میعادگاه خالق و مخلوق (قسمت دوم)

نقش مسجد در تعالی فردی / مائده رضایی

برکات و آثار معنوی مسجد از صدر اسلام تا کنون بر کسی پوشیده نیست، از طرفی عملکرد آن نیز در همه‌ی شئون زندگی افراد سایه افکنده است. از ادای نماز جماعت گرفته تا برنامه‌های عبادی و اعتکاف، تشکّل‌ها و آموزش‌های علمی و دینی، کمک‌ها و همیاری‌های اجتماعی و… به گونه‌ای که پایگاهی مردمی با شور و شعور الهی است که فقط در حیات اجتماعی مسلمانان خلاصه نمی‌شود بلکه در تعالی روحی و شخصیتی افراد نیز مؤثر است.

آن‌چه در این بحث به آن پرداخته شده، است که در قسمت قبل گوشه‌ای از کارکرد مسجد در هویت‌بخشی دینی، پاکی نفس، رشد علمی و… بررسی شد. در این قسمت نیز ادامه‌ی عملکرد مسجد در تعالی فردی را پی‌می‌گیریم.

 جانشینی خدا بر زمین

بالاترین کارآمدی متصور برای انسان جانشینی خداست. خداوند، انسان را آفرید تا او را جانشین خود در زمین قرار دهد: «إنّی جاعِلٌ فِی الأرضِ خَلیفَهً» (بقره/۳۰). بدیهی است که چنین مسئولیّت خطیری را تنها آن دسته از  انسان ‏ها می‏توانند بر دوش کشند که تسلیم امر خداوند باشند و جز او را نپرستند. پیامبران خدا ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح پس از بنای نخستین مسجد یعنی خانه ­ی خدا، دست به دعا برداشتند که :«رَبَّنا و اجعَلنا مُسلِمَینِ لَکَ و مِن ذُرِّیَتنِا أُمَّهً مُسلِمَهً لَکَ»؛ خدایا ما را تسلیم خود گردان و نیز از نسل ما امّتی تسلیم خود بیافرین (بقره/۱۲۸).

پس از آن، ابراهیم مژده ‏ی امامت را دریافت کرد: «إنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إمامًا» من تو را پیشوا و رهبر مردم قراردادم. او این مقام را برای دودمان خود نیز درخواست کرد و چنین پاسخ شنید: «لا یَنالُ عَهدی الظّالِمینَ» پیمانم به ستمگران  نمی‏رسد (بقره/۴۰).

انسان مسجدی در مسجد جز به عبادت خدا نمی‏ پردازد، و در مسجد از سرگرمی‏ ها و مشاغل دنیا چون صنعتگری، خیاطی، خرید و فروش، اعلان گم شده و… (وسائل الشیعه، ج۲، ص۴۹۵) به دور است و بدین ترتیب خود را برای خدا خالص می‏ کند تا آمادگی لازم را برای ایفای این وظیفه ­ی خطیر بلکه موهبت بزرگ پیدا کند. 

زندگی پاک و خوش

جلوه‏ی عینی و خارجی کمال انسان در زندگی پاک نمودار می گردد. از منظر قرآن این زندگی در واقع نوع تازه‏ای از حیات است که با دو رکن ایمان و کردار درست می­توان به آن دست یافت. در قرآن کریم در این باره آمده است: «مَن عَمِلَ صالِحاً مِنکُم مِن ذَکَرٍ أو أُنثَی و هو مُؤمِنٌ فَلَنُحییَِنَّهُ حَیَوهً طَیِّبَهً ولَنَجزِیَنَّهُم أجرَهُم أحسَنَ الّذی کانوا یَعمَلونَ»؛ هر یک از شما مرد باشد یا زن، اگر در حال ایمان، کار درست انجام دهد به یقین به زندگی پاک و خوشی زنده‏ اش خواهیم کرد و بدون تردید پاداش آنان را بهتر از آن‏چه می‏ کردند، خواهیم داد ( نحل/۹۷).

مسجد مکانی است برای تقویت ایمان و انجام اعمال صالح که بزرگ‏ترین نقش را در تحقّق این حیات ایفا می ‏کند. در واقع سرآغاز دمیده شدن روح این حیات در کالبد زندگی انسان، مسجد است. قرآن کریم در این باره  چنین می‏فرماید: «لَمَسجِدٌ أُسِّسَ عَلیَ التَّقویَ مِن أوَّلِ یَومٍ أّحَقُّ أن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجالٌ یُّحِبُّونَ أن یَتَطَهَّرُوا و اللهُ یُحِبُّ المُطَّهِّرینَ»؛ بی‏شک مسجدی که از روز نخست بنای آن بر پرهیزکاری نهاده شد سزاوارترست که در آن نماز گزاری. در آن مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه گردند و خدا پاکان را دوست دارد. (توبه/ ۱۰۸). طهارتی که از عبادت، معرفت و دانش ‏آموزی در مسجد حاصل می‏ شود همان روح تازه و زندگی پاکی است که به انسان نورانیّت دانش و درک و شناسایی حق از باطل، قدرت زنده کردن حق و نابودی باطل، تسلّط بر هوای نفس، خوارکردن شیطان و دل بریدن از دنیا را می‏ بخشد؛ چنین انسانی دل به خدا بسته و تنها در اندیشه ی خشنودی و نزدیکی به اوست و از خشم و دوری از او هراسان است.

انسان مسجدی با برخورداری از حیات طیّبه عظمت، کمال، توان، بزرگواری، لذّت و شادمانی بی‏نهایتی حس می‏کند. وی خود را در دریای زندگیِ جاودان و نعمت پایان ناپذیر و به دور از درد و ناخوشایندی و در سعادتی به دور از بدبختی شناور می‏ نگرد (المیزان، ج۱۲،ص۳۴۲).

نیل به جایگاه صدّیقان

انسانِ پاکِ مسجدی با شناخت و معرفتی که از خداوند و خود دارد، با حالت ترس و امید در برابر مسجد می‏ایستد. آن گونه که امام صادق ‌(علیه‌السّلام) فرمود: «هرگاه به در مسجد رسیدی بدان که آهنگ آستانه­ ی پادشاه بزرگی را کرده ‏ای که جز پاکان بر فرش او گام نمی ‏نهند و جز به صدّیقان اجازه‏ی هم‏نشینی نمی‏ دهد. با قدم گذاشتن بر آن فرش، بزرگی پادشاه تو را می‏ گیرد و متوجّه می ‏شوی که اگر غافل گردی در معرض خطر بزرگی خواهی بود. پس بدان که او بر رفتار عادلانه یا بخشش و گذشت از تو تواناترست؟ اگر به مهر و فضل خود با تو رفتار کند، عبادت اندکت را خواهد پذیرفت و پاداش بسیاری در مقابل آن به تو خواهد داد و اگر به عدالت با تو رفتار کند و حقّ خود را در صداقت و اخلاص از تو بازخواست کند در این صورت عبادت تو اگر چه بسیار باشد،  رد و تو را از پاداش (و دیدارش) محروم خواهد کرد و او هر چه را بخواهد می‏ کند».

«پس در محضر او به ناتوانی، کوتاهی، شکست و مستمندی خود اعتراف کن و دلت را از هر چیزی که میان تو و پرودگارت مانع می ‏شود، تهی ساز زیرا او جز پاک‏تر و خالص‏تر را نمی‏پذیرد. پس بنگر که نامت از کدام دفتر بیرون می‏آید (ثبت می‏ شود)؛ اگر شیرینی مناجات و رازگویی و گفت‏گو با او را چشیدی و از جام مهر و کرامت‏ های او نوشیدی؛ چرا که به خوبی به تو روی آورده و پاسخت را داده است. پس (بدان که) شایسته­ی پرستش او شده‏ای پس درون رو که اجازه و امان (نامه) داری وگر نه هم‏چون کسی به در مسجد بایست که هیچ چاره ‏ای و دسترسی‏ ای به آرزویش ندارد و مرگش فرارسیده است، پس اگر خداوند بداند که (او) از درماندگان دل­سوخته ‏ای است که برای رسیدن به خوشنودیش بر درش ایستاده، در این صورت می‏ گوید: چه کسی درمانده را پاسخ می‏ گوید زمانی که او را فرا خواند و بدی و آسیب را دور سازد؟» (مصباح الشریعه، ص۱۳۱).

انسان مسجدی با این ادب است که در صف باورکنندگان وحی و کتب الهی می ‏ایستد؛

ولی هر کس را نشاید و نتواند که به آن جایگاه دست یازد؛ پس چه باید کرد؟ دست کم باید با آنان همنشین شد. زیرا این هم، نوعی رستگاری است که با سنگین کردن ترازوی اعمال صالح قابل تحقّق است. ولی مشکل هم‏چنان باقی است: چیرگی خواهش نفس و وسوسه‏ ی  شیطان، این دشمن قسم خورده‏ ی بشریت و بی‏خبری از اجل، فرصت انجام دادن اعمال صالح بسیار را نمی‏ دهد. راهکار چیست؟ باز هم مسجد کارسازست.

اعمال پر بار

آن چه سرنوشت نهایی انسان را رقم می ‏زند، میزان اعمال نیکی است که او برای حیات ابدی خود پیش می‏ فرستد؛ هرچه میزان عمل سنگین ‏تر باشد انسان از سعادت و رضایتمندی بیشتری برخوردار خواهد شد. قرآن کریم می‏ فرماید: «فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ * فَهُوَ فِی عِیشَهٍ رَّاضِیَهٍ» (قارعه/۶،۷) پس موفّقیّت نهایی او در زندگی وابسته به سنگینی این میزان است: «فَمَن ثَقُلَت مَوَازِینُهُ فَاولئِکَ هُمُ المُفلِحوُنَ»؛ پس کسانی که ترازویشان سنگین باشد هم آنان رستگارانند ( اعراف/۸؛ مؤمنون/۱۰۲).

کارهای نیک چگالی­ های متفاوتی دارند؛ معمولاً اعمال عبادی مثل اذکار، ادعیه، نمازها، زیارت اماکن مقدّس و… از چگالی بالایی برخودارند؛ یعنی عمل اندک، سنگینی بسیاری دارد. چگالی این اعمال نسبت به شرایط نیز متفاوت است؛ برای مثال در اماکن عادی، نماز جماعت پاداش بیشتری نسبت به نماز فرادا دارد امّا در مسجد موضوع برعکس است؛ یعنی نماز فرادایی که در مسجد خوانده شود ثواب بیشتری نسبت به نماز جماعتی دارد که در اماکن عادّی خوانده می‏شود (وسائل الشیعه، ج۲، ص۵۱۱). پاداش نماز خواندن در مساجد خاص نیز متفاوت است و میزان آن به شرافت مسجد بستگی دارد؛ مسجدالحرام، مسجدالنبی و مساجدی که پیامبران الهی و ائمّه­ ی معصوم ما درآن نماز گزارده ‏اند از بیشترین شرافت و برکت برخوردارند. در ادامه ثواب نماز در مساجد را در مقایسه با مسجدالحرام نمودار می ‏سازیم.

در مواردی عبادت در مسجد معادل اعمال عبادی دیگری چون حج، عمره، جهاد و… به شماره آمده که نامه‏ ی  اعمال مسجدی را مزیّن به اعمال متنوّع نموده و در نتیجه او را شایسته ‏ی پاداش‏ های گوناگونی خواهد کرد. اعمال عبادی دیگری مانند اذکار به ویژه صلوات، تهلیل، تسبیح و نیز تلاوت قرآن و… (اصول کافی، ج۲، کتاب الدعا) باعث سنگینی میزان اعمال می ‏گردند که اگر در مسجد انجام شوند، پاداشی مضاعف خواهند داشت.

شاید علّت تضاعف حسنات در مساجد منتسب به حجج خدا جدای از عبادت خدا، اظهار مودّت به آن بندگان مقرّب و پذیرش صبغه و محاکاتشان در عبادت و در نتیجه پرورش استعداد تأسّی به آنان و پیروی از ایشان در نمازگزار باشد. بدیهی است که مودّت حجج الهی و اطاعت از آنان، خود عمل صالحی است که ترازوی اعمال را سنگین و نامه‏ ی کردار را درخشان کرده و بالا می‏ برد. اگر نماز خواندن در مساجد، انگیزه ‏ی اطاعت از ولی خدا را ایجاد نکند نه تنها آن پاداش را نخواهد داشت بلکه آن نماز خود شاهدی  بر ضدّ شخص خواهد شد؛ گواه بر این مدّعا ماجرای سعید بن مسیّب است؛ وی از فقهای تابعین بود و در زمان امام علی‏ بن‏ الحسین زین العابدین (علیه‌السّلام) در مدینه می‏ زیست. وی از امام (علیه‌السّلام) روایتی نبوی درباره‏ ی پاداش خواندن دو رکعت نماز را در خلوت مسجدالنبی شنیده بود و سال‏ها در کمین این فرصت بود تا روز شهادت امام سجاد (علیه‌السّلام) فرا رسید. همه ­ی مردم برای تشیع جنازه‌ی حضرت و نمازگزاردن بر آن جسم شریف از مدینه خارج شدند و مسجدالنّبی کاملاً خالی از نمازگزار شد. انتظار سعید ‏بن مسیّب سرآمد. وی که خود را در آستانه­ ی تحقّق  این آرزوی دیرینه می‏دید، فرصت را غنیمت شمرد و رو به مسجدالنبی نهاد. دوستی او را از این کار باز داشت و به شرکت در نماز بر بدن آن مرد درستکار، امام معصوم حجت خدا بر زمین، تشویق کرد ولی سعید گفت: من نماز خواندن در خلوت مسجدالنّبی را از نماز خواندن بر این مرد درستکار در آن مکان پاک (بقیع) بیشتر دوست دارم.

همین که سعید به در مسجد رسید، صدای الله اکبر از آسمان برخاست و زمین نیز با الله اکبر پاسخ گفت. سعید بیهوش بر زمین افتاد. مردم از مراسم دفن امام سجّاد (علیه‌السّلام) فارغ شدند و به مسجد آمدند که با تن نیمه‏ جان سعید روبه ‏رو شدند. او را به هوش آوردند. سعید که متوجّه محرومیّت خود از دو فیض بزرگ شرکت در تشییع امام و نماز در خلوت مسجدالنبی شده بود، شروع به گریه‏ ی حسرت ‏آمیز و اظهار پشیمانی کرد و تا آخر عمر، که تنها چند ماهی به طول نینجامید در همین حالت اسف­بار ماند و می‏گفت این همان زیان آشکار است (جامع‏الرواه، ج۱، ص۳۶۲، سعید بن مسیب). پیداست که عبادات  سعید بر اساس معرفت حجّت خدا نبوده لذا زمین و آسمان آن را نپسندید. به همین دلیل ائمّه­ ی اطهار (علیهم‌السّلام)شرط قبولی اعمال نیک را معرفت به ولایت حجّت خدا می‏ دانند (اصول کافی،ج۱،ص۴۱۲).  باید خاطرنشان کرد که منظور از معرفت، اعتقاد قلبی و عملی به حاکمیّت و وجوب ادای حقّ آنان است وگرنه سعید بن مسیّب، معرفت ظاهری را به صلاح، کرامت و تقرّب امام به خداوند داشت و به وجوب دوستی با حضرت معتقد بود امّا به امامت و مقام خلافت الهی حضرت، اعتقادی نداشت.

نزدیکی به خدا

 مسجد از ریشه­ ی سجده به معنای کمال تواضع و خواری در برابر خداست. سجده، نخستین هدف انسان مسجدی است که در آن به بالاترین جایگاه ممکن یعنی نزدیکی به خدا می‏ رسد؛ چرا که حضرت جلال قدسش می‏ فرماید: «سجده کن و نزدیک شو» (علق/۱۹). انسان مسجدی با ترازوی عمل وزین و کارنامه­ ی درخشان خویش در جرگه‏ ی ابراری قرار می‏ گیرد که کتاب عملشان در کتاب مرفوع علیان (کتابی که مورد مشاهده و مطالعه ‏ی مقرّبان درگاه ایزدی است) ثبت می­گردد (مطففین/۲۱-۱۸). مسجدیان، زائران و میهمانان خدایند که صاحب‏خانه با کرامت خود از آنان پذیرایی می‏ کند: «إنَّ المُتَّقینَ فِی جَنّاتٍ و نَهَرٍ فِی مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلیِکٍ مُقتَدِر»ٍ؛ پرهیزکاران در باغ‏ ها و جویبارهایی در جایگاه راستین نزد پادشاه توانمندند (قمر/۵۵).

نتیجه

  مسجد جایگاه عبادت خدا و رفعت و بزرگی یافتن از اوست. حضور در مسجد بخشی از هویّت فرد مسلمان را تشکیل داده و مسجدی بودن شاخص‏ترین نماد عدالت اوست. او با این هویّت از احترام و شخصیّت والای اجتماعی برخوردار و از احساس پوچی رها خواهد شد. مسجدی با تردّد در مسجد، خدمت و رسیدگی به آن و بهرمندی از برنامه ‏های عبادی و فرهنگی‏ اش، فرصت خوبی برای تهذیب و طهارت روح می‏ یابد و با پیگیری آموزش‏ ها به رشد علمی والایی می‏ رسد.

خانه ‏ی خدا، مسجد، با تقویت ایمان و فراهم آوردن موقعیّت و مکانی برای برترین اعمال صالح، نقش بزرگی در تحقّق زندگی پاک برای مسجدی ایفا می‏کند و او را به انسانی کارآمد که مایه­ ی نجات جامعه  است تبدیل نموده و از آن بالاتر او را  برای خلافت ‏الهی و ولایت تکوینی و تشریعی آماده می‏ سازد.

انسان مسجدی با رسیدن به درگاه ملک احدیّت، ضعف و فقر خود و شکوه و قدرت آن صاحب جلال را به علم یقین، باور می‏ کند و در صف صدّیقان جای می‏گیرد و با مداومت بر سهل‏ ترین عمل صالح، ترازوی عمل خود را برای قرب و جوار رحمت ابدی آن پادشاه بخشنده، سنگین می ‏کند.

پیشنهاد

۱-    نقش‏ های توصیف شده از مسجدی برمی ‏آید که روح و فضای معنوی در آن حاکم باشد که این امر با به­ کارگیری معماری مذهبی، برنامه‏ های فرهنگی پر بار و رعایت قداست مسجد محقّق می‏گردد. متأسّفانه در حال حاضر، معماری، ساختار برنامه‏ های فرهنگی و… در مساجد موجود در کشورهای اسلامی چون ترکیه و مناطق مسلمان‏نشین کشورهای امریکایی و اروپایی به تقلید از کلیساها و کنیسه‏ های مسیحیان و یهودیان انجام می‏ گیرد. این موضوع ایجاب می­کند که وزارتخانه ‏های مسکن و شهرسازی و فرهنگ و ارشاد اسلامی بدان رسیدگی کنند.

۲-    امام جماعت مسجد بر اساس آموزه­ های مذهب شیعه باید از عدالت برخودار باشد و مأمومان باید به این صفت امام یقین داشته باشند. این در حالی است که دقّت لازم از سوی هیأت امنای مساجد و نیز از سوی نمازگزاران صورت نمی‏ گیرد. بدیهی است این وضع به تضعیف نقش مسجد در تعالی فرد و جامعه می ‏انجامد.

۳-    کمبود مسجد در شهرها و روستاها باعث دور ماندن افراد از برکات آن می­ شود. بنابراین افزایش تعداد مساجد امری ضروری است.

۴-    در مدارس، دانشگاه‏ ها، مراکز درمانی، صنعتی، ادارات و… تنها به احداث نمازخانه اکتفا می­ شود. در این موارد بهتر است برای بخشی از آن‏ خطبه‏ ی مسجد خوانده شود تا اثر معنوی خود را برجای گذارد.


منابع

* قرآن کریم

۱-ابن منظور، محمد، لسان العرب، محقق علی سیری، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۱۴۰۸ق.

۲- اردبیلی، محمد، جامع الرواه، قم، کتابخانه آیت‏الله مرعشی، ۱۴۰۳ق.

۳-حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چ۴، ۱۳۹۱ق.

۴- خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، قم، اسماعیلیان، چ۳، ۱۴۰۸ق .

۵- ری شهری، محمد، حج و عمره در کتاب و سنت، دار الحدیث.

۶- سیوطی، جلال‏الدین، جامع صغیر، بیروت، دار الفکر، نرم افزار معجم فقهی.

۷-شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، بیروت، داراضواء، چ۶، ۱۴۰۵ق.

۸- طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، اسماعیلیان، چ۵، ۱۳۷۱ق.

۹-طبرسی، فضل، مجمع البیان، محققان: هاشم رسولی محلاتی و فضل‏الله یزدی طباطبایی، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۰۶ق.

۱۰-طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، نرم­افزار جامع فقه اهل البیت (ع)، قم، مؤسسه نور.

 11- قمی، عباس، منتهی الامال، حسینی، چ مکرر،۱۳۷۰.

۱۲-کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، بیروت، دارصعب، چ۴، ۱۴۰۱ق.    

۱۳-منسوب به امام صادق(ع)، مصباح الشریعه، نرم جامع فقه اهل البیت (ع)، قم، مؤسّسه نور.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا