دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
جمعه, 10 فروردین,1403

صبر عامل مقاومت و حرکت


صبر عامل مقاومت و حرکت

گروه تنظیم آثار استاد طاهایی

کتاب سیری در خطبه فدک بر اساس سلسله درس‌های معلم اخلاق استاد فاطمه طاهایی در چهار بخش تنظیم شده است، استاد در این دروس با استناد به آیات گرانسنگ کتاب الهی و روایات پیشوایان دینی، خطبه‌ی فدک را بررسی کرده‌اند.

در بخش سوم کتاب، فلسفه‌ی احکام الهی بیان شده است؛ استاد در فصل دوم این بخش آیین زندگی اجتماعی را با توجه به خطبه شرح می‌دهند. در ادامه شرح خطبه درباره‌ی صبر و ایستادگی را می‌آوریم.

«والصَّبرُ معونةً علی استیجابِ الاجرِ»؛ خداوند متعال صبر و شکیبایی را وسیله‌ای برای جلب پاداش حق قرار داد. تعریف عامیانه‌ی «صبر» به معنای تحمل ناگواری‌هاست و عامه‌ی مردم به هر کس که تلخی‌ها را متحمل شود «صابر» می‌گویند، ولی اگر «صبر» مفاهیم آیات قرآن و روایات پیشوایان دین تفسیر کنیم این گونه نیست؛ بلکه همچون اهرمی است که سنگین‌ترین موانع و بزرگ‌ترین مشکلات را با سهولت و توأم با نتیجه‌گیری مثبت، برطرف می‌سازد.

تحریف مفاهیم اسلامی از زمان بنی امیه و بنی العباس شروع شد و این، بدان جهت بود که مردم، اسلام واقعی را نشناسند و از وضع موجود باخبر نشوند. از جمله واژه‌ی «صبر» تحریف شد، زیرا خلفای اموی، به مردم ستم فراوان می‌کردند ولی تا صدای کسی در می‌آمد، علمای درباری را توصیه به صبر می‌کردند و می‌گفتند: «اگر صبر کنید روز قیامت پاداش دارید!»؛ در حالی که در قیامت ظالم مجازات می‌شود که چرا ظلم کرده و مظلوم هم مجازات می‌شود که چرا ظلم را تحمل نموده و حقش را نگرفته، در صورتی که باید مقاومت می‌کرده است.

پس «صبر» به معنای «پایداری» است، بنابراین در منطق دین، صبر را می‌توان این گونه معنا کرد: «صبر یعنی مقاومت آدمی در راه تکامل و در برابر انگیزه‌های شرآفرین، فسادانگیز و انحطاط آور».

به عبارتی، باید در مقابل هر چیزی که ما را از کمال باز می‌دارد و هر شری که مایه‌ی انحطاطمان می‌گردد بایستیم و آن را برطرف کنیم. برای مثال یک کوهنورد را در نظر بگیرید که بر سر راهش در رسیدن به قله‌ی کوه موانعی وجود دارد. این موانع چه از درون وجود او و چه از برون باشد، هر کدام به نوعی مزاحم و جلوگیر حرکت اویند. از درون: راحت طلبی، ترس، ناامیدی و هوس‌های گوناگون و از برون: سنگ، صخره و حیوانات درنده، خارهای دامنگیر و مناظر زیبا و غیره او را از پیش روی باز می‌دارند. کسی که با مزاحمانی این چنین رو به روست یا اصلاً حرکت نمی‌کند و یا از ادامه‌ی این راه خطرناک و پر دردسر منصرف می‌گردد؛ اما حالت دیگر برای چنین کوهنوردی  این است که در برابر موانع مقاومت کند و با اراده و صبر، به کار و راه خود ادامه دهد.

طلاب عزیز! شما هم وقتی می‌خواستید در حوزه ثبت نام کنید، موانع درونی‌تان متعدد بود: راحت طلبی، ترس از سنگینی درس و مهم‌تر از همه این فکر که درس حوزه چه فایده‌ای دارد و آخرش چه می‌شود؟ و موانع برونی هم داشتید از قبیل مشکلات خانوادگی، مسائل اقتصادی و زمزمه‌های ناموزون اطرافیان و خصوصاً دوستان وسوسه‌گر که انسان را از ادامه‌ی راه باز می‌دارند. چنین وضعیتی از دو حال خارج نیست: یا از ادامه‌ی راه منصرف شده، بر می‌گردید و یا این که هدف را مشخص کرده، قله‌ی کمال انسانی را در نظر می‌گیرید که رسیدن به آن هم بدون علم و معرفت و شناخت و سپس عمل و خدمت به دین میسر نیست. در این صورت در برابر موانع مقاومت کرده، با نیروی صبر پیش می‌روید و بدون هیچ ترس و واهمه و ناامیدی به حرکت خود ادامه می‌دهید.

ابوحمزه ثمالی از قول امام باقر ع نقل می‌کند: وقتی نزدیک وفات پدرم رسید، مرا به سینه چسباندند و فرمودند: «پسرم سفارش می‌کنم تو را به آنچه پدرم حسین بن علی ع هنگام وفاتش فرمود و به همین مطلب پدرش علی بن ابی‌طالب ع وصیت نمود و آن این است که: پسرم بر حق صبر کن، اگر چه برایت تلخ باشد».

از این حدیث گرانبار چنین برمی‌آید که مهم‌ترین سفارش و وصیت بزرگان ما به فرزندانشان در هنگام وفات، وصیت به صبر در راه حق بوده است.

صبر بر حق گاهی در حال رفاه است که سلامتی و خوشی و بی نیازی فرد او را مغرور نکرده است و از مسیر حق منحرفش نمی‌نماید؛ و گاهی در حال مصیبت و گرفتاری است و در هر صورت این بزرگواران سفارش به صبر فرموده‌اند.

«نروی أنَّ فی وصایا الانبیاء صلوات الله علیهم اصبروا علی الحقِّ و إن کان مرّاً »(بحارالانوار، ج 71، ص 90)؛ وصایای انبیاء ص سفارش به صبر بر حق است اگر چه تلخ و ناگوار باشد.

خداوند در قرآن از قول حضرت یوسف ع به برادرانش چنین می فرماید: «قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ »(یوسف/ 90)؛ یوسف پاسخ داد: آری من همان یوسفم و این برادر من است. خدا به رحمت بی حساب خود بر ما منت نهاد و هر کس در حوادث، تقوی و صبر پیشه کند (نیکوست) و خداوند اجر نیکوکاران را ضایع نمی‌کند.

از این آیه به دست می‌آوریم که صبر و شکیبایی موجب پاداش می‌شود و صابران به «مقام محسنین» دست می‌یابند همان‌گونه که خداوند درباره‌ی ایشان می‌فرماید: «وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ» (همان/ 57)؛ و اجر عالم آخرت برای اهل ایمان و مردم پرهیزکار، بسیار بهتر از اجر و مقام دنیوی است.

قرآن درباره‌ی صبر و استقامت جمعی، هم می‌فرماید: «وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ» (آل عمران/ 120)؛ اگر شما صبر پیشه کنید و پرهیزکار باشید از مکر و عداوت آن‌ها هیچ آسیبی به شما نخواهد رسید که همانا خداوند بر آنچه می‌کنید آگاه است.

آخرین ارمغان فکری پیامبران، اولیای خدا، صلحا، شهدا، مجاهدان راه حق و سازندگان جامعه‌ی اسلامی به جانشینان خود، توصیه به صبر است. در روایت بسیار مهمی، نبی اکرم ص وقایع آینده را پیش‌بینی و در حقیقت تکلیف ما را هم که در این زمان مواجه با این مسائلیم تبیین فرموده‌اند: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ لَا يُنَالُ‏ الْمُلْكُ‏ فِيهِ إِلَّا بِالْقَتْلِ وَ التَّجَبُّرِ وَ لَا الْغِنَى إِلَّا بِالْغَصْبِ وَ الْبُخْلِ وَ لَا الْمَحَبَّةُ إِلَّا بِاسْتِخْرَاجِ الدِّينِ وَ اتِّبَاعِ الْهَوَى، فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمَانَ فَصَبَرَ عَلَى الْفَقْرِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْغِنَى وَ صَبَرَ عَلَى الْبِغْضَةِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْمَحَبَّةِ وَ صَبَرَ عَلَى الذُّلِّ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْعِزِّ آتَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ خَمْسِينَ صِدِّيقاً مِمَّنْ صَدَّقَ بِي» (اصول کافی، ج 3، ص 144)؛ زمانی برای مردم پیش خواهد آمد که سلطنت جز به وسیله‌ی کشتن و ستمگری، ثروت جز با غصب و بخل؛ و دوستی جز به وسیله‌ی خارج شدن از دین و پیروی هوس به دست نیاید؛ پس کسی که به آن زمان برسد و در برابر فقر شکیبایی ورزد در حالی که قادر به کسب ثروت است؛ دشمنی مردم را تحمل نماید با آن که بر دوستی قدرت دارد؛ و بر ذلت صبر کند با آن که بر عزت توانا باشد، خدا ثواب پنجاه صدیق از تصدیق‌کنندگان را به او می‌دهد.

در جمله‌ی اول حدیث، پیامبر ص می‌فرمایند: «سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ لَا يُنَالُ‏ الْمُلْكُ‏ فِيهِ»؛ مسلمانان شاهد صدق این پیش‌گویی پیامبر ص را خیلی زود (در ماجراهای بعد از رحلت ایشان و در زندگی سراسر ننگین معاویه و پسرش یزید و چهره‌های قبل و بعد از آن) مشاهده کردند که چگونه حکومت و خلافت را غصب نمودند و بر مردم سیطره پیدا کردند. به راستی آیا جز با اعمال زور و فشار بوده است؟ در طول تاریخ، غاصبان خلافت همین روش را ادامه داده‌اند! تا زمان ما که در کشورهای اسلامی خصوصاً فلسطین اشغالی، افغانستان و عراق مسلمانان تحت سلطه‌ی حاکمان ظلم و جور هستند.

در جمله‌ی دوم، حضرت رسول ص می‌فرمایند: «ولَا الْغِنَى إِلَّا بِالْغَصْبِ وَ الْبُخْلِ»؛ ثروت و رفاه مالی جز از راه غصب حقوق مظلومان، تجاوز به طبقات ضعیف، استثمار ملت و توده‌ی مردم، بخل‌ورزی و امساک در ادای حقوق مالی و بی‌اعتنایی به نیازهای محرومان جامعه، تأمین نمی‌گردد. این پیشگویی صریح پیامبر از پدیدآمدن فاصله‌هایی طبقاتی خبر می‌دهد که امروز شاهد آنیم.

در جمله‌ی سوم، نبی اکرم ص می‌فرمایند: «محبوبیت جز با بیرون رفتن از دستورات دین و پیروی از هوس‌های نفسانی امکان‌پذیر نیست. یعنی اشخاص از طریق تملّق، دروغ، ریاکاری، حقه‌بازی و سرسپردن به هوس‌های نفسانی و فریب دادن مردم، محبوبیت کسب می‌نمایند و عیوبی را که باید بیان گردد، پنهان می‌کنند. به طوری که امر به معروف و نهی از منکر را فراموش می‌نمایند تا محبوبیت خود را حفظ کنند».

این فرمایش حضرت اشاره‌ای است به پایین‌آمدن سطح تفکر مردم و تبدیل ارزش‌های اسلامی به ارزش‌های منحط در جامعه. کار فرد حیله‌گری چون معاویه نیز همین بوده است. او برای کسب محبوبیت از همین روش‌ها استفاده می‌کرد؛ لذا مردم ناآگاه و پول‌پرست هم مجذوب او شدند، دورش را گرفتند و از حقیقت و قرآن ناطق بازماندند و علی ع را کنار زدند.

حال در چنین وضعیتی وظیفه‌ی مردم چیست؟ پیامبر اکرم ص در دنباله‌ی حدیث پاسخ این مطلب را بیان می‌فرمایند: «فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمَانَ فَصَبَرَ عَلَى الْفَقْرِ»؛ یعنی کسی که در چنین زمانی واقع شود باید از ثروت و غنایی که به بهای شرکت در فقر هزاران انسان دیگر به دست می‌آید دیده فروبندد و بر تنهایی و گمنامی خویش، صبر کند، در برابر انگیزه‌های شهرت‌طلبی مقاومت ورزد و در پی آن نباشد که شهرت او زیاد شود و مردم به او احترام نهند. چنین شخصی بر رتبه‌های پایین‌تر اجتماعی صبر می‌کند با این که می‌تواند مقام بالاتری را با زور و غلبه به دست آورد. از این رو خداوند پاداش و نتیجه‌ای را که به پنجاه مؤمن درستکار در زمان پیامبر می‌دهد به چنین شخص صابری در این زمان عطا خواهد کرد. بدین سبب فاطمه س می‌فرمایند: «والصَّبرَ معونةً علی استیجابَ الاجرِ».

این جمله‌ی گرانسنگ اشاره‌ای است به فرموده‌ی خداوند: «قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ »(زمر/10)؛ ای بندگانی که به خدا ایمان آورده‌اید، خداترس و پرهیزکار باشید که هر کس متقی و پرهیزکار گردد[علاوه بر آخرت] در دنیا [هم] نصیبش نیکویی و خوبی خواهد بود و زمین خدا بسیار پهناور است. همانا که خدا صابران را به حد کمال پاداش خواهد داد (طاهایی، 1385، صص124-129).


منابع

·           قرآن کریم

·           نهج البلاغه

1.        طاهایی، فاطمه، سیری در خطبة فدک (از سلسله درس‌های استاد فاطمه طاهایی)، مشهد، به نشر، 1385.

 

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 41


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (915)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort