(شرحی برزیارت آل یاسین) (قسمت هشتم) / استاد رثایی
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَه»
«سلام بر تو ای خوانندهی قرآن و مفسّر کتاب خدا»
این جمله نیز مانند فرازهای گذشته متضمّن سلام به آن وجود مقدّس به دو عنوان است. ولی در ارتباط با یک موضوع و یک محور، یعنی پیوند آن حضرت با قرآن و ارتباطی که میان کتاب الله ناطق با کتاب الله صامت موجود است، لسان الله باید کتاب الله را بخواند و کتاب صامت را باید کتاب ناطق تلاوت کند. نوای جان بخش تلاوت قرآن جدّشان رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) ، به دلهای مرده حیات میبخشید و قلوب را مسخّر مینمود، امام کاظم(علیهالسّلام) فرمودند: «علی بن الحسین(علیهالسّلام) آن چنان قرآن تلاوت میفرمود که چه بسا کسی عبور میکرد و از حُسن صوت حضرتش از هوش میرفت»(اصول کافی، ج۲، ص۶۱۵).
این بزرگواران تالیان واقعی قرآن میباشند، چرا که وجود مقدسشان همراه و همگام با قرآن است. ایشان از قرآن جدا نمیشوند و قرآن از آنان جدایی ندارد. پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مُلَازِمٌ لِصَاحِبِهِ غَیْرُ مُفَارِقٍ لَهُ حَتَّى یَرِدَا إِلَى اللَّهِ فَیَحْکُمَ بَیْنَهُمَا وَ بَیْنَ الْعِبَاد؛ هر کدام از دو ثقل (قرآن و عترت) ملازم با دیگری است و از او جدا نمیشود تا بر خدا وارد شوند، آنگاه او میان آنها و بندگانش حکم نماید».(بشارهالمصطفی(صلیاللهعلیهوآله)، ص۳۰)
در این فراز از زیارت آل یاسین راه ورود به کتاب خدا و مقاصد الهی را درمییابیم. اگر بخواهیم خود را با کتاب الهی هماهنگ کنیم باید از طریق یک نمونهی عینی که کتاب خدا در او تجسم و تحقق یافته ورود پیدا کنیم و از انوار آن الگوی کامل، مدد بگیریم و از طریق او متوجّه انوار کتاب خدا شویم . وجود مقدس امام عصر(عجلاللهتعالی) تلاوت کنندهی کتاب خدا و ترجمان آن است «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَه»؛ سلام بر تو ای تلاوتگر کتاب خداوند (همراه با آن) و روشنگر آن.
تالی: اسم فاعل از تِلو، به معنای پیروی کننده میباشد. تلاوت: پیاپی خواندن است. البته تنها خواندن کتابهای آسمانی را تلاوت میگویند، نه هر کتاب دیگری را، یعنی قرائت قرآن علم و عمل را درپیدارد. تلاوت و مشتقات آن بیش از شصت بار در قرآن کریم به کار رفته است در درجهی اول خداوند، خود تلاوتگر آیاتش میباشد. میفرماید: «ذلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الْآیاتِ وَ الذِّکْرِ الْحَکیم»؛ آن است که بر تو تلاوت میکنیم از آیات (و نشانههای حقّانیت تو) و یادآوری حکیمانه (آل عمران/ ۵۸). سپس دستور تلاوت به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) داده و این منصب شریف را به آن حضرت واگذار نموده است: «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِه»؛ برآنان آیات او را تلاوت میکند (آل عمران/ ۱۴۳). در مرحله سوم ائمه اطهار(علیهمالسّلام) را تلاوتگر کامل و به جای آورندگان حق تلاوت معرفی نموده است. «اَلَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ اُولئِکَ یُؤْمِنونَ بِه»؛ کسانی که کتاب را به ایشان دادهایم، آن را چنانکه باید و شاید تلاوت میکنند، آنان ایمان کامل به آن دارند (بقره/۱۲۱). امام صادق(علیهالسّلام) میفرمایند: «ایشان امامان(علیهمالسّلام) هستند» علامه مجلسی(رحمهاللهعلیه) در بیان این حدیث میفرماید: زیرا تلاوت قرآن چنانکه باید و شاید، عبارت است از فهمیدن مطالب پیچیده و عمیق آن و عمل به تمامی مضامین آن و چنین کاری به ائمه(علیهمالسّلام) اختصاص دارد و نیز ایمان کامل به آن غیر از ایشان ساخته نیست (بحار، ج۲۳، ص۱۹۰). علی(علیهالسّلام) در نهجالبلاغه تلاوت را از اوصاف متقین دانسته و میفرمایند: «أَمَّا اللَّیْلُ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهُ تَرْتِیلًا یُحَزِّ نُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِم»؛ شبانگاهان گامهای خویش را بر زمین کوبیده و به تلاوت اجزاء قرآن پرداختهاند، آن را با تدبر و اندیشه میخوانند، جان خویش را به وسیلهی آن محزون کرده و به درمان دردشان میپردازند. گاهی نا اهلانی را که از حقایق قرآن و تلاوت شایستهی آن روی گردانند نکوهش نمودهاند: «اِلَی اللهِ اَشْکُو…»؛ به درگاه خداوند شِکوه میکنم از گروهی که به نادانی زندگی میکنند و در گمراهی میمیرند. بین آنان هیچ کالایی بیاعتبارتر از قرآن نیست، در حالیکه آن طور که باید و شاید تلاوت شود و هیچ کالایی پر فروشتر و گرانبهاتر نیست از قرآن، هرگاه تحریف و (از معانی حقیقی) جابهجا گردد.
آری، بیشتر مردم در هر زمان، از تدبّر در معانی قرآن و توجّه به تلاوتگران حقیقی آن(ائمهی اطهار(علیهمالسّلام)) رویگردان بوده و هستند. استفاده از ظواهر قرآن از لحنهای زیبا و آوازهای دلربا و تفسیر به رأی و تطبیق مضامین قرآن بر نظریههای نادرست و… رونق بسیار دارد چرا که با هوسهای مردم کاملاً سازگار است، امّا شناخت واقعیت قرآن و تلاوت درست آن و به کار بستن احکام و دستورات آن بسیار کم مشتری است. به همین جهت رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «رُبَّ تَالِ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یَلْعَنُهُ»؛ بسا تلاوت کنندهی قرآن هست که قرآن او را لعنت میکند(جامع الاخبار/۵۶). لعنت خدا بر کسانی که ظاهر قرآن را بسی حرمت مینهادند امّا تلاوتگر قرآن را شهید کرده و سر مبارک او را بالای نیزه بردند و بالای نیزه هم قرآنخواند.
سر بی تن که شنیده است به لب سورهی کهف یا که دیده است به مشکات تنور آیهی نور؟
و لعنت خدا بر کسانی که به ظاهر قرآن، با تلاوتگر قرآن مخالفت خواهند کرد. امام صادق(علیهالسّلام) میفرمایند: «هرگاه حضرت قائم(علیهالسّلام) بپاخیزد، از جاهلان مردم، بیشتر از آنچه رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) از جاهلان جاهلیت صدمه کشید، محنت میبیند، زیرا رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) در حالی به سوی مردم آمد که سنگ و کلوخها و چوبهای تراشیده را میپرستیدند، ولی هنگامی که قائم(علیهالسّلام) بپاخیزد، در حالی با مردم مواجه میشود که آنان کتاب خدای را علیه او تأویل و توجیه کرده و با آن بر او احتجاج مینمایند».(الغیبه، ص۲۹۶). البته امام عصر ارواحناه فداه پس از ظهور، تلاوت صحیح و کامل قرآن را آشکار خواهد ساخت. امام باقر(علیهالسّلام) میفرمایند: «هنگام ظهور، خیمههایی نصب میشود برای اینکه قرآن را به همان گونه که خداوند آن را نازل فرموده به مردم بیاموزند». (بحار، ج۵۲، ص۳۳۹)
چه خوش است صوت قرآن
به امید آن روز که تلاوتگر راستین قرآن کریم از پشت پردهی غیبت آشکار گردد و با آن صدای دلربا و چهرهی نورانی زیبا، قرآن بخواند و تفسیر کند و آن طور که نازل شده بیان فرماید و مدّعیان دروغین از صحنه خارج شده و رسوا گردند. آری، هر گوشی لایق و قابل نیست که در عصر غیبت به افتخار استماع تلاوت آن، تالی کتاب الله نایل آید. سید بحرالعلومی باید! سید ابن طاووسی شاید! تا نوای دلربا و آهنگ گیرای قرآن و دعای آن وجود مقدس را بشنود و دل از دست بدهد. ما تالی قرآن ندیدهایم، ما قاری قرآن مشاهده نکردهایم، ما کتاب خدا را از عالم به کتاب خدا نشنیدهایم که به هر نوایی گوش میدهیم و بر هر آهنگی احسن و آفرین میآوریم و الا پیوسته با او نوا داشتیم و در انتظار شنیدن نوایش سر از پا نمیشناختیم.
اگر حضرت مهدی(علیهالسّلام) کتاب خدا را تلاوت مینماید پس ادب اقتضا میکند که ما عَلَى الدَّوَام، مُستمع باشیم، صحیح نیست خوانندهای قرآن بخواند و دیگران زمزمه و حرفی را داشته باشند پس بیاییم در شبانه روز لحظاتی را برای خود ایجاد کرده تا پیام قرآنی حضرت را بشنویم و خلوت دل را کاملاً از همهی اشتغالات خالی کرده و پذیرای آن صوت دلربا و پیام آن باشیم (انشاءالله).
روشنگر حقایق قرآن
ترجُمان در لغت: مفسّر، شارح، سخنگو و بیان کننده و نیز فصیح و خوشبیان را گویند. همچنین ترجُمان کسی است که لغتی را از زبانی به زبان دیگر تقریرکند. قرآن کریم را ترجُمانی لازم است که از معانی بلند و عمیق آن آگاه و به حقایق آن آشنا و دانا و بر شرح و بیان آن توانا باشد. علی(علیهالسّلام) میفرماید: «وَ هَذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْطُورٌ بَیْنَ الدَّفَّتَیْنِ لَا یَنْطِقُ بِلِسَانٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ وَ إِنَّمَا یَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَال»؛ این قرآن جز این نیست که خطّی منقوش بین دو جلد است، به زبانی گویا نمیباشد و ناگزیر از ترجمان و بیانگر است و فقط بزرگان و رادمردان از آن سخن گویند و بیانگر آن باشند (بحار، ج۵۲، ص۳۳۹). در قرآن کریم همه چیز آمده و از هیچ موضوعی فروگزار نشده (نحل/۸۹ ،انعام/۳۸و۵۹) امّا شرح و تفسیر حقایق و اسرار نهفته در آن فقط از ائمهی اطهار(علیهمالسّلام) ساخته است که قرآن در بیت ایشان نازل گردیده و علوم آن به سینهی آنان سپرده شده است: «خانگی داند که اندر خانه چیست».
امام باقر(علیهالسّلام) در سخنان مبسوطی که با قُتاده که از فقها و مفسرین اهل تسنن میباشد، دربارهی تفسیر آیات قرآن فرمودند: «ای قتاده، قرآن را فقط کسی میشناسد که مورد خطاب آن قرار گرفته باشد» (کلینی، حدیث ۴۸۵). خاندان رسالت(علیهمالسّلام) عموماً و حضرت صاحب الامر(علیهالسّلام) خصوصاً ترجمان کتاب خدا، مفسّر قرآن و بیان کنندهی حقایق آن میباشند و نیز آن حضرت (امام باقر(علیهالسّلام)) به عَمرو بن عُبَید فرمودند: «بر مردم لازم است قرآن را آن گونه که فرود آمده است بخوانند و چون به تفسیر آن نیاز پیدا کردند به سوی ما آیند و از ما هدایت و راهنمایی جویند» (بحارالانوار، ج۲۳، ص۴۰). امام صادق(علیهالسّلام) فرمودند: «به درستی که ما خاندانی هستیم که پیوسته خدا از ما کسی را برمیانگیزاند که کتاب او را از آغاز تا انجام بداند» (تفسیر برهان، ج۱، ص۱۶). در زیارت جامعه میخوانیم: «وَ آیَاتُ اللَّهِ لَدَیْکُم»؛ آیات حق نزد شماست. که منظور هم آیات تکوینی است و هم تشریعی، یعنی ظرف وجودی شما مصدر آیات حق است، دائماً شما مشغول قرائت و تلاوت قرآنید در عین حال که خود قرآن ناطقید.
ما در سلامی که به امام زمان(علیهالسّلام) عرض میکنیم «یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَه» زبان نیازمان را هم مطرح مینماییم، یعنی میگوییم: ای آقای مهربان، میخواهیم از قرآن سر درآوریم چون شما میتوانید از اسرار گوینده، پردهبرداری کنید پس قرآن را برای من ترجمه فرمایید. به فرمودهی علی(علیهالسّلام) هر آیهای ۴ معنی دارد: « ظَاهِرٌ وَ بَاطِنٌ وَ حَدٌ وَ مَطلَعٌ»؛ ظاهر، تلاوت آن است، باطن فهم آن آیه، حد، احکام حلال و حرام، مطلع یعنی محل طلوع و ارادهای که خدا از نزول آیه نموده است و طبق فرمایش اهل بیت(علیهمالسّلام) کتاب خدا چهار چیز دارد که در سطوح مختلف، بهرهمندی افراد متفاوت است. عبارت، اشارت، لطایف (نکات دقیق) و حقایق. عبارت برای عوام است، عبارتخوانی بدون تأمّل و فکر برای عوام ایجاد فرح میکند گرچه یک توفیق است ولی آنان با همین عبارتخوانی ارضا میشوند که این اشتباه است و باید در این زمینه پیشرفت نمود. اشارت برای خواص است. خواص به عبارت صِرف اکتفا نکرده و معتقدند هر چیزی را که میخوانند معنا و اشارهای دارد و از آن، علاوه بر عبارات، تغذیهی معنوی میکنند. لطایف مخصوص اولیای حق است. ایشان از دقایق و لطایف قرآن مطلعند و از ظرافتهای خاصی سردرمیآورند. حقایق قرآن هم مخصوص انبیا است.(مجلسی، ج۷۵، ص۲۷۸)
وقتی کتاب خدا توسط وجود مقدس حضرت مهدی(علیهالسّلام) تلاوت و ترجمه میشود سزاوار است خود را تسلیم آن حضرت نموده تا برای ما هم کلاس خصوصی بگذارند و قرآن را برایمان کاملاً توضیح دهند و ما هم سعی کنیم همیشه سر کلاس ایشان حاضر باشیم چرا که برای ما شرایط زمان و مکان و سن نگذاشتهاند. پس باید موانع را از خود دور کنیم چنانکه علی(علیهالسّلام) بارها برای ابن عباس (آن مفسّر بزرگ قرآن) کلاس گذاشته و ساعتها و شبها تا صبح دربارهی چند حرف قرآن، برای او توضیح دادهاند، به طوری که ابن عباس علم خود را در مقابل دریای علم علی(علیهالسّلام) صفر میداند.
این نکته مهم است که هر کدام از ما توضیح چه چیزی از قرآن را، از حضرت میخواهیم و چه وقت در خدمت ایشان قرآن میخوانیم که ایشان ترجمه کنند. چون حضرت علیالدّوام در حال ترجمه و تلاوت میباشند و کلاس ایشان شبانهروزی است. مولای ما! میخواهیم شما را ببینیم، صدای قرآن شما را بشنویم، و حقیقت قرآن را از شما تعلیم بگیریم، کمک کنید خودمان را طاهر نموده، شاگرد شما بشویم: «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون»
منابع
* قرآن کریم.
**نهج البلاغه.
۱. بحرانی، سید هاشم ، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، مرکز چاپ و نشر مؤسسهی بعثت، بیتا.
۲. شعیری، تاج الدین محمد بن محمد بن حیدر، جامعالاخبار، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳.
۳. طبری آملی، عمادالدین جعفر بن محمد، بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، قم ،مؤسسهی چاپ و نشر اهلبیت (علیهمالسّلام).
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی،
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، روضه کافی،
۶. مجلسی، بحار الانوار،
۷. نعمانی، محمّد بن ابراهیم بن جعفر، الغیبه (النعمانی)، تهران، چاپ مکتبه الصدوق، ۱۳۹۷.