مائده رضایی
جایگاه علمی و مراکز علمی فلسطین
نام فلسطین با فرهنگ جهاد و شهادت درآمیخته است که فرهنگی اسلامی و برخاسته از آموزههای قرآن و سنت نبوی و ائمهی هدی (ع) است. فرهنگی که ریشهی علمی دارد. بدون شک دلاورانی چون دلیر مردان انتفاضه و حماس امروز، تداوم سپاهیان غزوات صدر اسلامند که از چشمهی دانش الهی قرآن کریم نوشیدند و به برکت آن و رهبری پیامبر اکرم(ص) جامعهی متوحش جاهلی عربستان را به جامعهای متمدن و با فرهنگ بدل ساختند.
فلسطین نیز که مهد دانش پیامبران الهی از ابراهیم خلیل تا عیسی ناصری بود. در گذر تاریخ و تاخت و تاز شاهان دچار افول خورشید علم بود تا ظهور اسلام و الحاق به قلمروی اسلامی، حیات علمی تازهای یافت. فلسطین از سال 15 هجری تا کنون- به جز 90 سال حکومت مسیحیان که در سال 544 ه.ق توسط صلاح الدین ایوبی پایان یافت- همیشه- به جز مناطقی که در قرن اخیر توسط رژیم صهیونیستی غصب شده- تحت تصرف و حاکمیت مسلمانان باقی مانده است (fa.wikishia). لذا مراکز علمی بسیاری در آن بنا شد از جملهی آنها دارالعلم فاطمی در قرن چهارم است که توسط ششمین حاکم فاطمیان در بیت المقدس بنا شد. این مرکز باعث گسترش تشیع در فلسطین شد (همان).
دورهی عثمانی
در دورهی عثمانی، آموزش در فلسطین، دچار افول سختی شد؛ تعداد مدارس کاهش یافت، کیفیت آموزش ضعیف شد، فساد مالی و اداری در مراکز علمی شیوع یافت، سرمایهداران بر مراکز علمی مسلط شدند و بسیاری از مدارس به خانهی مسکونی تبدیل گشتند، بیسوادی و جهل سراسر فلسطین را فراگرفت و زبان ترکی تا سال 1910م زبان علمی و آموزشی شد.
دانشمندان دینی آموزش شهرها را به عهده گرفتند لذا کاری جز رهبری و آموزش دینی نکردند. حتی مدارس بیگانه نیز به دست دانشمندان دینی آنان، مدیریت شدند. تا آغاز قرن بیستم درصد بیسوادی میان مسلمانان فلسطین به 89% و میان مسیحیان به 52% رسید، تعداد مدارس دولتی در مجموع 800 روستا از 15مدرسهی دخترانه و 269 مدرسهی پسرانه تجاوز نکرد (التعلیم فی ظل الحکم العثمانیinfo.wafa.ps).
دورهی استعمار انگلیس
این دوره را باید دورهی رنج آموزشی نامید چرا که استعمار چون زالویی، ثروت ملی را میمکید و هزینهی آموزش را، که فقط مقاطع ابتدایی و راهنمایی را در برمیگرفت، بر خانوادهها تحمیل کرده بلکه سهمی از شهریه را نیز به بهانهی امنیت عمومی غصب میکرد تا حدی که اعتراض برخی بزرگان چون سلیم آقا شهردار خان یونس را برانگیخت که به یکی از بزرگان اداری انگلیس گفت: «گوش بده ای آقا، امنیت سیاسی را به ما بدهید و امنیت عمومی را بگیرید!!»
اگرچه آسیبها بیشمارند و بازگفتنشان، مقالهای جداگانه میطلبد، اما حائز اهمیت است که بدانیم استعمار انگلیس با عدم اهتمام به دروس تاریخ و جغرافیای فلسطین، نسلها را در جهل به این دو موضوع ملی قرار داد(التعلیم فی عهد الانتداب البریطانیinfo.wafa.ps) که تأثیر بسیاری در فراهم شدن، مقدمات اشغال این کشور داشت. این چالشها، مردم را واداشت تا خود به توسعهی مدارس ملی اقدام کنند (همان).
دورهی اشغال صهیونیستی
یهودیان صهیونیسم در سال 1948م با اشغال زمینهای فلسطین قدرت گرفتند تا این که در سال 1967م با تشکیل حکومت اسرائیل رسماً سرزمین فلسطین را تحت سلطهی خود قرار دادند و به اقدامات ریشه کن ساز دست زدند از جمله آنها جلوگیری از پیشرفت و رشد آموزش و پرورش فلسطینیان بود. لذا نه تنها خدمتی در خصوص رشد این بخش نمیکرد بلکه با تلاشهای مردمی نیز مقابله میکرد. به عنوان مثال: مطالب کتب درسی را که به مصلحت خود نمیدید تغییر میداد، بسیاری از مدارس و دانشگاهها را که به ضرر خود میدید تعطیل، بسیاری از دانشجویان و معلمان و اساتید را بازداشت و ورود به دانشگاهها را محدود کرد و پس از چند سال اقدام به تأسیس مراکز آموزشی مبتنی بر آموزههای یهودی نمود. اما مردم فلسطین همچنان به مبارزات خود تا استقلال کرانهی باختری و نوار غزه کردند (همان).
علی رغم سلطهی رژیم صهیونیستی از سال 1945 تا 1993 بر کل فلسطین، همواره گروههای جهادی بر استقلال تشکیلات خودگردان و مناطق تحت تصرف آن بوده به این دلیل در سال 1993 طی توافق اسلو که میان اسرائیل و سازمان آزادی بخش فلسطین بسته شد، حکومت میهنی فلسطین، تشکیل شد. نخستین اقدام این حکومت، رسیدگی به امر آموزش کرانه باختری و نوار غزه بود. بنابراین وزارت آموزش و پرورش تلاشهای همه جانبهای در این باره کرده، مانند: ساختن مدارس نو، بازسازی مدارس فرسوده، ساختن کلاسهای بیشتر، استخدام پرسنل اداری و معلمان، تحول کتب درسی، تأسیس ادارات نو و اهتمام به نظام تربیتی، در پی این تلاشها، معلمان، دانشآموزان و مدارس رو به رشد و ازدیاد نهادند. حکومت فلسطینی با نظام آموزشی کارآمد، پیشرفت کمی و کیفی کرد. برای مثال: روشهایی را که متناسب با ویژگیهای فلسطین بود اتخاذ کرد. روشهایی متناسب با نیاز دانش آموزان و جامعهشان باشد، نظام آموزشی واحدی را ایجاد کند و مشکل دوگانگی کرانه باختری و نوار غزه را حل کند. این مهم با تدوین کتابهایی تحقق یافت که مشتمل بر آن روشها و مطابق با دیدگاه فلسطینی بودند. وزارت به هر معلم آیین نامهای به منظور اجرای این روشها، داد. دولت اصلاحاتی را در نظام آموزشی نیز انجام داد، کیفیت مدارس را به استانداردهای جهانی، ارتقا داد به طوری که اکنون در مدارس از کامپیوتر، اینترنت، آزمایشگاه و... استفادهی آموزشی میشود.
در مجموع مدارس در کل فلسطین آزاد از سال 1994 میلادی تا سال 2012 م از 1474 مدرسه به 2707 واحد افزایش یافت (وزارة التعلیم الفلسطینی، واقع التعلم الفلسطینی فی ظل السلطه الوطنیهinfo.wafa.ps).
تا پیش از بنیان گذاری دولت یکپارچهی ملی، دانشگاهها تحت سلطهی رژیم اشغالگر بود. بسیاری از فلسطینیان برای آموزش مقاطع عالی، راهی کشورهای اسلامی و غیراسلامی میشدند که برخی به کشور محروم خود بازمیگشتند و جذب نیروهای جهادی و از رهبران آن میشدند که میتوان از: دکتر عبدالعزیز الرنتیسی اهل غزه فارغ التحصیل پزشکی از مصر، ادوارد سعید اهل بیت المقدس استاد ادبیات تطبیقی در کلمبیا، فتحی شقاقی از رفح فارغ التحصیل پزشکی از مصر و... (fa.alkawthartv.com).
با تشکیل حکومت فلسطینی، دانشگاههای متعددی در کرانهی باختری و نوار غزه تأسیس شد که از جهت کیفیت مطابق با استانداردهای جهانی است. اما به دلیل نوپا بودن در اکثرشان فقط مقاطع: دیپلم عالی، فوق دیپلم و لیسانس دایر است و در برخی مقاطع فوق لیسانس و دکترا در رشتههای مورد نیاز بخصوص پزشکی و علوم اسلامی (تفسیر و علوم قرآن، علوم حدیث و کلام) آموزش داده میشود.
نظام تربیتی دانشگاههای فلسطین بر اساس شریعت و فرهنگ و ارزشهای اسلامی است و شعار اسلامی چون: حجاب دانشجویان دختر، پوشش متین پسران، تفکیک دانشکدههای دختران از پسران، حاکمیت فضائل اخلاقی و... برآنها حاکم است (واقع التعلیم الفلسطینی، التعلیم العالی، همان سایت).
در حال حاضر دانشگاههای فلسطین عبارتند از: قدس، خلیل، نجاح وطنی، اسلامی، بیرزیت، قدس مفتوحه (مجازی)، الأزهر شعبه غزه، بیت لحم، پلی تکنیک فلسطین، عربی امریکایی، اقصی، تکنولوژی، استقلال (علوم امنیتی)، دانشکدهی علوم تربیتی رام الله. برای نمونه دانشگاه اسلامی را معرفی میکنیم:
- دانشگاه اسلامی غزه (الجامعه الاسلامیه)
این دانشگاه در واقع مؤسسهای آموزش عالی و مستقل و تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش عالی و عضو اتحادیه دانشگاههای عربی، جامعه دانشگاههای اسلامی، جامعهی دانشگاههای دریای مدیترانه و اتحادیه بین المللی دانشگاههاست و با بسیاری از دانشگاههای عربی و خارجی همکاری دارد.
این دانشگاه فضای علمی مقید به ارزشهای اسلامی و متناسب با شرایط و اعتقادات و فرهنگ ملت فلسطین فراهم میکند و همهی امکانات لازم را در خدمت آموزش قرار میدهد (مرکز اطلاعات علمی فلسطین- وفا – info.wafa.ps).
دانشگاه اسلامی غزه، چهار هدف اصلی را پیگیری میکند:
1. فراهم کردن زمینهی آموزش کلاسیک عالی برای شهروندان غزه به طور خاص و همهی ملت فلسطین به طور عام
2. همگام شدن با پیشرفت علمی در همهی جوانب زندگی؛ 3. تقویت روابط علمی و فرهنگی با سایر دانشگاهها
4. خدمت گزاری به جامعهی فلسطین
برنامهها و روشهای آموزشی این دانشگاه در راستای اهداف طراحی شدهاند و به منظور همگامی با رشد علمی در سطح جهانی همواره روشهای خود را به روز رسانی میکند. فرهنگ این دانشگاه فراخواندن به نوآوری، پیشرفت و توسعه است.
اگرچه پس از سقوط فاطمیان، حکومت به دست اهل سنت بوده و طبعاً علمای اسلامی از همین فرقه تربیت میشوند، اما اخیراً به دلیل دشمنی کشورهای شیعی با رژیم صهیونیستی و همکاری آنها با گروههای جهادی فلسطین، گرایش به مذهب شیعه بیشتر شده و امید است با همکاری کشورهای شیعی به خصوص جمهوری اسلامی ایران، دانشمندان شیعی نیز در این سرزمین پیامبران تربیت شوند.
منابع
1. مرکز اطلاعات علمی فلسطین- وفا – info.wafa.ps
2. وزارة التعلیم الفلسطینی، واقع التعلم الفلسطینی فی ظل السلطه الوطنیه.
3.fa.alkawthartv.com
4 .Fa.wikishia
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 37