مریم پورحسینی
قال الله تبارک و تعالی: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ» (احزاب/59)؛ اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابهای (روسريهاي بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براي اينكه (از كنيزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است.
و قال الله تبارک و تعالی: «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» (نور/31)؛ و به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند و (اطراف) روسريهاي خود را بر سينهی خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود).
و قال المهدی عج: «... عَلَى النِّسَاءِ بِالْحَيَاءِ وَ الْعِفَّةِ»
قرآن در بحث حجاب، دستورات فقهی، اخلاقی و امنیتی دارد. حکم فقهی و تزکیهای این مسأله در سورهی نور و حکم امنیتی آن در سورهی احزاب بیان شده است.
مفهوم شناسی
معنای لغوی پوشش و حجاب، منع و ستر است. در هشت آیه از قرآن واژهی حجاب به کار رفته که هفت مورد به معنای لغوی آن اشاره دارد. در آیهی 52 احزاب واژهی مزبور به طور خاص به معنای پرده به کار رفته است.
از اصطلاح متعارف حجاب در روایات و منابع فقهی با عنوان «ستر» یاد شده است. یکی از مهمترین واژگانی که با حجاب در ارتباط است عفاف است. عفاف به معنای تعفّف، اختیار کردن عفاف و پذیرش عفّت است.
عفّت یعنی حفظ نفس از تمایلات و شهوات نفسانی چنان که تقوا حفظ نفس است از محرّمات بیرونی. عفاف مایهی تقویت نظام امامت است. لذا در نامهی امیرمؤمنان ع آمده است: «... اَعینونی بِوَرَعٍ وَ اجتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سُدادٍ» (نهج البلاغه، نامه 45).
به گفتهی بزرگان از جمله آیة الله جوادی آملی حفظه الله عفاف و حجاب، سیرت و صورت متعامل و متقابل انسان فضیلت محور است. مقدار رقیقی از عفاف مایهی احترام به حجاب شده و رعایت حجاب پایهی تحکیم عفاف خواهد بود.
شاید بتوان گفت رابطهی عفاف و حجاب عام و خاص است. به بیان روشنتر حجاب زیر مجموعهی عفاف و از مصادیق آن است.
در سورهی نور آیهی 60 بین حجاب و عفاف آمده است: «وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ... »؛ و زنان از كار افتادهاي كه اميد به ازدواج ندارند گناهي بر آنها نيست كه لباسهاي (رویین) خود را بر زمين بگذارند به شرط اينكه در برابر مردم خودآرایي نكنند و اگر خود را بپوشانند براي آنها بهتر است.
عفاف باید ملکه شود. ملکهی عفاف هم در مریم س است و هم در یوسف ع. حدیث زیبایی در این زمینه داریم: «زكاةُ الجمالِ العِفافُ... ».
باید بگوییم حجاب و عفاف بر یکدیگر اثرگذار و از یکدیگر تأثیر پذیرند. هر چند در برخی نمودهای عینی بتوان آن دو را از هم تفکیک کرد امّا الزاماً نمیتوان هر بیحجابی را متّهم به بیعفّتی کرد!
در نگاهی دیگر میتوان عفاف را به دو بخش تقسیم کرد: یکی ساحت درونی عفاف که منشأ فضایل اخلاقی همچون حیا، غیرت و... است و دیگر ساحت بیرونی که در رفتارهای ظاهری افراد نمایان میگردد. در حال حاضر گروهی برنامههای حجاب را بدون تعبیر عفاف به کار میبرند و این مسأله جای تأمّل دارد!
عوامل ایجاد و تشدید پدیدهی بدحجابی
در ابتدا باید روشن شود که برای بدحجابی شایسته است چه تعبیری به کار برده شود. در حال حاضر در کلام بزرگان و فضای مجازی سه تعبیرِ مسأله، معضل و بحران به کار میرود امّا کدام بجا و سنجیده است؟
از منظر جامعه شناختی سه عنوان فوق درجات مختلف یک وضع غیرعادی را تداعی میکنند که خفیفترین آن مسأله است وقتی مسأله پیچیده میشود به معضل تبدیل میگردد امّا وقتی اوضاع از حالت عادی خارج میشود بحران بهوجود میآید. بحران یعنی وضعیتی که روند عادی زندگی را دچار تزلزل میکند.
برای مسأله، با هم فکری و مشورت و تحمّل کردن شرایط میتوان راه حل پیدا کرد و حتّی اگر به معضل هم تبدیل شود چاره خواهد داشت امّا اگر به بحران تبدیل شود تدابیر و اقدامات ویژهای میخواهد.
در مسألهی بدحجابی در دیدگاههای افراد تعابیر گوناگون آمده است. در وبلاگهای شخصی و بعضی از کانالها تعبیر بحران را میبینیم، در مصاحبهها و گفتوگوهای بعضی از کارشناسان تعبیر معضل بیشتر کاربرد دارد امّا حضرت آیة الله خامنهای عموماً در بحث حجاب تعبیر مسأله را دارند و در بحث خانواده، از تعبیر بحران استفاده میکنند.
امّا عوامل ایجاد و تشدید این پدیده را میتوان فهرست وار اینگونه نام برد:
1. عصر ارتباطات و مشارکت بیرویهی زنان
2. رشد فردگرایی منفی، به این معنا که خودمداری، خودشیفتگی، کیف در حال و کسب سود شخصی در حال حاضر بسیار رایج است.
3. عدم تبیین شایستهی فرهنگ دینی
4. بحران سازی متعدّد از سوی دشمنان حجاب
5. ترویج تساهل و تسامح؛ در مسألهی تساهل و تسامح توجّه به این سخن مولی علی ع سزاوار است که میفرمایند: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يُسَنِّي لَكُمْ طُرُقَهُ وَ يُرِيدُ أَنْ يَحُلَّ دِينَكُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً» (نهج البلاغه، خطبه121)؛ شيطان راههاى (ضلالت و گمراهى) خود را براى شما آسان مىگرداند و مىخواهد با گشودن گره از پى گره استوارى دين شما را سست گرداند.
6. بالارفتن سنّ ازدواج
7. وجود مسائل و مشکلات درونی و ترویج باورهای غلطی که زنان دارند.
8. عقب نشینی نیروهای مذهبی
9. ناکارآمد نشان دادن فرهنگ دینی و نیز دینزدایی بیگانگان
10. اظهار غنای مالی در نمودهای بدحجابی
11. کسب موقعیتهای اجتماعی
12. غربزدگی و مدگرایی
13. زیبایی طلبی
14. سیاسی شدن موضوع پوشش
15. ضعف نظارت و کنترل اجتماعی
امّا آنچه در زمینهی راهکارها باید گفت، نکتهای بسیار ضروری است که با توجّه به اینکه دشمنان در این مقوله هر روز ورود جدیدی دارند نیاز به گفتمانهای تازه، همیشه هست و هیچگاه نمیتوانیم بگوییم بینیاز از گفتوگو پیرامون این مسأله هستیم.
کارشناسان در یک دوره معتقد بودند با تبیین فلسفهی تشریع حجاب و آثار آن نظیر طهارت روح، افزایش امنیت اجتماعی، حفظ کانون خانواده، آرامش روانی و... و توضیح هر یک از این مقولهها میتوان افراد را تشویق به حجاب کرد.
در مقطعی دیگر روی پاسخ به شبهات و سؤالات پیرامون مسألهی حجاب و فلسفهی آن تمرکز شد.
در گذر زمان برخی دیگر به این نتیجه رسیدند که با معرفی الگوی خوب از نخبگان و فرهیختگان جامعه و دادن آگاهیهای فرهنگی و اجتماعی و تقویت ایمان و دینداری میتوان این مسأله را ترویج کرد.
بعضی مسئولیتها متوجّه آموزش و پرورش شده و گروهی با مورد خطاب قرار دادن نهادهای آموزشی و دقّت در متون آموزشی و نهادینه کردن فرهنگ حجاب و نقش عمدهی معلّمان خواستار بازنگری در این مسأله شدهاند.
برخی دیگر با این جملهی معصوم که میفرماید: «صيانَةُ المَراَةِ اَنـعَمُ لِحالِها وَ اَدوَمُ لِجَمالِها» (مستدرک الوسایل، ج14، ص255). دنبال راه حل بودند و میگویند اگر به بانوان بگوییم با حجاب طراوت و زیبایی خود را حفظ میکنید، شاید مؤثّر واقع شود.
چالش برانگیزترین عامل در اینجا ضعف نظارت و کنترل اجتماعی است که موافقان و مخالفان زیادی دارد. عدّهای معتقدند باید تمام کارها را متوجّه دولت کرد و برخی دیگر هیچ اعتقادی در این زمینه ندارند.
جمعی از مردم مقابلهی قاطع با بیاحترامی نسبت به حجاب را خواستار هستند و این در حالی است که برخی دیگر مخالف برخورد سختافزاری با مسأله بوده و هستند و تصریح میکنند که شاید همین سختگیریها مسأله را به این روز انداخته است!
البته این سخن بدان معنا نیست که دولت و مسئولان نظام در این زمینه هیچ مسئولیتی ندارند. زیرا خداوند در توضیح جامعهی ایمانی میفرماید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ... » (حج/41)؛ ياران خدا كساني هستند كه هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم نماز را بر پا ميدارند و زكات را ادا ميكنند و امر به معروف مينمايند.
قرآن تصریح میکند ترویج فساد و مخالفت با معروف از خصلتهای مخالفان است. چنانچه در سورهی توبه آیهی 67 آمده است: «الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ... »؛ مردان منافق و زنان منافق همه از يك گروهند، آنها امر به منكر ميكنند.
باید برای مسأله یک نقشهی جامع داشته باشیم و دغدغهی همگانی باشد به خصوص برای مراکز فرهنگی و آموزشی. همه به میدان آمده و در این عرصه به مسئولیت خود آگاهانه بپردازند. رواج سبک زندگی اسلامی از درون خانواده آغاز گردد. پدران و مادران به مصداق آیهی شریفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ» (تحریم/6)؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد! خود و خانوادهی خويش را از آتشي كه هيزم آن انسانها و سنگها است نگاهداريد. به صورت جدّی در تربیت دینی دختران و پسران خود بکوشند برخی از بزرگان نظیر آیت الله جوادی آملی در درس خارج تفسیر خود ذیل آیهی «الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي» (نور/2) تصریح دارند که افراد نباید نسبت به مسائل انحرافی پسران خود بیتوجّه باشند.
عفاف و حجاب هم برای مردان جامعه لازم است و هم زنان. چنانچه سخن قرآن در این زمینه همینگونه است: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» (نور/30)؛ به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند.
در این میان رسانهی ملّی بیش از همه مسئولیت دارد. رسانهها الآن امن و امان نیستند و باید در این زمینه بسیار دقّت کنند. سریالها و فیلمهایی که تولید میشود میتواند در نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف نقش بسیار مهمّی را ایفا نماید.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 35