دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
جمعه, 10 فروردین,1403

دعوت نامه ی ماه رمضان


دعوت نامه ی ماه رمضان

مبنای فقهی رؤیت هلال/م.الف و نرجس مقدم

تابستان امسال لبریز از بهار است، بهار قرآن در نیمه ی تابستان منتظر عاشقان نشسته و همه را به مهمانی خدا دعوت می کند؛ اما دعوت نامه ی این مهمانی از آسمان فرستاده می شود بله! دعوتنامه ی ماه رمضان با دیده شدن ماه و به قول فقها با «رؤیت هلال» ثابت می شود. اما گاهی در رؤیت هلال اختلافاتی پیش می آید که اگر از مبنای آن آگاه نباشیم سرگردان شده، شاید دچار سوء ظن بشویم؛ بحثی که چند سالی است در کشور ما بین مردم شایع شده و گمان می کنند که اعلام شروع ماه مبارک و یا اعلام عید فطر دال بر اختلاف فقها با هم است و یا گمان می کنند این امر مسأله ی جدیدی است که اخیراً به وجود آمده در حالی که در این مقاله سعی می کنیم تا مبنای علما در رؤیت هلال از نظر شیعه و سنی و همین طور اختلافاتی که در گذشته های دور بین علما بوده را بیان کنیم تا اطمینان خاطر حاصل شود که اگر گاهی اختلافی هست، اختلاف در مبناست نه در عقیده و مسائل روز و اعلام رؤیت هلال نمی تواند دستاویز خوبی برای افرادی که در صدد تحدید رابطه ی مسالمت آمیز بین علما هستند باشند.

موضوع احکام شرعی گوناگونی مثل روزه در زمان معینی است و رؤیت هلال و یا اموری مثل آن راهی است برای قطعی شدن موضوع. از آن جا که برای قطعی شدن رؤیت هلال ماه تنها باید آن را دید، موضوع دیدن هلال اول ماه مبنای حکم شرعی برای آغاز ماه رمضان است. اما رؤیت ماه با چشم مسلح و ابزاری مثل تلسکوپ و... و یا غیر مسلح و تنها با چشم خود انسان به این دلیل که گاهی دارای نتایج متفاوت و مغایر هستند، هر دو نمی توانند موضوع حکم فقهی باشند. (مجله فقه اهل بیت، پاییز 84، ش 43 باز هم رؤیت هلال با چشم مسلح، رضا مختاری، ص206). پس به ناچار یکی از این دو امر برای مراجع موضوع قرار می گیرد؛ برخی از مراجع عظام رؤیت با چشم مسلح را قبول دارند، مانند مقام معظم رهبری (دامت برکاته) و برخی رؤیت با چشم غیر مسلح را ملاک می دانند و رؤیت با ابزار را قبول ندارند، مانند: آقای مکارم و سیستانی. لذا در مواردی که ممکن است ماه با چشم مسلح دیده شود، مراجعی که رؤیت به این صورت را قبول دارند اعلام شروع ماه مبارک می نمایند در صورتی که چون ماه با چشم غیر مسلح قابل رؤیت نیست مراجعی که رؤیت را مبتنی بر چشم غیر مسلح می دانند، آن روز را از شوال می شمارند؛ پس اگر اختلافی در شروع ماه مبارک رمضان یا اعلام عید فطر است به اختلاف در مبنا بر می گردد که این یک امر طبیعی است و در علوم دیگر و امور دیگر هم شایع است و در احکام دیگر غیر از رؤیت هلال هم این اختلافات دیده می شود همان طور که جامعه شناسان پزشکان و... در امور مربوط به خود گاهی به مبدأ واحدی نمی رسند و در نتیجه مبانی امر مختلف می شود.

در این جا بحثی دیگر مطرح می شود و آن این است که اگر رؤیت هلال در شهری ثابت شد، آیا این مسأله فقط برای مردم همان شهر حجت است یا برای مسلمانان خارج شهر نیز حجیت دارد؟ در صورت حجیت، آیا برای همه ی مسلمانان در هر شهر و مملکتی که باشند چه دور و چه نزدیک کارساز است و یا تنها برای شهرهای مجاور و هم افق محل رؤیت؟

آیا در شهرهای دور نیز بین شهرهایی که در جانب شرقی محل رؤیت قرار دارند و شهرهایی که در جانب غربی، فرقی نیست؟ یا این که در شهرهای غربی محل رؤیت حکم به ثبوت هلال می شود ولی در شهرهای شرقی آن ثابت نیست؟ در این مسأله فقیهان اسلام دیدگاه های مختلفی دارند. مشهور فقهای عامه (اهل سنت) قائلند که این حکم را می شود به همه ی بلاد اسلامی تعمیم داد؛ یعنی با رؤیت هلال در یک شهر می توان گفت که ماه در همه ی شهرها و کشورهای اسلامی رؤیت شده و حکم ماه رمضان را جاری می کنند. دیدگاه مشهور در بین فقهای شیعه اعتبار رؤیت هلال در شهرهای نزدیک و شهرهای هم افق محل رؤیت است و شهرهای دور باید به وظایف خاص خود عمل کنند؛ ولی برخی از فقهای شیعه از جمله علامه حلی، شیخ یوسف بحرانی و مولی احمد نراقی و آیت الله وحید خراسانی، رؤیت هلال را برای غیر از شهر و مکان محل رؤیت چه دور و چه نزدیک معتبر شمرده اند. (مجله ی فقه کاوشی نو در فقه اسلامی، زمستان 73، شماره 2، عنوان اتحاد و اختلاف فقها در ثبوت و رؤیت هلال، ص232).

همان طور که اشاره شد، بیشتر فقهای اهل سنت قائل اند که اگر رؤیت هلال در شهری از راه معتبر شرعی ثابت شد می توان آن را به دیگر شهرها تعمیم داد، خواه با محل رؤیت هلال هم افق باشند یا نباشند.

در الفقه علی المذاهب الاربعه آمده است که «هرگاه هلال در یک ناحیه ای از نواحی رؤیت شود، بر سایر نواحی نیز روزه واجب است. از جهت ثبوت رؤیت هلال فرقی میان ناحیه ی دور و نزدیک نیست. در صورتی که رؤیت هلال از راه معتبر شرعی به مردم برسد در نزد سه تن از پیشوایان فقهی اختلاف افق رؤیت هلال اعتبار ندارد؛ ولی شافعیان با این قول مخالفند، آن ها می گویند: هرگاه رؤیت هلال در ناحیه ای ثابت شود بر مردم هر ناحیه ی نزدیک و متّحد الافق (اتحاد افق به این است که فاصله بین آن دو ناحیه 24 فرسخ باشد) با محل ثبوت رؤیت هلال واجب است که روزه بگیرند؛ اما با این رؤیت هلال بر مردم ناحیه ی دور به خاطر اختلاف افق روزه واجب نیست. پس شاید با این نکته بتوان به این گفته ی بعضی که می گویند: کشورهای عربی در اعلام عید فطر و شروع ماه مبارک دقیق هستند را پاسخ داد چون آن ها با توجه به ثبوت رؤیت هلال در هر ناحیه ای اعلام شروع ماه مبارک را واجب می دانند؛ پس اختلاف زیادی در شروع ماه مبارک در کشورهای عربی نیست ولی در کشور ما بیشتر علما قائل به اتحاد افق هستند و برخی از علما همان طور که گفتیم رؤیت با چشم مسلح را هم قبول ندارند، لذا در برخی سال ها که شرایط جوی مناسب نیست، اختلافاتی به چشم می خورد. (مجله ی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه مشهد، پاییز 85، شماره3، عنوان تعمیم رؤیت هلال از نگاه شماری از فیهان شیعه و اهل سنت عبدالکریم عبداللهی، ص192-191).

در این قسمت به اختلافات علمای شیعه در گذشته می پردازیم تا شبهه ای که امروزه در ذهن مردم کشور وجود دارد که این اختلافات بعد از رحلت امام یا در چند ساله ی اخیر رخ داده و شاید به این اختلافات رنگ و بوی سیاسی هم داده است برطرف شود و روشن گردد که این اختلاف یک مبنای فقهی دارد نه عقیدتی و سیاسی.

1ـ شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده است که در دوران حکومت امیرالمؤمنین (علیه السلام) مردم پس از بیست و هشت روز روزه، هلال عید فطر را مشاهده کردند. امام (علیه السلام) به منادی دستور داد به مردم اعلام کند که ماه رمضان 29 روزه است و یک روز روزه ی قضا بگیرند؛ ظاهراً در آن سال اول ماه رمضان هوا ابری بوده از این رو مردم شعبان را کامل و سی روزه حساب کرده اند و در پایان ماه رمضان با رؤیت هلال در شب 29 معلوم شده است که ماه شعبان 29 روزه بوده و مردم یک روز از آغاز آن را روزه نگرفته اند؛ از این رو حضرت امیر (علیه السلام) دستور دادند یک روز روزه ی قضا بگیرید. میرزای قمی نیز در غنائم می گوید که بسیار در زمان ما اتفاق افتاد که مردم 28 روز روزه و روز 29 را عید گرفتند چند سال پیش در ایران نیز مردم 28 روز روزه گرفتند.

2ـ شیخ صدوق در فقیه روایت کرده است از عیسی بن منصور که وی گفت:

در یوم الشُّک خدمت حضرت صادق (علیه السلام) بودم. امام به غلامش فرمود: «غلام برو ببین سلطان روزه گرفته است یا نه؟ غلام رفت و برگشت و گفت: سلطان روزه نگرفته است. امام غذا طلب کرد و با هم تناول کردیم.

3ـ شیخ محمد جواد مغنیه گوید: در سال 1939م عید قربان در مصر دوشنبه بود و در عربستان سعودی سه شنبه و در بمبئی چهارشنبه! و در سال 1960م دولت پاکستان و تونس برای جلوگیری از هرج و مرج مقرر کردند که برای ثبوت هلال باید به سخن هیئت شناسان و منجمان اعتماد کرد. و از این قبیل اختلاف که از طریق افراد مختلف در طول تاریخ گزارش شده، موارد دیگری نیز یافت می شود که مؤید سخن ماست که این اختلاف در طول تاریخ سابقه داشته و به زمان امروز بر نمی گردد. (فصلنامه ی تخصصی فقه اهل بیت، رضا مختاری، شکل رؤیت هلال، شماره 43، پاییز 84، ص257،253و252).

در نهایت با یک سؤال و جواب به دسته بندی و جمع بندی بحث می پردازیم سؤال شده که گاهی برای اعلام عید فطر به خاطر نظرات متفاوت مراجع مشکلاتی پدید می آید. چرا شهادت و نفی برای همه ی آن ها کافی نیست؟ در جواب گفته شده باید توجه داشت اختلافاتی که در مورد تعیین روز عید فطر پدید می آید، بدون دلیل نیست. این اختلاف دو منشا دارد: الف: اختلاف در مبنا و فتوی؛ به این معنی که ممکن است مرجعی در تعیین ثبوت هلال، اختلاف افق را قبول نداشته باشد و مرجع دیگری آن را قبول داشته باشد یا مرجعی تنها رؤیت با چشم غیر مسلح را ملاک بداند، اما مرجع دیگری تعیین به حلول ماه از هر طریقی و لو به چشم مسلح را کافی بداند. بنابراین ثبوت رؤیت هلال برای یک مرجع دلیل آن نیست که برای مرجع دیگری نیز ثابت شده باشد چرا که چه بسا فتاوای آن دو در مورد ثبوت هلال متفاوت باشد.

ب: درست است که به اتفاق همه ی مراجع شهادت دو بینه ی عادل برای ثبوت هلال کافی است، اما باید توجه داشت که اولاً با توجه به اختلاف مبنای فتوایی که بیان شد، معتبر بودن دو بینه ی عادل نزد یک مرجع به آن معنا نیست که شهادت آن دو نزد مرجع دیگر نیز معتبر باشد؛ زیرا ممکن است مثلاً آن دو نفر ماه را با چشم مسلح دیده باشند در حالی که مرجع دوم دیدن با چشم مسلح را برای ثبوت ماه کافی نداند.

ثانیاً: عدالت بینه برای پذیرش قول آن ها شرط است، لذا عدالت هر یک از دو بینه باید برای هر مرجعی که می خواهد به حرف آن ها اتکا کند ثابت شده باشد. هم چنین در بسیاری از موارد معتمدان یک منطقه رؤیت خود را تنها به اطلاع یکی از مراجع می رسانند که آن مرجع به استناد حرف آن ها حکم به عید فطر می کند؛ اما مراجع دیگر که از این بینه اطلاع نیافته اند چنین حکمی صادر نخواهند کرد. بنابراین حاصل نکته ی اول این است که در مواردی که در تعیین روز عید فطر اختلاف پیش می آید، این اختلاف کاملاً ریشه در مبانی فتاوای مراجع دارد. لذا بدون دلیل و مدرک نیست.

پس همان طور که بیان شد، نباید مسأله ی اختلاف در تعیین روز عید فطر را بسیار بزرگ جلوه داد، چون این مسأله بسیار ساده است و مانند اختلاف فتوا در سایر مسائل جزیی عبادات می باشد. آیا زمانی که مرجعی مثلاً قرائت را به نحوه ای خاص در نماز واجب می داند و مرجع دیگر آن را واجب نمی داند، موجب اختلاف می شود؟ بی تردید پاسخ منفی است. در مسأله ی عید فطر هم به همین سادگی و سهولت است. نکته ای که باید به آن توجه کرد، این است که وظیفه ی هر مقلدی عمل به تکلیف خود است و این تکلیف را مرجع تقلید او تعیین می کند؛ بنابراین اگر مرجع تقلیدی حکم به عید فطر کرد و مقلد روزه خود را خورد، وی کاملاً به وظیفه ی خود عمل کرده است ولو در واقع آن روز عیدفطر نباشد؛ اگر هم مرجع او حکم کرد که امروز روز آخر ماه رمضان است و مقلد وی روزه گرفت، وی به وظیفه ی شرعی خود عمل کرده گرچه در واقع آن روز روز عید فطر باشد.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که ممکن است رؤیت هلال برای مرجع تقلیدی ثابت نشود ولی برای بعضی از مقلدان وی احراز شود که در این صورت آنان به یقین خود عمل خواهند کرد. (سایت تبیان، منبع: حوزه نت، تنظیم برای تبیان، مجید نقدی گروه حوزه ی علمیه، مجله صفحه الی (حوزه علمیه (مجله حوزه) یادداشت روز حوزه، 26/6/88).

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 13


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1549)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort