دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
پنجشنبه, 09 فروردین,1403

عطر حضور


عطر حضور

بصیرت ها مرده در آن دشت داغ/ فاطمه آریاوش

 امروز چهارشنبه است. روزهای آغازین محرّم سال1384است. من در مدرسه ی شهرآرا، کلاس پیش دانشگاهی درس می خوانم زنگ اوّل فیزیک داریم. خانم رضایی به کلاس می آید. اوّل درس می پرسد، بعد درس می دهد. جزوه می گوید و چند تمرین می دهد تا حل کنیم. ساعت دوم مراسم عزادای است؛ باید به نمازخانه برویم. نمازخانه خیلی بزرگ است و با موکت های سبزرنگ فرش شده است. من و اعظم وارد نمازخانه می شویم. اعظم حنفی مذهب است زنگ بعد، دین و زندگی داریم، کتاب دین و زندگی را برداشته ایم تا برای ساعت بعد آن را مرور کنیم. دانش آموزان، همه رو به قبله نشسته اند. خانمی که جلوتر از همه است، نوحه سرایی می کند. من و اعظم می نشینیم. من سرم را پایین می اندازم. یک لحظه، گرمی محبّت امام حسین (علیه السّلام) دلم را پر می کند. توی سرم کمی احساس سنگینی می کنم. چشم هایم گرم می شود، می سوزد، و اشک هایم می ریزد. قطره های اشک روی روپوش خاکستری ام می افتد. روپوشم خیس می شود.

نوحه سرایی تمام می شود با پشت دست چشم هایم را پاک می کنم به اعظم نگاه می کنم روپوش او خیس شده است؛ با پشت دست چشمهایش را خشک می کند از نمازخانه بیرون می آییم. آسمان ابری است، باد ملایمی می وزد. دست همدیگر را می گیریم، و با هم به طرف کلاس، می دویم.

اشک غم، بر بالین انتظار غلتید

چونان شبنمی که بر سنگفرش عابران ریزد

آسمان غرّید

و صدایش قلب ها را تکان داد

 اسب ها شیهه زدند

تا از وقوع دردناک حادثه ای، خبر دهند

امّا، چرا؟

بصیرت ها، مرده در آن دشت داغ؛

زمین، از تابش آن گلوله ی آتش

همچون، تنور، حرارت زا شد

 تا بگوید: نتیجه ی کارتان از من متألم تر خواهد شد؟

امّا، چرا؟

بصیرت ها، مرده در آن دشت داغ؛

پرندگان و وحوش

اشک هاشان

رها شدند، همچون دُرهای درخشان

تا بگویند:

چرا؟

بصیرت ها، مرده در آن دشت داغ؛

تپش های آخر نینوا، فرا رسید

و با برش شمشیری، شاهرگش را

نینوا، تا ابد جاودانه شد

و روزگار، برگشت و اشک ریزان پرسید:

چرا؟

بصیرت ها مرده، در آن دشت داغ!

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 11


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1519)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort