تاریخ ارسال خبر: 01 اسفند 1396 | گروه خبری:
آینه داران آفتاب
استاد طاهایی پس از بازگشت از سفری چنین نقل کردند: در هواپیما نشسته بودم استغفار میگفتم به یک باره دیدم خانمی کنار من نشسته که حجاب مطلوبی ندارد. با خودم گفتم طاهایی تو داری استغفار میکنی در حالی که این خانم کنار تو نشسته. مستحبی را انجام میدهی و ترک امر به معروف و نهی از منکر کردهای؟ استغفار را رها کردم و به آن خانم با لحنی آرام تذکّر دادم... .
اسراف نکنیم
در ایّام تعطیلی به امر استاد به محضرشان شرفیاب شدم. به در منزل رسیدم. با اصرار خانم درساز بالا رفتم. گفتند: ایشان میخواهند تو را ببیند، بیا بالا. وقتی وارد شدم استاد را در حال وضو گرفتن دیدم- ظاهراً برای بیرون رفتن از منزل آماده میشدند. وقتی سلام کردم تا جواب سلام دادن، شیر آب را بستند و بعد دوباره مشغول وضو شدند. متوجه شدم که سطلی زیر شیر آب است. ظاهراً آب وضوی استاد در آن میریزد و بعد از آن آب برای آب دادن به گلدانها استفاده میشود.
(به نقل از ع. طباطبایی)
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 35