پیشوای دوم نه تنها از نظر علم و تقوا و زهد و عبادت، مقامی برگزیده داشت. بلکه از لحاظ بذل و بخشش و دستگیری از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود.
کریم اهل بیت(علیهالسلام)/صفیه خالقی
نیمهی ماه رمضان سال سوم هجرت، در خانهی علی و فاطمه (علیهماالسلام)، فرزندی دیده به جهان گشود که او را حسن نامیدند و این نام، از حُسن و نیکویی او نشان داشت. آری فرزندی که در خانهی علی (علیهالسلام) دیده به جهان گشاید و در دامن زهرا (علیهاالسلام) پرورده شود و نفس گرمِ حبیب خدا، هدایتگر و نوازشگر او بوده باشد، باید جز حُسن و جمال در سیرت و صورت او یافت نشود. او حَسَن است، سرور جوانان بهشت و سبط اکبر که او را به لقبهای سیّد، زکی، مجتبی و نیز تقی خوانده اند.
امام را بهرهای فراوان از خوی محمّدی و سیرهی علوی بود و به حق که سیرت فاطمی در جای جای زندگیاش تجلّی یافته بود. او سرآمد بسیاری از صفات و فضایل انسانی بود که در این میان صبوری، بردباری و حلم او بیش از همه، شایستهی یاد کردن است چنان که گویی حلم با نام حسن زاده شده است. (گلستان قرآن، 5/163)
گشاده دستی از دیگر صفات و فضایل امام مجتبی (علیه السلام) بود. پیشوای دوم نه تنها از نظر علم و تقوا و زهد و عبادت، مقامی برگزیده داشت. بلکه از لحاظ بذل و بخشش و دستگیری از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامی آن حضرت، آرامبخش دلهای دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان و نقطهی امید درماندگان بود. هیچ فقیری از خانهی آن حضرت، دست خالی بر نمیگشت. هیچ آزرده دلی، شرح پریشانی خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمیکرد، جز آن که مرهمی بر دل آزردهی او نهاده میشد. گاهی پیش از آن که مستمندی اظهار احتیاج کند و عرق شرم بریزد، احتیاج او را برطرف میساخت و اجازه نمیداد که او رنج و مذلّت سؤال را برخود هموار سازد.
روزی امام مجتبی (علیهالسلام) به زیارت بیت الله مشرّف شده بود. شخصی را دید که با خداوند راز دل میگوید. به گفتههایش گوش داد و شنید که چنین عرض میکند: «خداوندا! ده هزار درهم نصیب من گردان که...». امام بیدرنگ برخاست و به منزل رفت و درست به همان اندازه که او از خدا خواسته بود، برایش فرستاد. (مجلسی، 332/43)
در واقع، این روحِ انفاق و کرامت بود که همواره درِ خانه و مهمانخانهی امام مجتبی را به روی غریبان و مسافران و رهگذران باز نگه میداشت و نام او را در جان و دل آدمیان به عنوان «کریم اهل بیت» جاودانه میساخت و هر خویش و بیگانهای را بر سر سفرهی احسان او مینشاند و هر تازه واردی را در کوچههای مدینه به جستجویش وا میداشت. حسن بن علی (علیهالسلام) از تمام امکانات خود برای انجام امور نیک و خداپسندانه بهره برداری میکرد و اموال فراوانی در راه خدا میبخشید. در تاریخ ثبت شده است که: «حضرت مجتبی (علیهالسلام) در طول عمر خود، دوبار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم نموده، نصف آن را برای خود نگه داشت و نصف دیگر را در راه خدا بذل نمود». (یعقوبی، 215/2)
امام مجتبی (علیهالسلام) گاهی مبالغ قابل توجّهی را یک جا به مستمندان میبخشید به طوری که مایهی شگفتی آنها و دیگران میشد. روشن است که چنین بخشش چشمگیری برای همیشه شخص فقیر را بینیاز میساخت و او میتوانست با این مبالغ، تمام احتیاجات خود را برطرف نموده، زندگی آبرومندانهای تشکیل دهد و احیاناً سرمایهای برای خود تهیّه نماید. امام روا نمیداشت مبلغ ناچیزی که خرج یک روز فقیر را به سختی تأمین میکند، به وی داده شود و او ناگزیر گردد برای تأمین روزی خود، هر روز دست احتیاج به سوی این و آن دراز کند.
همّت بلند و طبع عالی حضرت اجازه نمیداد کسی از در خانهی او ناامید برگردد و گاهی که کمک مستقیم مقدور نمیشد، به طور غیر مستقیم در رفع نیازمندیهای آنان کوشش میفرمود و با تدابیر خاص، گره از مشکلات گرفتاران میگشود. البته آن بزرگوار با آن که معدن کَرَم و احسان بود، در عین حال با روش صحیحی از هرگونه سوء استفاده از احساسات مذهبی، جلوگیری مینمود. هم به نیازمندان میآموخت که در چه شرایطی دست نیاز برآورند و به سیادت و کرامت روح خویش ضربه نزنند و هم به متدیّنان میآموخت که از بذل و بخششهای بی مورد خودداری کرده و در عین قیام به وظیفهی انفاق، بصیرت و آگاهی لازم را داشته باشند و به اندازهای ببخشند که گِرهی از زندگی گرفتاران باز گردد و مشکلی حل شود. (غیاثی کرمانی، ص15)
«هنگامی که از امام مجتبی (علیهالسلام) پرسیدند: چگونه است که شما هیچ سائلی را محروم نمیکنی و دست خالی بر نمیگردانی؟ حضرت فرمود: «چون من خود سائل خدایم و شرم دارم که خود سائل باشم و سائلی را محروم گردانم، خداوند مرا عادت داده که نعمت خود را بر من ببارد و من نیز خدا را عادت دادهام که نعمت او را بر دیگران سرازیر گردانم. پس میترسم که اگر من عادت خود را ترک کنم خداوند نیز عادت خود را ترک کند». (همان، ص26)
هم چنین روایت شده که مردی نزد امام حسن (علیهالسلام) آمد و اظهار نیاز کرد. امام به او فرمود: «برو و حاجت خود را در نامهای بنویس و برای ما بفرست، ما حاجتت را بر میآوریم». آن مرد رفت و حاجت خود را در نامهای نوشته برای امام (علیهالسلام) فرستاد و آن حضرت دو برابر آن چه را خواسته بود به او عنایت فرمود. شخصی که در آن جا نشسته بود عرض کرد: به راستی چه پر برکت بود این نامه برای این مرد ای پسر رسول خدا! امام فرمود: «برکت او زیادتر بود که ما را شایستهی این کار خیر و بذل و بخشش قرار داد. مگر نمیدانی که بخشش و خیر واقعی، آن است که بدون سؤال و درخواست باشد و آن چه پس از درخواست و مسئلت بدهی بهایی است که در برابر آبرویش پرداختهای». (رسولی محلاتی، ص336)
فهرست منابع:
1ـ ارمغان ماه خدا، مجلهی گلستان قرآن، تهران.
2ـ یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، 1389.
3ـ پیشوایی، مهدی، زندگانی امام حسن (علیهالسلام)، قم، امام صادق، بیتا.
4ـ غیاثی کرمانی، محمدرضا، سیره اخلاقی امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، قم، حضور، 1385.
5ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، 1374.
6ـ رسولی محلاتی، هاشم، زندگانی امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، 1369.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 17