دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
شنبه, 01 اردیبهشت,1403

... وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست


... وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

نقش حجاب در استحکام خانواده/ زهرا نظرپور

«حجاب شما سنگریست آغشته به خون که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید». (شهید احمد پناهی دُرچه)

هر انسان مسلمان با خود می گوید: من در این کوران پر هیاهو و پر پیچ و خم زندگی که راه ها و چاه های بسیاری دارد، برای راهنمایی و هدایت خودم دست به دامن آفریدگار جهان و خالق انسان می زنم و او را به عنوان بهترین دلیل و راهنمای خود انتخاب می کنم.

عقل من به من می گوید: کسی که برای تعمیر یا راه اندازی دستگاهی نیاز به کمک دارد، آن دستگاه را تنها به مهندس و سازنده ی آن ارائه می دهد و از او کمک می خواهد، نه از کسانی که کنار نشسته و ناظر و تماشاگر بوده اند. پوشش و روش لباس پوشیدن یکی از هزاران اعمال زندگی من است که دو یا چند پهلو دارد و من با عقل و درک خود جنبه ی سعادت خیز یا شقاوت خیز آن را تشخیص نمی دهم، لذا در این راه از سازنده ی فکر، احساس و غرایزم کمک گرفته و به دنبال دستورالعمل او می گردم.1 و می یابم که خداوند مرا امر به حجاب نموده و حدود آن را هم نشان داده و از من خواسته تا خود را از دید نامحرمان پنهان نمایم.

در بحث حجاب هر چند کسی که صورت مسأله برای او مطرح می شود، به ظاهر زن است و با لحن دلسوزانه ای هم برای او مطرح می شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب؟ اما روح مسأله چیز دیگریست که آیا مرد باید در بهره کشی از جنس زن جز از راه زنا آزادی مطلق داشته باشد و آیا زن و تمتعات مرد از زن باید به رایگان باشد؟ یعنی آن که در مسأله ذی نفع است مرد است و لااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفع تر است. به قول ویل دورانت:

 دامن های کوتاه برای همه ی جهانیان به جز خیاطان نعمتی است.

پس روح این مسأله، محدودیت کامیابی ها به محیط خانواده و همسران مشروع یا آزاد بودن کامیابی ها و کشیده شدن آن به اجتماع است.2

از نظر اسلام محدودیت کامیابی جنسی به محیط خانواده، به بهداشت روانی جامعه کمک می کند و از جنبه ی خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می گردد. لذا ازدواج در جوامع اسلامی که روابط را محدود به خانوده می دانند پایان انتظار و محدودیت، ولی در جامعه ای که آزادی جنسی را ترجیح می دهد، آغاز محرومیت و محدودیت است.3 در نتیجه روز به روز شاهد کاهش آمار ازدواج و افزایش سیر صعودی طلاق ها می باشیم. با وارد شدن فرهنگ غربی و آغاز تهاجمات فرهنگی و جنگ نرم دشمن علیه ایران شاهد روند رو به رشد بی حجابی بودیم، هر چند در عصر ما که طبق گفته ی برخی عصر برهنگی است، سخن از حجاب ناخوشایند دسته ایست و گاه افسانه ای متعلق به گذشته است اما افزایش مشکلات و گرفتاری های حاصل از بی حجابی سبب شده که کم کم گوش شنوایی برای این بحث ها پیدا شود.4

یکی از مشکلات اساسی بی حجابی، صدماتی است که به دلیل حضور خانم ها با حجاب کم به پیکره ی خانوده ها وارد می شود و باعث متلاشی شدن این کانون مقدس که در اسلام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، می گردد؛ امری که از نظر اسلام مبغوض ترین حلال ها است.

این نیز ساده انگاری است که با خود بگوییم، من که حجاب دارم، پس دیگر ضرورت ندارد درباره ی این مسئله مطالعه کنیم؛ زیرا تنها با رعایت حجاب از سوی عده ای خطرات ناشی از بی حجابی عده ی دیگر کم نمی شود، بلکه لازم است همه ی ما به خوبی با زوایای مسأله آشنا شده و در جهت از بین رفتن این مساله از سطح اجتماع تلاش کنیم.

همچنین ساده انگاری است اگر با خود بگوییم من آزادم و دوست دارم هر طور که دلم می خواهد در جامعه حاضر شوم، خوب دیگران مراقب کانون خانواده ی خود باشند تا زندگی آن ها متلاشی نشود، زیرا معصومین ما سفارش کرده اند که «هر کس با دیگران نیرنگ کند وی را نیرنگ می زنند، در اموالش یا در خانواده اش». پس اگر از این دسته هم باشیم باید همواره منتظر باشیم تا خانمی زیباتر و بزک شده تر از ما دل همسر و یا فرزند و یا پدر ما را برباید و کانون خانوادگی مان را متلاشی کند. پس چه با حجاب و چه بد حجاب بهتر است در آثار بی حجابی دقیق شویم و ببینیم بد حجابی از چه راه هایی سبب از هم پاشیده شدن کانون زندگی می شود.

 بررسی عوامل طلاق ناشی از بی حجابی و بدحجابی

الف ـ چشم چرانی: ممکن است با خود بیندیشیم چه ترسی از نگاه های مردان به زنان نامحرم با پوشش کم وجود دارد؟

در پاسخ باید بیان شود که بینندگان این زنان کم حجاب یا افرادی بی همسرند و یا افراد دارای همسر؛ افرادی که بی همسر هستند، یا برای ارضای غریزه ی تحریک شده ی خود باید به گناه آلوده شوند یا تلخی صبر را بچشند و دچار بیمار روانی شوند.

امّا گروه دوم چون مردی سیمای زن ناپوشیده را مشاهده کند به سبب وجود تفاوت در چهره، مو، صدا، اندام و عشوه های زنان با یکدیگر، چهره و اندام زنان بی حجاب برایش جذاب تر و دل نشین تر از همسر خود او جلوه می کند و رفتارش تحریک آمیزتر و دلپسندتر چون:

1-بانوان برای حضور در جامعه و بیرون از منزل، خود را نظیف و زیبا می کنند و عیب جسمی و اخلاقی خود را پنهان می کنند، حال آن که در خانه همیشه مرتب نیستند و شوهر هم بر عیوب آن ها آگاه است.

2-سرشت آدمی گاه به آن چه در اختیار دیگریست بیشتر اشتیاق دارد تا آن چه در دست خود اوست و تصور می کند اگر آن چه دیگری دارد به دست آورد از زندگی بهتر لذت می برد، لذا گاهی با داشتن همسر زیبا به کسی دل می بندد که زیبا نیست.6

3- از نظر روانی دید مرد نسبت به زنان زشت رو و بد اندام کور است و خاطر او تنها زنان زیبا را به یاد می سپارد، زیرا چهره ی نازیبا خواهش نفسانی را کمتر به هیجان می آورد، از این رو کمتر در خاطر می ماند، همان طور که اگر فردی مثلاً برای خرید لوازم برقی به بازار برود و مغازه های بسیاری را ببیند اما اگر در پایان از او سؤال کنیم چند مغازه ی کتاب فروشی بین راه بود؟ اصلاً نمی داند چون در جست و جوی آن نبوده که تعداد آن را به خاطر بسپارد.

 ب: دوستی های نامشروع

حضور تحریک آمیز زنان در اجتماع از یک سو باعث ایجاد روحیه ی شهوانی در مردان و در نتیجه رواج دوستی با صنف مخالف و روابط نامشروع می شود؛ به گونه ای که علاقه ی مردان به همسران خود کاهش می یابد و از سوی دیگر به علت آن که همسران این مردان به حسب فطرت، از این نوع روابط غیر عاقلانه بیزارند و محبوبیت خود را نزد همسرانشان در معرض خطر می بینند از زندگی دلسرد شده، پایه های زندگی شان متزلزل می شود و منشأ اختلاف بین آن ها می گردد؛ به ویژه اگر این دل سردی و ضعیف شدن شعله ی محبت دو سویه باشد که در نهایت کار به طلاق و جدایی می کشد. علاوه بر این، با رواج بی حجابی و دوستی های نامشروع در سطح جامعه سوءظن زنان به همسران خود افزایش می یابد و اعتماد آن ها به همسرانشان سلب می شود و همواره دچار اضطراب و تشویش می شوند و زمینه های کشمکش، طلاق و جدایی فراهم می شود.

 ج: غفلت از معیارهای گزینش همسر

خود نمایی دختران و توجه آن ها به ظاهر و آراستگی آنان سبب می شود که در انتخاب همسر مناسب دچار اشتباه شوند؛ چون پرده ی هوس، توجه آن ها به ظواهر، مادیات و عناوین اعتباری خواستگاران، باعث می شود از معیارهای اصولی در انتخاب همسر غافل شوند و به ارشادهای عقل و راهنمایی های اطرافیان توجه نکرده و تن به ازدواج با شخصی می دهند که از روی غفلت انتخاب کرده اند اما بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک متوجه شکست در ازدواج شده، تن به طلاق می دهند.

 د: فریب ظواهر آراسته و انتقام جویی

خود نمایی و نمایش جاذبه های زنانه موجب می شود جوانان مجرد فریب خورده و شیفته ی این زنان گردند و پس از ازدواج و وصال در یابند که همسرشان شایسته ی محبوبیت نبوده و دچار فریب و زیان شده اند، لذا عشق آن ها تبدیل به نفرت شده، در صدد انتقام جویی بر می آیند و ضمن تحقیر و سرزنش و عیب جویی و سوء ظن به همسران خود در نهایت آن ها را طلاق می دهند.

بنابراین ریشه ی عمده ی طلاق ها، از یک سو بی پروایی زنان و از سوی دیگر چشم چرانی و نظر بازی مردان ضعیف الایمان است که در این بین دو موضوع سبب افزایش چشم چرانی می شود.

1-مردان به خاطر انس و همراهی با همسران خویش، از زیبایی ظاهر و باطن آنان غافل می گردند و یا این زیبایی برای آن ها عادی می شود.

2-زنان به دلیل انس و همنشینی با شوهران و یا اشتغالات زیاد خانه و... کم تر به زینت برای آن ها می پردازند و در محیط خانه با لباس های کثیف، پاره و مخلوط به انواع بوها حاضر می شوند.

در همین جا لازم است به بانوانی که دوست دارند کانون خانواده ی آن ها دارای آرامش و استحکام باشد یادآوری کنیم، نباید کوشش آن ها در این باشد که برای حضور در مجالس مهمانی، شب نشینی، ادارات و... خود را بیارایند اما در منزل مقید به پاکی و نظافت نباشند، در حالی که امر باید به عکس باشد؛ زن باید در مقام آراستگی باشد و دلبری کند9 و در بیرون منزل در امر حجاب و پوشش اسلامی نهایت تلاش را بکند تا از فروپاشی خانواده ها جلوگیری شود.

 2ـ گرایش مردان به چند همسری

بی حجابی علاوه بر این که ممکن است در برخی موارد به فروپاشی خانواده ها منجر شود، آثار سوء دیگری هم دارد؛ مثل گرایش به چند همسری. هر چند در ضرورت تشریع حکم تعدد زوجات در اسلام بنابر مقتضیات زمان و مکان شکی نیست، بلکه صحت آن در برخی موارد مورد تأیید عقل هم هست؛ اما بحث ما در مورد گرایش به چند همسری درباره ی ازدواج های غیر منطقی و غیر ضروری است که بدون تردید علت آن هوس بازی و شهوت رانی است. نباید فراموش کرد که غالباً منشأ این ازدواج ها جلوه گری و پوشش تحریک آمیز زنان است؛ به عبارت دیگر خودنمایی زنان با تحریک پذیری مردان ارتباط مستقیم دارد. امکان ندارد تحریک جنسی در جامعه باشد اما در مردان عادی جامعه که کنترل چشم و تقوای لازم را ندارند هوس و میل به کام جویی را ایجاد نکند. این امیال در مردان تک همسر گرایش ازدواج مجدد را پدیدار می کند، چون مجذوب جاذبه های آشکار زنان بی حجاب شده و اندک اندک متمایل به ازدواج با آن ها می شوند و به همسر قبلی خود بی میل شده، محبت او از دل آن ها خارج می شود.

 3ـ تضعیف غیرت دینی و ناموسی

به فرمایش حضرت علی (علیه السلام) غیرت در مردان نشانه ی ایمان آن هاست،10 اما در اثر بی حجابی این غیرت در مردان تضعیف می شود، چون بین بیماری بدحجابی با بیماری فقدان یا ضعف غیرت رابطه و تأثیر متقابل وجود دارد، دوری زنان از حیا به غیرت مردان و بی غیرتی مردان علت و ریشه ی بدحجابی زنان است.11

علاوه بر موارد یاد شده، بدحجابی دارای آسیب های دیگری نیز می شود که از حوصله ی بحث ما خارج است.

اما در جواب عده ای مانند راسل که معقتدند حجاب باعث ایجاد فاصله بین زن و مرد می شود و به این وسیله حس کنجکاوی مردان نسبت به زنان بیشتر می شود، به قول معروف که می گویند: «الانسان حریص علی ما منع»، این پاسخ را مطرح می کنیم که نیازهای انسان دو دسته است؛ نیازهای محدود و سطحی مثل غذا خوردن و... و نیازهایی که دریا صفت و هیجان پذیرند، مثل: پول پرستی و جاه طلبی. غریزه ی جنسی اگر چه از نظر جسمی جزء نیازهای دسته ی اول می باشد ولی از نظر روحی جزء نیازهای دسته دوم محسوب می شود و با راه حل شما که آزادی جنسی را مطرح می کنید تا فاصله برداشته شود و کنجکاوی از بین رفته و زیبایی زن برای مرد عادت شود، تنها چیزی که قابل حل است و تسکین می یابد، حرارت جسمی است نه عطش روحی.12 اصولاً غریزه ی جنسی هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می شود مثل آتش که هر چه بیشتر به آن خوراک دهند، شعله ورتر خواهد شد.13

بعد از آزاد گذاشتن غریزه ی جنسی با ارضاء این غریزه ی دیوانه شده، نمی شود آن را آرام کرد، بلکه اضطراب و نارضایتی همراه با هزاران بیماری روانی را به همراه می آورد و تنها چیزی که بین مردم عادت می شود باب شدن یک مسأله ی جنسی خاص مثل کارت پستال مستهجن است که این مسأله هم باعث عفت نسبت به آن مسأله نمی شود، بلکه سبب خسته شدن طبع سرکش از آن نوع خاص شده و مرد به ارضا شدن در سطح بالاتر متمایل می گردد.14

ممکن است این سؤال در ذهن قوت پیدا کند که حال با مسأله ی غریزیِ جلوه نمایی و زیباطلبی در زنان چه باید کرد؟ آیا در دین اسلام به این غریزه اهمیت داده نشده و خواسته شده که با حجاب آن را مهار و نابود کنند؟ با مراجعه به متون اسلامی و کلام ائمه (علیهم السلام) به خوبی روشن می شود که اسلام در کوچک ترین مسایل هم نخواسته حسی که در انسان به ودیعه گذاشته شده سرکوب شود، بلکه در حد اعتدال و در مسیر خود امر به ارضای آن فرموده است تا هم آرامش فرد و هم خانواده تأمین شود. حضرت علی (علیه السلام)، در مورد مردی که نگاه کردن زنی باعث تحریک او شده بود، فرمودند: هرگاه چشم شما به زن نامحرمی افتاد به زن خود رجوع کنید تا آرامش بیابید.15

اسلام برای تحکیم خانواده و جلوه ی زیباگرایی زن به او دستور داده که در محیط خانواده برای همسرت خود را آراسته کن و با زنانی که در محیط منزل ژولیده و پریشان هستند به تندی برخورد می نماید که به ذکر چند نمونه از روایات می پردازیم:

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به همسرانتان توصیه کنید که بدون زینت نماز نخوانند و اگر زیوری نیافتند لااقل چرمی به گردن خود بیاویزند و نیز از زینت بدل استفاده کنند، و نیز به آن ها امر کنید رنگ دستشان را با حنا تغییر دهند و این عمل را ترک نکنند تا شبیه مردان نشوند.

و هم چنین به یکی از همسران خویش فرمودند: چرا ژولیده مو هستی و در اثر سرمه نکشیدن چشمت سفید شده؟ چرا خضاب نمی کنی؟

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هیچ زنی نباید بیش از سه روز ترک زینت نماید و لباس مشکی بپوشد مگر زنی که شوهرش از دنیا رفته که چنین زنی باید عده ی وفات (چهار ماه و ده روز)، نگه دارد و ترک زینت کند. در مقابل این دستورات اسلام برای حفظ عفت زنان و جلب نظر آن ها دستوراتی هم به مردان برای آراستگی در منزل داده است. گروهی از مردم به خدمت امام باقر (علیه السلام) رسیدند و ایشان را در حال خضاب کردن سر یافتند که از علت این عمل سؤال کردند، ایشان فرمودند: من مردی هستم که همسرم را دوست دارم و برای همسرم خود را آراسته می کنم و... .16

امام صادق (علیه السلام) برای استحکام رابطه ی بین زن و شوهر می فرمایند: زن در روابط بین خود و شوهرش از سه خصلت بی نیاز نیست که یکی از آن سه اظهار عشق به شوهر و دلربایی است.

با توجه به این سخن امام (علیه السلام) چند توصیه برای بهتر شدن رابطه ی کلامی زوجین و جلب همسران به محیط منزل و به عبارتی دلربایی از آنان ذکر می کنیم:

1ـ روابط زن و شوهر باید حقیقی باشد نه حقوقی بنابراین گذشت، صبوری و فروتنی هر یک از زوجین مثل سرمایه گذاری دو شریک است که پیوند زناشویی را استحکام می بخشد.

2ـ در ارتباط کلامی و غیر کلامی، هرگاه طرف مقابل شما مانعی ایجاد کرد، شما پُل بزنید و او را خلع سلاح کنید و از نقطه ی کوری که او گمان نمی کرد به او یورش برید. به این وسیله مقاومت او شکسته می شود، با کمی فکر می توان متوجه شد که خردمندانه نیست روی آتشی که او روشن کرده بنزین بریزیم. امام صادق (علیه السلام) در سفارشی به عنوان بصری می فرمایند: اگر کسی به تو گفت: اگر یکی بگویی ده تا پاسخ می دهم، بی درنگ به او بگو اگر ده تا بگویی یکی هم نمی شنوی.

3ـ فروتنی و گذشت نباید به ذلت و خواری منجر شود چون آفتِ بردباری، خواری است.

4ـ با تقویت هوش هیجانی خود و متناسب با شرایطی که در آن به سر می بریم مهارت کلامی خود را بالا ببریم؛  مثلاً یک خانم می تواند در جواب این گفته ی همسرش که به او می گوید: «فلانی از تو بهتر است» جواب دهد که: «اما تو از همه برای من بهتری» یا اگر گفت: «من زیر دست تو نیستم» بگوید: «تو آقای منی، غرور و اقتدارت برای من قشنگ است» و... .17

با توجه به مطالب بیان شده، می توان گفت: رعایت حجاب و افزایش مهارت کلامی زنان و اصول دلبری آن ها در کانون خانواده سبب می شود، هیچ عامل تحریک کننده ای در خارج وجود نداشته باشد و این خود از دو جهت به تحکیم خانواده کمک می کند: 1ـ زمینه ی بهره برداری جنسی در خارج خانه به حداقل می رسد و هرگونه رابطه ی جنسی به خانه محدود می شود؛ 2ـ مردان، زنانی را که در خارج از خانه می بینند با همسران خود مقایسه نمی کنند و وابستگی و دلبستگی آن ها به همسر و فرزندان خود بیشتر می شود.18

در پایان به صحبتی از آلفرد هیچکاک اشاره می کنیم، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل: «من معتقدم زن باید مثل فیلمی باشد پر هیجان و پر آنتریک، یعنی ماهیت خود را کمتر آشکار کند و برای کشف خود مرد را به تخیل وادارد، زنان شرقی تا چند سال پیش به دلیل پوشش، جذاب می نمودند و همین مسأله جاذبه ی نیرومندی برای آن ها به وجود می آورد اما به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها در جهت برابری با زنان غربی از خود نشان دادند از پوشش آنان کاسته شد، لذا جاذبه ی آن ها هم کم تر شده».19

 پی نوشت ها:

1.جواد مصطفوی؛ بهشت خانواده، مشهد، نشر هاتف، 1378، ج2، ص235.

2.امین کشوری؛ حجاب من، زهیر، تابستان 1378، ص74؛ ناصر مکارم شیرازی؛ نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج14، ص443.

3.مرتضی مطهری؛ مسأله حجاب، تهران، صدرا، خرداد 1376، ص82.

4.ناصر مکارم شیرازی؛ نمونه، ج14، ص442.

5.محمدرضا کوهی؛ آسیب شناسی شخصیت زن، قم، اتقان، چاپ چهارم، تابستان 1385، ص147.

6.محمد شجاعی ری شهری؛ در و صدف، محیی، 1377، ص83.

7.یوسف غلامی؛ جلوه نمای زنان و نگاه مردان، قم، هاتف، زمستان 1385، صص119-118.

8. همان، ص138.

9.ابراهیم امینی؛ همسرداری، قم، بوستان کتاب، 1378، ص129.

10.محمد دشتی؛  ترجمه نهج البلاغه، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین(علیه السلام)، 1384، حکمت 124.

11. محمد رضا کوهی؛ آسیب شناسی شخصیت زن، ص147.

12. مرتضی مطهری؛ مسأله حجاب، ص122.

13.امین کشوری؛ حجاب من، ص76.14. حسین یزدی؛ آزادی از نظر شهید مطهری، تهران، صدرا، 1379، ص231.

15. نهج البلاغه؛ حکمت 420.

16.زهرا آیت اللهی؛ زن و خانواده، تهران، روابط عمومی شورای فرهنگی اجتماعی زنان، 1381.

17. سید مهدی واعظ موسوی؛ خانواده سبز، مشهد، استوار، 1388، ص61.

18. محمد شجاعی ری شهری؛ در و صدف، ص

19. مهدی واعظ موسوی؛ خانواده سبز، ص100.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 13


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1757)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort