ‏ عَلَى‏ عُیُوبِهِ وَ أَحَاطَ بِذُنُوبِهِ وَ اسْتَقَالَ الذُّنُوبَ وَ أَصْلَحَ الْعُیُوب‏؛‌ آن کس که به محاسبه‌ی نفس خویش بپردازد بر عیوب خود آگاهی می‌یابد و بر گناهانش مسلط می‌شود و گناهان را از بین می‌برد و عیوب خود را اصلاح می‌کند». (ری شهری،۱۴۱۶، ۶۲۰/۲)

تقویت ایمان و ترویج ارزش‌های اسلامی از راه‌های ایجاد نظارت درونی است. از منظر دین نقطه‌ی آغاز کنترل درونی نظارت خداوند است. مبنا و انگیزه‌ی اصلی نظارت درونی، ایمان و باورهای دینی و تقوای الهی است. توجه به خداوند، یاد معاد و روز جزا از مهم‌ترین عوامل خود کنترلی و درونی کردن ارزش‌هاست. این اعتقاد که تمامی اعمال و رفتارهای انسان اعم از نیک و بد، کوچک و بزرگ به چشم و گوش بیننده و مراقبی بالاتر از همه‌ی عوامل انسانی و طبیعی خواهد رسید ، به صورت یک عامل باز دارنده و مهار کننده‌ی درونی عمل کرده و فرد را از انجام منکرات اداری چون کم‌کاری، سهل انگاری، خیانت در امانت و یا منکرات غیر اداری چون دروغ، غیبت و اتهام ناروا باز خواهد داشت.

به وجود آمدن اراده‌ی عمومی برای مبارزه با منکرات

امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای همگانی است نه کار یک عده‌ی خاص؛ از نظر قلمرو نیز بسیار گسترده است و به جز امور پنهانی و شخصی افراد همه‌ی زوایای زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… را در بر می‌گیرد. طبق این اصل هر مؤمن و فرد آگاهی، مأموری برای حسن اجرای قانون، دفع تجاوز از حریم دین و مکلف به تلاش بی‌وقفه و خستگی ناپذیر در راه نشر معارف دین و ارزش‌ها و از بین بردن فساد و تباهی و لا ابالی گری و بی‌عدالتی است.

دستگاه‌های حکومتی در صورتی کارآمد خواهند بود که همواره تحت فشار افکار عمومی باشند و مسئولین سیاسی و حکومتی در جامعه‌ی اسلامی همواره با چشمان تیزبین مردمی کنجکاو و نقاد مواجه باشند و بدانند که مردم کوچک‌ترین خلاف و انحرافی را نادیده نمی‌انگارند و با تذکرها و هشدارهای خود آنان را وا می‌دارند تا از خطا پرهیز کرده، در راه‌ خیر و صلاح گام بردارند.

تقویت ایمان و باورهای دینی ونهادینه سازی تقوی

یکی از راه‌های پیش‌گیری و مبارزه با منکرات اداری و غیر اداری سفارش و تشویق به رعایت تقوا است.

تقوا به این معنی است که فرد در روح خود حالت و قوتی به وجود آورد که به او مصونیت روحی و اخلاقی بدهد که اگر به فرض در محیطی قرار بگیرد که وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد آن حالت ملکه‌ی روحی او را حفظ کند و مانع آلودگی‌اش گردد. (مطهری، ۱۳۸۰، ص۲۱)

امام علی (علیه‌السلام) در نامه ای به یکی از کارگزاران خود چنین مرقوم فرمود:

«أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ فِی سَرَائِرِ أَمْرِهِ وَ خَفِیَّاتِ عَمَلِهِ حَیْثُ لَا شَهِیدَ غَیْرُهُ وَ لَا وَکِیلَ دُونَه؛ او را فرمان می‌دهد به تقوا و ترس از خدا در امور پنهانی و کارهای مخفی، آن‌جا که غیر از خدا شاهد و حامی بیت المال کسی نیست». (نهج البلاغه، نامه ۲۶)

و در نامه‌ی معرو ف خود به مالک اشتر نیز پیش از ارائه‌ی هرگونه دستور مدیریتی او را به تقوای الهی و متابعت از دستور‌های خداوند دعوت می‌کند. (نهج البلاغه، نامه ۵۳)

بصیرت و آگاهی بخشی نسبت به معروف و منکر

یکی دیگر از راه‌های ترویج معروف و محو منکرات در میان مسئولان رده‌های پایین‌تر، آ موزش ایشان جهت شناخت معروف و منکر، بالا بردن سطح آگاهی آن‌ها نسبت به میزان اهمیت، سودمندی و آثار مثبت معروف و آثار زیان‌بار و پیامدهای ناگوار ارتکاب منکرات در جامعه است. بنابراین نباید به آموزش‌های سطحی اکتفا کرد، بلکه باید آموزش‌ها را نهادینه ساخت تا به بصیرت تبدیل شود بدیهی است هر چه انسان اعمال خود را با بصیرت بیشتری انجام دهد ارزش آن عمل بیشتر است و در رشد و تعالی او مؤثّرتر خواهد بود.

اصلاح نگرش کارگزاران نسبت به مسئولیت مدیریت

یکی از راهبردهای اصلی در مبارزه با منکرات و فساد اداری و پیش‌گیری از آن اصلاح نگرش مسئولان نسبت به مسئولیت و مدیریت است. مدیران باید مسئولیت خود را امانتی بدانند که چند صباحی در اختیار آنان قرار دارد و باید رسم امانت‌داری را به نحو احسن به جای آورند.امام علی (علیه السلام) در یکی از نامه‌های خود می‌فرماید:

«وان عملک لیس بطعمه و لکنه فی عنقک امانه؛ کاری که در دست توست طعمه (و فرصتی برای چپاول) نیست بلکه امانتی است بر گردن تو». (نهج البلاغه، نامه ۵)

امام در نامه‌ا‌ی دیگر به قاضی منصوب از جانب خود در منطقه‌ی اهواز می‌فرماید: «اعْلَم یا رُفاعَه أنَّ هذهِ الإمارَهَ أمانَهٌ، فمَن جَعَلَها خِیانَهً فَعلَیْهِ لَعنهُ اللَّهِ إلى یَوْمِ القِیامَهِ؛ بدان که این امارت امانت است و هر که در آن خیانت کند لعنت خداوند تا روز رستاخیز بر او باد». (محمودی، ۱۳۷۰، ۳۲/۵)

برخورد قاطع با کارگزاران فاسد

یکی از مصادیق اصلی منکرات اداری، فساد استخدامی و انحراف از اصل شایسته سالاری و عدم رعایت اهلیت در سپردن کارها به افراد است. اصلی که از سنت‌های ثابت الهی است. بنا براین باید جهت پیش‌گیری از مفاسد، علاج واقعه را قبل از وقوع نمود یعنی انتخاب مسئول باید از ابتدا بر اساس معیارهای صحیح باشد و کارگزاران از میان افراد دارای صلاحیت انتخاب شوند و اگر به هر دلیل کارگزاران فاسد در مسند قدرت قرار گرفتند، به طور جدّی و قاطع با آنان برخورد گردد. سهل‌انگاری در این کار موجبات نا رضایتی مردم را نسبت به نظام فراهم می‌آورد و در روحیه‌ی دیگر کارمندان و مسئولان وظیفه‌شناس نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت.

امام علی(علیه‌السلام) در این‌باره می‌فرمایند:

«لَا یَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِی‏ءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَهٍ سَوَاءٍ؛ مبادا نیکوکار و بدکار در نزد تو مساوی باشند». (نهج البلاغه، نامه۵۳، فراز ۳۴)

 انتقاد سازنده و ترویج فرهنگ انتقادپذیری

انتقادهای سازنده و مبتنی بر نظر کارشناسی تأثیر بسزایی در ترویج معروف و ترک منکرات خواهد داشت.

مسئولین وکارگزاران در نظام دینی باید دارای سعه‌ی صدر بوده و از روحیه‌ی انتقاد پذیری بالایی برخوردار باشند حتی بالاترین مقام مسئول جامعه باید از این روحیه برخوردار باشد. بسط فرهنگ انتقادپذیری و عمومی شدن آن پیشرفت و اصلاح امور را به دنبال خواهد داشت. امام علی (علیه‌السلام) در این‌باره خطاب به مالک اشتر می‌فرماید:

«از میان اطرافیانت کسی نزد تو مقدم‌تر و محترم‌تر باشد که از دیگران سخن تلخ را بیشتر به تو می‌گوید». (نهج البلاغه، نامه ۵۳، فراز۳۲)

بهترین شیوه آن است که مسئولین رده‌ بالای مملکتی این فرهنگ را ترویج کرده و خود جلودار این حرکت باشند تا برای دیگران سرمشق و الگو قرار گیرند. اگر مدیران نتوانند الگو‌های واقعی انتقادپذیری را ارائه دهند نمی‌توان انتظار داشت که زیردستان این روحیه را در خود تقویت کنند.

امام خمینی درباره‌ی حق همگانی انتقاد می‌گوید:

«هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده‌ای بدهد». (خمینی، ۱۳۷۸، ۴۰۸/۱۳)

امام علی (علیه‌السلام) با این که مقام عصمت داشت و از هرگونه خطا و لغزشی مبرا بود، انتقادگری را حق مردم می دانست و با آغوش باز پذیرای آن می گشت

«فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَهٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَهٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَ لَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی؛ پس از حق‌گویی یا مشورت به عدل خودداری ننمایید (با من بی‌پروا حق را گفته، آن چه را درست و به عدل می‌دانید بیان کنید) زیرا من برتر نیستم از این که خطا کنم و از آن در کار خویش ایمن نمی‌باشم مگر آن که خدا از نفس من کفایت کند که او به آن از من مالک‌تر و تواناتر است». (نهج البلاغه، خطبه۲۰۷)

تأمین و توسعه‌ی رفاه مادی اعضای سازمان‌ها

بسیاری از منکرات ناشی از نیاز مادی افراد است. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

«ثُمَّ أَسْبِغْ عَلَیْهِمُ الْأَرْزَاقَ فَإِنَّ ذَلِکَ قُوَّهٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِصْلَاحِ أَنْفُسِهِمْ...؛ پس روزی فراوان بر آنان ارزانی دارکه با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر می کوشند». (همان، نامه ۵۳)

مطابق این گفتار یکی از زمینه‌های اصلاح نفس تأمین نیازمندی‌های مادی و رفاهی است و طبق این فرمایش حاکم با خیال راحت‌تری می‌تواند آدم سیری را که دزدی یا خیانت در امانت کرده مجازات کند، چون توجیهی برای خیانت او وجود ندارد در جامعه‌ی امروزی نیز با ملاحظه‌ی آمار بزهکاری در می‌یابیم که بیش از هشتاد در صد جرم‌ها ریشه‌ی اقتصادی دارد.

 فهرست منابع:

[۱]. فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی‌جا ، چاپ دوم، ۱۴۰۸.

۲ . علی اکبر رشاد،‌ دانشنامه امام علی‌(علیه‌السلام)، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ۱۳۸۲.

۳ . عباس علی عمید زنجانی، فقه سیاسی، مؤسّسه انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۶۷.

۴ . مسند احمد بن حنبل، احمد، مسند الامام احمد بن حنبل، دار صادر،  بیروت، بی‌تا .

۵ . مرتضی مطهری، سلسله یادداشت‌ها، انتشارات صدرا، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۹.

۶. رک: احمد طیبی شبستری، تقیه، امر به معروف و نهی از منکر، مؤسسه‌ی انتشارات اسلامی، تهران، ۱۳۵۰.

۷. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار ، مؤسسه الوفاء، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳.

۸. محمد بن حسن حر عاملی، وسائل‌الشیعه، تحقیق و نشر مؤسسه آل البیت (علیهم‌السلام) لاحیاءالتراث، قم، چاپ سوم، ۱۴۱۶.

۹. خمینی، روح الله، صحیفه نور، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، گروه انتشارات، ۱۳۶۱.

۱۰ . محمد ری‌شهری، میزان‌الحکمه، دار الحدیث، ۱۴۱۶.

۱۱. مرتضی مطهری، ده گفتار، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۸۰.

۱۲. محمد باقر محمودی، نهج‌السعاده فی مستدرک نهج‌البلاغه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران، ۱۳۷۰.

۱۳ . روح الله خمینی، صحیفه امام(ره)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۷۸.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا