تاریخ ارسال خبر: 01 بهمن 1388 | گروه خبری:
حس سرشار سخن
سارا عرفانی
موفّق بن احمد خوارزمی، در کتاب مقتل الحسین، قصیدهای از وی نقل میکند که درباره ی واقعه ی عاشورا سروده شده است:
تأوب همّی و الفؤاد کتیب وارق نومی فالسحار غریب
و مما نفی نومی و شیب لمتی تصاریف ایام لمن خطوب
فمن مبلغ عنی الحسین رساله و ان کرهتها انفس و قلوب
قتیلا بلا جرم کأن قمیصه صبح بماء الارجوان خضیب
فلسیف اعوال و للرمع رنه و للخیل من بعد الصهیل نجیب
تزلزلت الدنیا لا´ل محمد و رکاذت لهم صم الجبال تذوب
و غارت نجوم و اقشعرت کواکب و هتک استار و شق جیوب
یصلی علی المهدی من آل هاشم و یغزی نبوه ان ذالعجیب
لئن کان ذنبی حب آل محمد فذالک ذنب لست عنه اتوب
هم شفعائی یوم حشری و موقتی اذا کثرتنی یوم ذاک ذنوب
ترجمه
بازگشت اندوه من، باعث شد قلبها را اندوه فرا بگیرد و خواب را از چشمم برباید.
پس خواب چه دور است؛ آن چه خواب مرا برده و پیرم کرده، دگرگونی روزگار است که بسیار ناگوار بود، برایشان.
چه کسی پیام مرا به حسین (علیه السّلام) میرساند؟ اگر چه همه ی نفس ها و دل ها آن را کراهت دارند؛
شهید بیگناهی که گویا پیراهن او، به آب سرخ رنگ شده؛ نوایتان اندوهناک وای اسبان! پس از شیهه و تاخت گریه های بلند بر شما باد.
دنیا برای آل محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خواهد لرزید، و کوه ها از اندوه آن ها آب خواهد شد.
ستارگان بر هم ریختند و لباسها پاره و گریبانها چاک شد.
درود بر مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) از خاندان هاشمی که فرزندان خود را به دوستی میپروراند؛ و اگر دوستی آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) گناه باشد، پس این گناهی است که من از آن توبه نخواهم کرد، هرگز!
آنان شفاعت کنندگان منند در روز رستاخیز؛ آن روز که گناهان من بسیار است.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 11