دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
جمعه, 10 فروردین,1403

گوهر معرفت


گوهر معرفت

 

تناسب معنوی آیات، نگاهی بر اعجاز قرن کریم (بخش دوم) /مترجم: عذرا مرادی

 

از ویژگی‌های قرآن و وجوه اعجاز بیانی آن، تناسب معنوی میان اجزای کلام است که گاه در صدر یا ذیل یک آیه و یا در تعداد آیات مرتبط با هم و گاه در مجموعه‌ی آیات یک سوره مشاهده می‌شود. در شماره پیشین تناسب آیات با یکدیگر را با ذکر نمونه‌هایی مورد بررسی قرار دادیم. اینک به بیان تناسب موجود در هر سوره از قرآن کریم می‌پردازیم.

 

وحدت موضوعی

از امور شایان توجه در اعجاز بیانی کلام وحی این است که هر یک از سوره‌های قرآن کریم مشتمل بر اهداف خاصی است و آیات شریف به منظور دستیابی به آن اهداف و ادای رسالت سوره در کنار هم قرار گرفته اند. انتخاب کیفیت لحن و مقدار عدد آیات سوره نیز معطوف به این حقیقت است. مادامی که آن هدف استیفا نشده است، سوره تمام نمی‌شود. تفاوت لحن و بیان به این معنی است که برخی از آیات شدید اللحن، برخی میانه و متعادل و برخی دیگر نرم و ملایمند، این تنوع و گوناگونی در این راستا حکایت از حکمت و منطقی می‌کند که حاکم بر آیات وحی و برخاسته از صنع دانای حکیم است.

علاوه بر آن شروع دلنشین و ختام شیوا و لطیف هر سوره بیانگر هدفیست که با این شروع و ختام مناسب است.

پس با توجه به این نکات و به مقتضای حکمت الهی، باید هر سوره دارای نظام خاصی باشد که تمام سوره را از آغاز تا انجام فرا گیرد و این همان مطلبی است که اصطلاحاً «وحدت موضوعی» نام گرفته است.

سید قطب به منظور احاطه بر اهداف هر سوره اقدامی تقریباً موفّقیت آمیز انجام داده است. ایشان پیش از تفسیر و ورود به شرح و تفصیل، یک ایده‌ی کلی و بیان اجمالی از اهداف هر سوره را ارائه می‌دهد که دلیل بر پیوستگی طبیعی و ذاتی و یک نوع پیوستگی معنوی و منسجم در هر سوره است که در طی آن غرضی پس از غرض دیگر تأمین می‌شود تا مقصود به تمامی حاصل آید. مفسران متأخر این حقیقت را دریافته اند و پیوسته آن رویه را به کار می‌بندند تا به این هدف بلاغی بی‌نظیر دست یابند. البته باید با تأمل و تأنی پیش رفت و شتاب شایسته نیست. ما هنوز در آغاز این مرحله هستیم و نباید تکلّف بر خرج دهیم و گزارش از امری غیر واقعی که ضرورت هم ندارد ارائه دهیم.

استاد مدنی (رئیس دانشکده اللهیات در ازهر) می‌گوید: «هر یک از سوره‌های قرآن دارای روحی است که به تک تک آیات نفوذ کرده است و بر مبادی (مفاهیم و اصول نخستین)، احکام و دستورات و اسلوب کلی سوره سیطره دارد». و نیز می‌گوید: «پوشیده نباشد که سوره‌های قرآن با این که هر یک از آنها دارای تأثیر خاص و روحی است که در تمام بخش‌ها و اجزای آن حاکم است، اما نمی توان گفت آن‌ها به فصول و باب‌هایی تقسیم شده و به شیوه آثاری که انسان‌ها تألیف می‌کنند، نظام یافته اند. هر که بخواهد معنای کلام الهی را از این طریق دریابد و یا به این گونه تفسیر نماید، خود را به تکلیفی ناروا انداخته و در حقیقت تلاش کرده قرآن را از اسلوب خاص خود خارج نماید. اسلوبی که براساس انتقال یافتن و به تناوب از معنایی به معنای دیگر رسیده است و عبرت‌ها و اندرزها در لابه لای کلام و محتوای آن گسترده است.

تفاوت است میان کسی که تلاشی این چنین می‌کند با کسی که خواننده را متوجه روح سوره و فضای معنوی خاصی که سوره در آن سیر می‌کند، می‌سازد، بدون آن که قرآن حکیم را از شیوه و اسلوب منحصر به فرد خود که در واقع از مهمترین وجوه اعجاز آن است خارج کند.

این شیوه‌ی مطالعات قرآنی برای افراد شایسته تر است از این که قرآن را آیه به آیه مورد بررسی قرار دهیم زیرا روش دوم نگاه کلی به انسان نمی دهد و به او کمک نمی کند تا عظمت سوره را دریابد. (محمد مدنی، صص7-5)

اینک در حد توان خود نمونه‌هایی از تلاش‌هایی که برای دستیابی به اتحاد موضوعی هر سوره انجام شده بیان می‌کنیم به گونه ای که حکایتگر، نظم طبیعی و انسجام هر سوره و مشتمل بر مقدمه، اهداف و خاتمه در قالب یک تقسیم بندی مرتب و یکنواخت است.

 

انسجام و به هم پیوستگی آیات فاتحه الکتاب

این سوره از سه قسمت تشکیل شده است هر قسمت مرحله ای مقدماتی برای مرحله‌ی بعد است. مرحله بندی یکنواخت و گام به گام که در خلال آن ادب بنده ای را که در پیشگاه مولایش ایستاده مجسم می‌کند.این مراحل را یکی پس از دیگری به زیبایی پشت سر می‌گذارد تا خواسته اش را در پایان مطرح نماید.

ابتدا پروردگارش را تمجید و ستایش می‌کند، سپس سرا پا به او می‌پیوندد و در نهایت درخواست خود را در قالب اسلوبی لطیف عرضه می‌دارد. کلام از غیبت به خطاب منتقل می‌شود گویی در ابتدا حجابی میان او و مولایش که نعمت‌های بسیار به وی تفضل نموده وجود دارد و سپس به حضورش بار می‌یابد و شرف حضور پیدا می‌کند.

زمخشری در کشاف می‌گوید: «هرگاه بنده با حضور قلب آغاز به حمد مولایش کند که زیبنده‌ی حمد است، در درون خود انگیزه‌ای برای روی آوری به خدا می‌یابد. وقتی به «رَبِّ الْعالَمينَ» ـ می‌رسد یعنی مالک جهانیان است و هیچ چیز خارج از ملکوت و ربوبیت او نیست ـ آن انگیزه تقویت می‌شود. سپس به «الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» می‌رسد ـ که حکایت از این حقیقت دارد که خداوند انواع نعمت‌ها را چه عظیم و عالی و چه ظریف و دقیق، در اختیار او نهاده ـ آن انگیزه چند برابر می‌شود و پس از آن به آخرین صفت از این صفات والا یعنی «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» منتقل می‌شود که دلالت می‌کند بر این که همه چیز در قیامت در اختیار اوست. در این هنگام انگیزه اش به نهایت قوت می‌رسد و روی آوردن به خدا را وظیفه‌ی خود شمرده و لازم می‌داند نهایت خضوع و مددخواهی در امور مهم را به او اختصاص دهد و او را ویژه‌ی این خطاب گرداند که «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ». این یعنی سراپا تسلیم او شدن که بنده در محضر مولایش اظهار می‌کند و همین خطاب اسباب شفاعت او را فراهم می‌سازد پس در پی آن حاجتش را به امید برآورده شدن عرضه می‌دارد. و قطعاً توفیق شامل حالش خواهد شد. (الکشاف، زمخشری، ج1، ص14)

 

نظام طبیعی و خاص سوره‌ی بقره

این سوره اولین سوره ایست که در مدینه نازل شد و تکمیل آن چند سال به درازا انجامید. در طی نزول آن، سوره‌ها و آیات دیگری فرستاده شدند. با این حال مشاهده می‌کنید که با وجود طولانی بودنش، بر اسلوبی یکنواخت، نظام یافته است. آغاز آن با مقدمه ایست که گریزی از آن نیست سپس مشتمل بر دعوت به اسلام و پس از آن تشریع و وضع قوانین است. و سوره با خاتمه ای شیوا و بدیع پایان می‌یابد. (مقدمه در 20 آیه، مفاد دعوت حدود 120 آیه و تشریع 143 آیه و خاتمه در دو آیه بیان شده است).

در مقدمه به بیان دسته‌های مختلف مردم و موضعی که در مواجهه با دعوت اتخاذ نمودند می‌پردازد: برخی متعهد شده، در برابر حقیقت آشکار سرفرود آوردند. برخی عناد ورزیده، آیات وحی را انکار کردند و دسته‌ی سوم نفاق پیشه کردند و از در حیله گری و دسیسه وارد شدند. به هر حال جایی برای تردید و دودلی وجود نداشت زیرا حق با دلائل و نشانه‌های فراوان آشکار گشته بود. قرآن کریم موضع شک و تردید را مردود می‌شمارد چنان که می‌فرماید: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ» (بقره/2): «آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد».

سپس دعوت خود را با فرستادن یک ندای کلی به تمام مردم اعلام می‌نماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ» (همان/21) : «ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید آن که شما را آفرید». و آن‌ها را با بر این دعوت آشکار تقویت می‌نماید. پیشینه‌ی زندگی انسان از ابتدای خلقت و رفتارهای ستمکارانه اش، به ویژه زندگی سیاه و سراسر ننگ و گناه بنی اسرائیل را گواه می‌گیرد. ایشان تنها ملتی بودند که عرب می‌شناخت و نسبت نزدیکی با ایشان داشت پس از آن زمان تشریع (همان/ 283-12) فرا می‌رسد.

در آغاز سخن از کعبه و شرافتش به میان می‌آید و کلام به نسخ شرایع می‌رسد. ابتدا تغییر قبله را مطرح می‌کند و سپس احکام حج و جهاد در راه خدا، روزه، زکات، اعتکاف، نکاح، طلاق، عده و حیض زنان، رضاع، سوگندها، وصیت، دین (قرض)، ربا و تجارت را تشریع می‌کند. پس از تمام این‌ها خاتمه سوره قرار دارد و بدین ترتیب سوره به انجام می‌رسد.

حال و هوای کلی سوره این چنین است البته در لابه لای آن به مناسبت از کنار چند موضوع دیگر نیز گذر می‌کند چنان که دأب قرآن در گردآوری امور مختلف بر این شیوه است.

در خاتمه‌ی سوره آیات285و 286 سخن از ملکوت آسمان‌ها و زمین سخن به میان می‌آید و از علم خداوند به آن چه در سینه‌های مردم است که حسابرسی ایشان بر آن پایه است و از ایمان پیامبر9به قرآنی که بر او نازل شده و به دنبال آن از ایمان آوردن مؤمنان و این که هیچ کس خارج از توانش تکلیف نمی شود و باید بر ارتکاب خطاها طلب بخشایش کنند و در پایان فضل و رحمت پروردگار را درخواست نمایند.

مناسبت این آیات پایانی با آیات پیشین که به تفصیل براهین دعوت و شاخصه‌های تشریع را بیان نمودند، به روشنی مشاهده می‌شود. امام فخر رازی برای تبیین نظم ذاتی موجود بین این آیات پایانی و آیات پیشین که مشتمل بر استدلال‌های توحیدی و تشریع احکام است وجوه مختلفی را بیان کرده که نیازی به ذکر آن نیست در پایان بیانش چنین می‌گوید: «هر که در فراغت‌های نظم این سوره و زیبایی‌ها و تازگی‌های را که در چگونگی ترتیب و نظم آیاتش وجود دارد، به دقت نظر کند، در می‌یابد که قرآن کریم همان گونه که الفاظ و معانی اش در نهایت فصاحت و بر بلندای شرافت قرار دارند، از نظر ترتیب و نظم آیاتش نیز معجزه است و شاید کسانی که گفته اند قرآن به حسب اسلوبش معجزه است، این نکته را در نظر داشته اند. البته بیشتر مفسران به این نکات لطیف توجه نکرده و از آن غفلت ورزیده اند». (فخررازی، ج7، ص127)

آیه‌ی پایانی سوره را ملاحظه کنید که می‌فرماید:

«آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ... أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ» (بقره/286-285): «پیامبر به آن چه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است... تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیت کافران، پیروز گردان».

بنگرید که چگونه شروع و ختام با هم هماهنگند و چگونه مواضع مختلف و اهداف سوره در عبارات آخر گرد آمده اند، تا به این شیوه‌ی بدیع آغاز سوره را با پایانش تأکید نماید.

 

* این مقاله ترجمه بخشی از کتاب التمهید فی علوم القرآن اثر علامه محمد‌هادی معرفت، ج5، صص197-193 می‌باشد.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 15


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1545)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort