سنجش نیت

سنجش نیت

رسول خدا  صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نیت مؤمن بهتر از عمل اوست و نیت کافر بدتر از عملش باشد و هر کس، طبق نیتش کار می‌کند.(کلینی، ۱۳۶۹، ج۳، ص۱۳۳)


اصلاح کدام نیت؟

اصلاح نیت از مشکل‌ترین اعمال انسان است، زیرا نیت تابع حالت نفسانى است و قبول و رد و درجات کمالش مربوط به همان حالت نفسانى می‌باشد و اصلاح نیت فقط با بیرون ساختن محبّت دنیا، سعی و جدیت و تفکر صحیح امکان‌دارد؛ زیرا دل، سلطان و فرمانرواى بدن است و همه‌ی اعضا و جوارح، محکوم فرمان او می‌باشند و در یک دل دو محبت متناقض جمع نمی‌شود.

 کسى که محبّت دنیا در دلش جای‌گزین‌شده و آخرت را فراموش‌کرده‌است، همیشه فکر و خیال و اعضا و جوارحش متوجّه دنیاست و هر عملى که انجام‌می‌دهد نتیجه‌ی غایى و مقصود حقیقی‌اش دنیاست اگر چه به‌ دروغ دم از خدا و آخرت ‌زند. از این رو در عبادات و طاعاتش هم اعمالى را انتخاب‌می‌کند که به آن‌ها وعده‌ی مال بسیارى داده‌شده و به طاعاتى که موجب تقرّب و محبت به خداست؛ اعتنایى ندارد.

کسى که دوستی مقام و شهرت دلش را فراگرفته، در همه‌ی اعمال و رفتارش از آن منظور و هدف پیروى می‌کند.

و عمل بنده خالص نگردد تا زمانى که تمام اهداف فاسد که موجب دورى از حق‌تعالى است از دل بیرون رود.


نیت چند درجه؟

درجات نیت در مردم متعدّد و بلکه بی‌شمار است و هر انسانى در حالات مختلف و متفاوت نیت‌هاى مختلف و متفاوتی دارد که برخى از آن‌ها موجب باطل‌شدن عمل و بعضى موجب درستى آن و پاره‏‌اى موجب کمال و ترقى اعمال ‌است. آن‌چه موجب فساد و بطلان عمل است ریاى خالص است که علاوه بر این‌که  ثواب عبادت را از بین می‌برد موجب کیفر هم می‌شود.

اما ضمیمه نمودن بعضى از مطالب مباح دنیوى مانند وسعت رزق و طول عمر اشکال ندارد، زیرا گزاردن نماز حاجت و نماز استخاره و تلاوت قرآن و اذکار و دعوات مأثوره، بدون شک عبادت است و به آن امر شده و این مطالب دنیوى از نتایج آن‌ها ذکر‌شده‌‌است و محال‌است که انسان قصد و نیت خود را از آن‌ها خالى‌کند، زیرا نیت چنان‌که دانستید گفتن به زبان‏ و خطور به دل نیست، بلکه واقع و حقیقت آن در باطن دل انسان پنهان است و انگیزه‌ی حقیقى انسان هم همان واقع و حقیقت است.


نیت شما کدام است؟

۱. نیت کسانى که به عذاب و عقاب آخرت می‌اندیشند و دنیا در نظرشان پست مى‏شود و عبادت خویش را براى ترس از عذاب انجام می‌دهند.

۲. کسانى که نعمت‏هاى بهشت و حور و قصور آن‌ها را به عبادت تحریک می‌کند.

۳. کسانى که در نعمت‌هاى بى‏پایان خدا می‌اندیشند و چون شکر منعم را واجب می‌دانند، براى سپاس‌گزارى خدا عبادتش می‌کنند.

۴. کسانى که از راه حیا و شرمسارى عبادت خدا می‌کنند، زیرا او را بر نهان و آشکار خود مطّلع می‌دانند.

۵. کسانى که خدا را به قصد تقرّب عبادت می‌کنند و مقصود قرب معنوى بنده است که از نقص‌های خود کاسته و به‌کمال نزدیک شود.

۶. کسانى که خدا را براى اهلیت و سزاواریش عبادت می‌کنند، براى این‌که سزاوار عبادت‌است.

۷.کسانى که براى محبت و دوستى خدا او را عبادت می‌کنند و این بالاترین درجات مقرّبین است.

توجه: گروهى از دانشمندان عبادت دسته ۱و۲ را باطل دانسته‏اند، ولى اینان حقیقت تکلیف و درجات مردم را به‌خوبى ندانسته‏اند که بیشتر مردم (به اصطلاح این زمان و ملاحظه‌ی احوال نود و نه درصد این مردم)، ممکن نیست عبادات خود را به غیر از این دو وجه انجام‌دهند و غیر از این را نمی‌توانند درک‌کنند و این نیت منافى با اخلاص نیست؛ زیرا عبادت به‌قصد آن‌چه در آخرت وعده‌داده‌شده، از شائبه‌های دنیوى پاک و خالص است و دلیلى هم نداریم که عبادت باید خالصاً لوجه اللَّه باشد و از این گونه اغراض هم خالى باشد، بلکه دلیل بر عکس این عقیده موجود است. مانند آیات‌ شریفه‌ی:ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً (اعراف/۵۶) وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً (انبیا/۹۰) و نیز امیر‌المؤمنین علیه السلام در وقف‌نامه‌ی خود می‌نویسد: هذا ما أوصی بِهِ وَقَضی بِهِ فِی ماله عَبْدُاللّه علیٌّ ابتغاءَ وجه اللّه ، لیولجنی به الجنّه ویصرفنی به عن النّار ویصرف النّار عنّی یوم تَبیَضُّ وجوهٌ وتسودُّ وجوهٌ. آن چیزی است که وصیّت نموده ودستور داده‌است به آن در اموال و داراییش، بنده‌ی خدا علی، برای خشنودی خدا، تا مرا به واسطه‌ی آن به بهشت برد و دوزخ را از من دور سازد و آتش جهنّم را بر من روا ندارد در روزی که گروهی روسفید و گروهی روسیاه می‌شوند.(نراقی، ج۲، ص۵۰) و گویا این‌ها حقیقت معنى نیت را درک‌نکرده و گمان‌کرده‏اند، که با گفتن این‌که عملم را براى محبت خدا انجام می‌دهم درست مى‏ شود، غافل از این‌که این گفتار جز لقلقه‌ی زبان و ادّعایى کاذب بیش نیست و حقیقت نیت همان میل و توجّه دل‌است به‌ آن‌چه می‌خواهد و اگر محبّت خدا، مطلوب دل نباشد با گفتن به زبان و خطور به‌دل به دست نمی‌آید و مثل این‌ا‌ست که شخص سیر بگوید: من میل به غذا دارم؛ پیداست که این گفتن براى او اشتها نمى‏آورد.

 

و امّا

راجع به بهتر بودن نیت مؤمن از عملش و بدى نیت کافر نسبت به عملش، علتش این‌ است که مؤمن کارهاى خیر زیادى را قصد می‌کند که به انجام آن موفّق نمی‌شود و هم‌‌چنین کافر نسبت به مقاصد زشت و بدش؛ و از امام صادقu روایت شده که چون عمل در معرض (خطر) ریا است اما نیت خالص براى خدا است، نیت مؤمن از عملش بهتر است و خدا به نیت ثوابى می‌دهد که به عمل ندهد.

 

منابع

*قرآن کریم.

۱. رک. کلینی، محمد بن یعقوب، أصول الکافی، ترجمه‌: مصطفوى، ج ۳، تهران، کتاب‌فروشی علمیه‌ی اسلامیه، ۱۳۶۹.

۲. نراقی، احمد بن محمد، مستندالشیعه، قم، مکتبه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا