دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
پنجشنبه, 09 فروردین,1403

صدایی ما را فرا می خواند


صدایی ما را فرا می خواند

پیغام روح/ به من و تو که خواهان کمالیم/مریم پورحسینی

چهره هایی که بدون گشتن به دنبال امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) موفق به دیدار با آن بزرگوار شده اند، فراوانند. یعنی آنان به جای اندیشیدن برای دیدن امام در فکر عمل به وظایف خویش و فراهم کردن زمینه ی ظهور آن امام معصوم بوده اند؛ به همین دلیل چون شیعه ی خالص و اهل عمل بوده اند خود امام عصر به ملاقات آنان می رفت.

عالم بزرگوار شیخ یوسف بحرانی در شرح حال شیخ ابراهیم قطیفی نقل کرده است که اهالی بحرین گفته اند: آن بزرگوار به حضور صاحب الزمان  (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) رسیده است. داستان این ملاقات این گونه است که آن حضرت، در چهره ی شخص دانشمندی وارد منزل شیخ شد و از این ایشان پرسید: «أي الآيات من القرآن في المواعظ أعظم فقال الشيخ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آياتِنا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنا أَ فَمَنْ يُلْقى‏ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ فقال صدّقت يا شيخ».

برای موعظه کدام یک از آیات قرآن مهم تر است؟ شیخ ابراهیم پاسخ داد: آن جا که خداوند می فرماید: «کسانی که آیات ما را تحریف می کنند، بر ما پوشیده نخواهند بود آیا کسی که در آتش افکنده می شود بهتر است یا کسی که در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه ی محشر می آید؟! هر کاری می خواهید بکنید او به آن چه که انجام می دهید، بینا است».

حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) فرمودند: راست گفتی ای شیخ. (فرهنگ سخنان امام مهدی ، صص356-355).

اینک پس از بیان این ماجرا به بررسی مختصر پیرامون جایگاه موعظه از نگاه قرآن کریم می پردازیم و سپس نکات این آیه را مدّ نظر قرار می دهیم.

موعظه و مشتقات فعلی آن به صورت های گوناگون 25 مرتبه در قرآن کریم آمده است. واژه ی «موعظه» به تنهایی 9 مرتبه کاربرد قرآنی دارد. براساس این کاربرد مؤمنین و متقین از گروه های موعظه پذیر معرّفی شده اند. تبیین قرآنی مطلب چنین است:

«هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقينَ». (آل عمران /138) نیز: «وَ جاءَكَ في‏ هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى‏ لِلْمُؤْمِنين‏» (سوره هود /120) حال سخن در این است که موعظه چیست؟

صاحب مفردات «وعظ» را نهی آمیخته به تهدید می داند ولی بعضی از صاحب نظران معنی موعظه را وسیع تر بیان کرده اند. «موعظه» عبارت از تذکّر دادن نیکی ها است که توأم با رقّت قلب باشد. در واقع هرگونه اندرزی که در مخاطب تأثیر بگذارد، او را از بدی ها بترساند و یا قلب او را متوجّه نیکی ها گرداند وعظ و موعظه نامیده می شود (رک: تفسیر نمونه، ج8، ص318).

شهید مطهری می فرماید: موعظه برای بیداری و تذکار است و با غفلت مبارزه می کند. سروکار موعظه با دل و عاطفه است و به انسان یادآوری می کند. موعظه ذهن را برای بهره داری از موجودی خود آماده می سازد و چشم را باز می کند. موعظه برای به خود آمدن است (سیری در نهج البلاغه، ص193).

 

خلق و خوی واعظ

یکی از بحث هایی که در موعظه مطرح است تأثیر نفس موعظه کننده است مرحوم علّامه در المیزان در تفسیر آیه «ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» می فرمایند: حُسن موعظه از جهت حُسن اثر آن در احیاء حق مورد نظر است. حُسن اثر وقتی است که واعظ خودش به آن چه وعظ می کند متّعظ باشد و از آن گذشته در وعظ خود آن قدر حسن خلق نشان دهد که کلامش در قلب شنونده مورد قبول بیفتد. قلب با مشاهده ی آن خلق و خوی دقّت یابد و پوست بدنش جمع شود و گوشش آن را گرفته چشم در برابرش خاضع شود (رک: ترجمه تفسیر المیزان، ج12، ص 572).

شهید مطهری نیز می فرمایند: موعظه پیام روح است؛ از این رو شخصیت گوینده در موعظه نقش اساسی دارد. در موعظه حالتی شبیه جریان برق که یک طرف آن گوینده است و طرف دیگر شنونده به وجود می آید و از این رو در این گونه از سخن است که اگر از جان برون آید نشیند لاجرم بر دل... وگرنه از گوش شنونده تجاوز نمی کند (رک: سیری در نهج البلاغه،ص194).

بهترین و برترین متون موعظه ای

بنابر تصریح قرآن کریم کتب آسمانی نظیر تورات و انجیل و قرآن همه موعظه هستند: «وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصيلاً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ» (اعراف /145) خداوند می فرماید: در الواحی که بر موسی (علیه السّلام) نازل کردیم از هر موضوعی پند و اندرز کافی و شرح و بیان مسائل مورد نیاز در امور دین و دنیا و فرد و اجتماع برای او نوشتیم. از تعبیر « مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مَوْعِظَةً» چنین استفاده می شود که همه ی مواعظ و اندرزها وسایل لازم در الواح موسی (علیه السّلام) نبود. زیرا می گوید از هر چیزی اندرزی برای او نوشتیم. و این به خاطر آن است که آیین موسی آخرین آیین و شخص موسی (علیه السّلام) خاتم انبیاء نبود و مسلّماً در آن زمان به مقدار استعداد مردم، احکام الهی نازل گشت (رک: تفسیر نمونه، ج6، صص364-362).

بنا به تصریح قرآن کریم یکی دیگر از بهترین متون موعظه ای انجیل است. البته لازم به ذکر است که مراد قرآن از تورات و انجیل متن های اصلی و تحریف نشده است. در سوره ی مائده آیه ی 46 آمده است «وَ آتَيْناهُ الْإِنْجيلَ فيهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقينَ».

دو وصف «هدی و موعظه» این آیه می رساند که در انجیلی که بر مسیح نازل شده علاوه بر معارف اعتقادی و احکام عملی که در تورات است، عنایت مخصوصی به تقوای در دین شده است (رک: ترجمه تفسیر المیزان، ج5،ص527).

قرآن کریم نیز همانند دیگر کتب آسمانی متن موعظه ای است، منتهی برترین و بهترین آن ها «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ...» (یونس /57).

در آیه ی فوق مراحل تربیت و تکامل انسان را در سایه ی قرآن شرح می دهد که مرحله ی اوّل مرحله ی موعظه و اندرز است. بهره مندی از مراتب قرآن کریم برای افراد متفاوت است. برای بعضی یک رشته معلومات حصولی و مدرسه ای نصیب می شود که ممکن است در شرایطی خاص فراموش گردد. امّا در هر حال پند و اندرز از موعظه های قرآن کریم یک اصل اساسی است که هر چه ارتباط و تماس افراد با این نور مبین نزدیک تر و مداوم تر باشد، بهره مندی آنان بیشتر خواهد بود.

به طور یقین شیخ ابراهیم قطیفی که تشرّف به محضر حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) داشته و توانسته است مسؤول امام زمانش را در بحث های قرآنی پاسخ گویند. انس فراوان با کتاب کریم الهی داشته و از معرفت و شناخت وافر دراین زمینه برخوردار بوده است.

اینک بررسی نکات تفسیری آیه ای که حضرت ولیّ عصر آن را برترین موعظه ی قرآنی می دانند.

در این آیه سخن از تهدید کسانی است که نشانه های توحید را تحریف می کنند و به اغفال و گمراه ساختن مردم می پردازند. می گوید: آن ها که آیات ما را تحریف می کنند بر ما پوشیده نخواهند بود «إِنَّ الَّذينَ يُلْحِدُونَ في‏ آياتِنا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنا» ذات اقدس الهی می فرماید: ممکن است با مغالطه و سفسطه مردم را بفریبند و ممکن است بر این عمل زشت و ننگین خود پرده بیفکنند و خود را از انظار مردم مستور دارند، امّا هرگز نمی توانند کمترین عمل خود را از ما پنهان نمایند. منظور از الحاد در آیات خدا ، ایجاد وسوسه در دلایل توحید و معاد است و یا در همه ی آیات الهی اعم از آیات تکوینی و تشریعی که در قرآن مجید و کتب آسمانی نازل شده است. مکتب های مادّی و الحادی جهان امروز که برای منحرف ساختن مردم جهان از توحید و معاد، گاه دین را زاییده ی جهل و ترس و گاه مولود عوامل اقتصادی و گاه امور مادّی دیگر معرّفی می کنند نیز بدون شک از کسانی هستند که مشمول این آیه اند.

قرآن مجازات همه ی آن ها را در ادامه ی بحث با یک مقایسه ی روشن بیان کرده، می گوید: «آیا کسی که در آتش افکنده می شود بهتر است یا کسی که در سایه ی ایمان در نهایت امن و امان در قیامت قدم به عرصه ی محشر می گذارد؟» «أَ فَمَنْ يُلْقى‏ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتي‏ آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ ...»

آیه ی کریمه این گونه موعظه می کند: آن هایی که با ایجاد شکّ و فساد عقاید و ایمان مردم را به آتش کشیدند، باید در آن روز طعمه ی آتش شوند و آن هایی که در سایه ی ایمان محیط امن و امانی برای جامعه بشری آفریدند، باید در قیامت در نهایت امنیت به سر برند.

جالب این که در مورد دوزخیان، تعبیر به «القاء» می کند که دلیل بر این است که آن جا اختیاری از خود ندارند، امّا در مورد بهشتیان تعبیر به آمدن می نماید که دلیل بر احترام و آزادی اراده ی آن ها در انتخاب امنیت و آرامش است.

نکته ی تفسیری مهم در این جا جمله ی قرآنیِ «إعملوا ما شئتم» است. هرگاه از هدایت کسی مأیوس شوند، او را به حال خود رها می کنند و می گویند هر کاری می خواهی بکن و درست نظیر بیماری که وقتی پزشک از درمان بیماری او ناامید می شود می گوید: «هرچه می خواهی بخور!» در این آیه ی شریفه خداوند آن ها را مخاطب ساخته می فرماید: هر چه می خواهید انجام دهید امّا بدانید که خدا به آن چه انجام می دهید بیناست (رک: تفسیر نمونه ، ج20، صص296-295).

نظارت خداوند، بزرگ ترین تهدید برای منحرفان و مایه ی دلداری برای اهل ایمان است. در این آیه دو بار به نظارت خداوند اشاره شده است «لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنا، انه بما تعملون بصیر». (رک: تفسیر نمونه، ج10، ص350).

در مجموع می توان بر این نکته تأکید کرد که همه جا رها کردن و آزادی دادن به نفع انسان نیست. سیاق این آیه تهدید ملحدین این امّت است؛ گویا حضرت ولیِّ عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) تأکید بر این معنا دارند که کسانی که در جامعه سر و صدا به راه می اندازند و یا قرآن را در بین مسلمین به منظور فتنه انگیزی تأویل می کنند و مرتکب الحاد و انحراف می شوند از چشم ما دور نیستند وکارشان بر ما مخفی نمی ماند.

 

پی نوشتها:

1.رک: نجم الدین طبسی ، نشانه هایی از دولت موعود، قم، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی ، چاپ سوم، 1386، ص35.

2. رک: همان، صص36-37.

3. رک: همان.

4. رک: سیده ارغوان حیدری ، زنان ، انتظار ، ظهور (2) ، نشریه شمیم یاس، سال سوم، آبان

 1382، شماره هشتم، ص7.

5. برای اطلاع بیشتر رک: کامل سلیمان، روز رهایی ، ترجمه لطیف راشدی، تهران ، ارمغان طوبی ، 1386، ج1، صص520-528.

6. رک: محمد بن ابراهیم نعمانی ، متن و ترجمه غیبت نعمانی، ترجمه محمد جواد غفاری، کتابخانه صدوق، 1363، ص180.

7. رک: عبدالله جوادی آملیف عصاره خلقت، تنظیم محمد صفایی، قم، اسراء، چاپ دوم، 1379، صص49-50.

8. رک: همان ، ص55.

9. رک: فاطمه زهرا ستار، مسئولیت های زنان در جامعه منتظر، نشریه انتظار موعود، سال هفتم، پاییز 1386، شماره 22، ص82.

10. رک: حسین الهی نژاد، ویژگی های منتظران و جامعه منتظر، گفتمان مهدویت، تابستان 1385، شماره چهارم، صص259-265.

11. رک: محمدبن ابراهیم نعمانی ، همان ، ص455.

12. رک: عبدالله جوادی آملی ، همان، صص41-42.

13. رک: فرج الله هدایت نیا گنجی، ابعاد انتظار در قرآن وروایات ، گفتمان مهدویت، قم، تابستان 1386، شماره هشتم، ج1، ص119.

14. مرتضی آقا تهرانی، سودای روی دوست، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1385، ص22.

15. رک: عبدالله جوادی آملی، زن در آیینه جمال و جلال ، مرکز نشر فرهنگی رجا، چاپ دوم، 1371، صص222-223.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 10


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1479)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort