هنگامی که ایمان انسان رو به کمال میرود و ترقیاتی در این زمینه نصیب وی گردد دل او مجذوب تفکر دربارهی خدا و توجه به اسما و صفات عالیهی حق که از هر نقصی منزه و مبراست میگردد؛ این حالت جذبه روز به روز شدیدتر و توجه او به خدا عمیقتر میشود.
استاد پورحسینی
درآمد سخن
عصر حاضر زنانی شاهد ظهور زنانی بوده است که میتوانند تعریف زن و حضور او را در ساحت قرب و رشد کمالات اخلاقی و در ساحت فعالیت اجتماعی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، جهانی کنند و بن بستهای بزرگ را در هم بشکنند. بیگمان میتوان چیستی و چگونگی وجود آنان را از الفبای سخنانشان شنید و شناخت و نوشت و بر صفحهی دل همیشه جای داد.
جامعترین کلام وحیانی در معرفی زن خوب که محور اصلی این گفتار را رقم میزند در آیات11- 12 سورهی تحریم آمده است: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ* وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ»؛ و براى كسانى كه ايمان آورده اند خدا همسر فرعون را مثل آورده آنگاه كه گفت پروردگارا پيش خود در بهشت خانه اى برايم بساز و مرا از فرعون و كردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان* و مريم دخت عمران را همان كسى كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دميديم و سخنان پروردگار خود و كتابهاى او را تصديق كرد و از فرمانبرداران بود. فراز و فرودهای زندگی این دو بانو شاخصهای خوبی برای حرکت است. نگاه معنوی مادر مریم به فرزند، رشد و قبولی عنصر ذات او، صداقت و پاکی و راستی، شور و عشق دانستن و علمآموزی را که مرور میکنی یک به یک در بانو صدر و خاندان محترم او تبلور یافته مییابی.
اگر در طی این مسیر با شخصیت زیبای آسیه نیز همراه شوی دستاوردی همچون صبر، ایمان و یقین، استکبارستیزی، شجاعت و تهور، تولی و تبری را در یک بانوی فرهیخته مجسم مییابی و آنگاه که با این اوصاف به بیت خاندان صدر سفر کرده و دق الباب میکنی سیمای استوار ثبات و استقامت یک خواهر مجاهد را که پرتلاش و پرتوان به آغوش شهادت میرود جلوهگر مییابی. از این مختصر برمیآید که وصف ذاتی و لا یتغیر زن این نیست که سرگرم حلیه و زیور بوده و در مناظرههای علمی غایب و محروم باشد. جلالت و عظمت زن به گونهای است که با نشو و نما در معنویت، مزرعهی حیات وجود را با آب استقامت آبیاری کرده و نقطهی عطف تاریخ عصر خود میگردد.
کمال شخصیت زن بر اساس فضیلت، عفت و اخلاق
بنت الهدی در مقالهی صوت المرأة المسلمة پس از تبیین جایگاه قرآنی زن میگوید: «اخذت تبنی شخصیتها علی اساس المفاهیم الاسلامیة من الفضیلة و العفة و الاخلاق» (ر.ک: بنت الهدی، 1380ق).
کارشناسان برای اخلاق فاضله چهار اصل عفت، شجاعت، حکمت و عدالت را برشمردهاند. از این اصول چهارگانه فروعی همچون جود و سخاوت، قناعت و شکر، صبر و شهامت، جرأت، حیا، غیرت و خیرخواهی، بزرگواری و تواضع متمشی میشود. و در نگاه گستردهتری میتوان گفت: از شاخهی حکمت، صفای ذهن، سهولت قلم، سرعت فهم و ذکاوت جوشش میکند و از شاخهی عفت، حیا و سخاوت، آرامش دل، ورع و وقار، آزادگی و صبر، قناعت و خوش سیرتی رویش دارد.
از اصل عدالت فضایی همچون استقلال نفس، زهد و خیرخواهی، بلندطبعی، مراقبت، راستی، درستی، پرستش و عبودیت جلوهگری مینماید. در نهایت از اصل شجاعت، قامت استوار، بلندهمتی، ثبات، صبر در مصائب، تحمل مشقت و عدم اضطراب برمیآید (ر.ک: طباطبایی، 1363، ج 1، ص524).
توضیح رسالت فضایل مذکور بر عهدهی علم اخلاق است اما مصداقش در بنت الهدی (بنت الاسلام) تجلی یافته است و این همه بر اساس گواهی است که معرفان شخصیت او در سالهای اخیر نام بردهاند (ر.ک: دائرة المعارف شیعه، ج3، ص 425).
تجلی اخلاق فاضله در بنت الهدی
به طور کلی میتوان گفت: هنگامی که ایمان انسان رو به کمال میرود و ترقیاتی در این زمینه نصیب وی گردد دل او مجذوب تفکر دربارهی خدا و توجه به اسما و صفات عالیهی حق که از هر نقصی منزه و مبراست میگردد؛ این حالت جذبه روز به روز شدیدتر و توجه او به خدا عمیقتر میشود. چرا که قرآن میفرماید: «... وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» (بقره/165)؛ ... ولى كسانى كه ايمان آوردهاند به خدا محبت بيشترى دارند تا بدانجا میرسد که غرق در عبادت و معرفت پروردگار است.
این عشق زیبا او را وادار به پیروی از پیامبر اکرم (ص) در تمام افعال و حرکات میکند؛ زیرا عشق به چیزی مستلزم عشق به آثار آن است.
پیروی از الگو و عشق ورزی به آنان جزء وجود میشود به طوری که کلماتش تمامی جلوهگر این عاشقی میشود. سخنان بنت الهدی را در توصیف حضرت زینب (س) ببینید: «فاذکر زینب بنت علی (ع) اخت الحسنین سلیلة البیت، الهاشمی العریق و عقیلة الطالبین و زهرة اهلیها الاعلیین و ریحانة النبویة السماویه و قدامه الشجرة المبارکة التی اصلها ثابت فی الارض و فرعها فی السماء» (بنت الهدی، 1380، ص77).
آتش این شوق و محبت باز شعلهورتر میگردد و به جایی میرسد که از همه چیز صرف نظر کرده و تمام توجهش به ذات او میشود. فقط او را دوست میدارد دلش تنها برای او خاضع است. علاقه و عشق فرد را از همه چیز میگیرد و هیچ چیز را جز برای خدا دوست نمیدارد.
وقتی سراسر وجود از شوق و محبت خدا و خاندان عصمت (ع) لبریز گردید طرز تفکر و عمل او با سایرین تفاوت میکند. زیرا مردم هر چیز را از پشت حجاب میبینند اما او که فقط خدا را دوست دارد. همه چیز را واقعی میبیند. مقاصد و اهداف او در تمام حرکتها با دیگر مردم فرق میکند. از نظر علم عمل با مردم تفاوت بسیار دارد. در مکتب اخلاقی قرآن رشد میکند و انسانی تراز قرآن میگردد. اگر تا کنون دنبال هر کار و هر فضیلتی میرفت به خاطر این بود که فضیلت انسانی است و از هر کار وقتی دوری میجست برای این بود که از رذائل انسانی است ولی اکنون جز خدا نمی خواهد. سر منزل مقصود او خدا و زاد و توشه اش بندگی و راهنمای او شوق و محبت الهی است (طباطبایی، 1363، ج1، ص526-528). در چنین حالتی کمکم میتوانی سرشاخههای الفبای وجودش را حتی از دورترین نقاط ببینی. اگر نظاره گر باشی خواهی دید که:
1. محراب اندیش و محراب محور است و بصیرت بازیافته از این کمال را در تعالی کرامت انسانی به تمام خرج میکند.
2. تمام گرایش ضد دینی جامعه و به خصوص زنان را رصد میکند.
3. در برابر تفکرات رایج دنیا منفعل شده و خرق عادات غلط میکند.
4. نگاهش کاربرد گرایانه و عمل محور است نیاز جامعه را میداند و با احترام ویژه مخاطب راهنما میگردد تا روح اسلام و تعالیم حکیمانه را بشناساند.
5. عفیفانه و ایثارگرانه سهم خود را از جان در حفظ دین میبخشد.
بنت الهدی در طی سالهای مبارزه و ایثار برای حفظ هویت دینی زنان در برابر هجوم فرهنگ استعماری با زبان و قلم در قالب سخن و خطابه، شعر، ادبیات، داستان و... جان پاک خود مایه گذاشت تا زنان را با جلوهی جمال حق آشنا کند.
معرفی حضور ارزش مدارانه او به جامعهی جهانی سنگ بنای بنیان خانواده و حقایق زن خواهد بود. این عرصه منتظر گامهای بلند عاشقان است که باید پیموده شود.
منابع:
* قرآن کریم
1. صدر، بنت الهدی؛ صوت المراة المسلمة، دارالاضواء، سال اول، شماره2، 1380ق.
2. طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان، بیجا، نشر فرهنگی رجا، 1363.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 37