تاریخ ارسال خبر: 01 مرداد 1391 | گروه خبری:
خانواده
اذن ولی در نکاح دختر
*سمیه صادقی
سارا هر روز بعد از کلاس، امید را میدید که با دوستانش در کنار مغازهای صحبت میکند. به نظر او امید پسر باادبی بود، زیرا برخورد او با دوستانش بسیار خوب جلوه میكرد. بعد از مدّتی سارا به او علاقهمند شد و پس از صحبت با یکدیگر قرار شد که امید به خواستگاریاش برود. پدر سارا راضی نبود و دلیلش این بودکه او اهل کار نیست و فقط به دنبال دوست و رفیق خود است، پس او مرد خوبی برای زندگی نخواهد بود.
امّا گوش سارا به این حرفها بدهکار نبود...
ادامه »