دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
شنبه, 01 اردیبهشت,1403

نبشتن ز گفتن مهم تر شناس(درون مایه)


نبشتن ز گفتن مهم تر شناس(درون مایه)

فاطمه اکبری

         

برای نوشتن باید محتوای خاص، متفاوت و معنی‌داری برای نوشته‌های خود بیابیم. در اصطلاح نویسندگی، به این محتوای خاصی که نوشته‌ها را هر چه قدر که شبیه به هم باشند، با یکدیگر متفاوت می‌کند، «درون مایه» می‌گویند.

درون مایه، فکر اصلیِ حاکم بر اثر است که نویسنده به دنبالِ پرداختن به آن، اجزای نوشته‌ی خود را رقم می‌زند. برای مثال، داستان یوسف پیامبر (علیه‌السلام) قصه‌ی کاملی است که در قرآن و عهدین روایت شده است. پس از قرآن، کتاب‌های زیادی این ماجرا را نقل کرده‌اند، از روی این داستان، سریال تلویزیونی و انیمیشن هم ساخته شده است؛ هم چنین، فیلم‌ها، سریال‌ها و داستان‌های زیادی از محتوای این روایت قرآنی برای اثباتِ تفکّر خود استفاده کرده‌اند؛ امّا ما هیچ یک را شبیه به هم نمی‌دانیم. سریال یوسف پیامبر و پویانمایی کودکانه‌ی آن، اگر چه موضوع مشترکی را به تصویر کشیده‌اند، امّا از نظر محتوا و معنی متفاوتند. «بوی پیراهن یوسف» ساخته‌ی حاتمی‌کیا را هم به دلیل تفاوت موضوع، متفاوت از داستان یوسف (علیه‌السلام) می‌دانیم.

بنابراین، روایت‌ها، اگر چه در موضوع مشترک باشند، امّا بنابر دیدگاه راوی، درون مایه‌ی متفاوتی پیدا می‌کنند و درون مایه‌ی متفاوت اثرِ دیگری را رقم می‌زند. حالا به دور و بر خود نگاه کنید! اطراف شما پر از موضوعات تکراری یا غیر تکراری است که منتظرند شما به آن‌ها معنی ببخشید و از آن‌ها یک اثر به یادماندنی بسازید.

جالب است بدانید، بیشتر سروده‌های حافظ، تقلید و اقتباسی از شعر هم عصران یا پیشینیان اوست که وی توانسته با توانمندی در بیان و ارائه‌ی معانی جدید با همان الفاظ و عبارت پیشینیان اشعاری ماندگار بیافریند. گوته، شاعر آلمانی، اشعار خود را با الهام از شعر مشرق زمینی و به ویژه حافظ نوشته است و آثار پائولو کوئیلو بازنویسی داستان‌های سعدی، مولوی و دیگر نویسندگان برجسته‌ی دنیاست. پس ناامید نباشید، شروع کنید و اوّلین قدم را بردارید.

 

طرح

حالا وقتِ نوشتن است؛ کاغذ و قلم خود را آماده کنید. بهتر است از یک دفتر برای چرک‌نویس استفاده نمایید تا دست نوشته‌هایتان پراکنده نشود. با یک مداد سیاه نرم بنویسید که اگر خواستید عبارتی را تغییر دهید، بتوانید آن را پاک کنید؛ در غیر این صورت، خودکار روان یا روان‌نویس ابزار مناسبی برای این کار به شمار می‌روند.

روی کاغذ، مثل یک نقّاش طرح کار خود را رسم نمایید. البتّه طرح در نویسندگی مانند طرح در نقّاشی نیست. یعنی نیازی نیست شما چیزی را نقّاشی کنید؛ بلکه لازم است محورهای اصلیِ نوشته‌ی خود را روی کاغذ ثبت کنید. برای ثبت طرح دو روش را به شما پیشنهاد می‌کنم:

 

الف ـ طرح خورشیدی

ساده‌ترین روش، رسمِ طرح خورشیدی است که می‌توان به وسیله‌ی آن نوشته‌های کوتاه یا انشای مدرسه را نوشت. من از این روش برای آموزش انشانویسی به فرزندانم استفاده کرده‌ام و باید بگویم نتیجه‌ی خوبی هم داشته است. فرض کنید می‌خواهید درباره‌ی بهار یک انشا بنویسید، امّا نمی‌دانید چه چیزهایی را باید بنویسید و از کجا باید شروع کنید. ابتدا دایره‌ای روی کاغذ چرک‌نویسِ خود رسم کنید. وسط دایره موضوع خود را بنویسید. حالا یکی یکی شعاع‌های خورشید را رسم کنید و در انتهای هر شعاع، هر آن چه را درباره‌ی بهار می‌دانید و به فکرتان می‌رسد روی کاغذ بیاورید. هر چه شعاع‌های خورشید شما بیشتر باشد، انشای شما هم پر حجم‌‌تر و بهتر خواهد شد.

در اصطلاح روان‌شناسی به این کار، تداعی معانی می‌گویند. حالا آجرهای لازم را تهیه کرده‌اید و می‌توانید کار ساختن نوشته‌ی خود را آغاز کنید. مطالبی را که در انتهای هر شعاع خورشید نوشته‌اید، دسته‌بندی کنید و به آن‌ها نظم بدهید. می‌توانید آن‌ها را روی کاغذ به ‌ترتیب بنویسید و می‌توانید در انتهای هر شعاع، بنابر اهمیت مطلب و تقدیم و تأخّر آن شماره‌ای بگذارید تا اولویت‌های شما مشخص شود. شماره‌گذاری و اولویت‌بندی به شما کمک می‌کند در نوشتن نظم ذهنی خود را حفظ کنید. در هنگام کار شما می‌توانید ترتیب از پیش تعیین شده را تغییر دهید.

 

ب ـ طرح زنجیره‌ای

در نوشته‌های تحقیقی طولانی، مقاله‌ها و قصّه‌ها، طرح خورشیدی به دلیل محدودیت، کاربردی ندارد و بهتر است از طرح زنجیره‌ای استفاده کنید. در طرح زنجیره‌ای، ابتدا اطلاعات لازم درباره‌ی موضوع مورد نظر خود را که از راه پژوهش، جستجو و تفکّر به دست آورده‌اید، به صورت عمودی، روی کاغذ بنویسید. در ابتدای کار، به هیچ عنوان از نوشتن تداعیات ذهنیِ خود جلوگیری نکنید؛ پس، به ترتیب اولویت، هر یک را شماره‌گذاری نمایید.

جمله‌هایی که می‌نویسید، بنابر موضوع نوشته‌ی شما می‌تواند، به صورت سؤالی یا گزاره‌ی خبری باشد، امّا باید بین هر گزاره با گزاره‌های پیشین آن، ارتباطِ عقلی برقرار باشد، یعنی هر گزاره، نتیجه و معلولِ علّت پیش از خود باشد. به این ترتیب گزاره‌های طرح شما، به شکل زنجیره‌ای به هم پیوسته و در امتداد یکدیگر قرار می‌گیرند. اگر یکی از حلقه‌های این زنجیره آن چنان که باید به دیگر حلقه‌ها متّصل نشده باشد، طرح نوشته‌ی شما دچار اشکال شده، به سُستی می‌گراید.

به همین دلیل، داستان نویسان، طرح را رابطه‌ی علّی و معلولیِ بین گزاره‌های اصلیِ ساختاری داستان تعریف می‌کنند. بنابراین تعریف، در طرح داستان، باید «چرا»یی هر گزاره معلوم باشد.

در ادامه‌ طرحِ داستانِ قرآنی حضرت یوسف (علیه السلام) را به صورت فشرده می‌آوریم:

1ـ یوسف (علیه‌السلام) فرزند یعقوبِ پیامبر بود.

2ـ پدرش او را بسیار دوست می‌داشت؛ زیرا یتیم بود، ولیّ خدا پس از یعقوب بود و زیباتر از همه بود.

3ـ برادران یوسف به دلیل توجه پدر به او حسد بردند.

4ـ یوسف در خواب دید ماه و یازده ستاره بر او سجده می‌کنند.

5ـ یعقوب خواب او را رسیدن او به پیامبری و پادشاهی تعبیر کرد که بر همه‌ی برادران حکومت خواهد کرد.

6ـ یعقوب خواست یوسف خواب را پنهان کند تا از حسد برادران در امان باشد.

7ـ برادران یوسف سخنان او و پدرشان را شنیدند؛ پس به او حسد ورزیدند.

8ـ برادران به بهانه‌ی بازی یوسف را به صحرا بردند.

9ـ یوسف را در چاه انداختند و سپس به کاروانی که او را یافته بود فروختند.

10ـ برادران پیراهن یوسف را به خون گوسفند آلودند و به یعقوب گفتند: گرگ او را دریده.

11ـ یوسف را به بردگی به مصر بردند.

12ـ همسر عزیز مصر یوسف را خرید.

13ـ همسر عزیز، پس از جوانی یوسف عاشق او شد.

14ـ یوسف به خواسته‌های او تن نداد.

15ـ یوسف به دلیل تهمت همسر عزیز به او به زندان افتاد.

16ـ در زندان خواب زندانیان را تعبیر می‌کرد با علم نبوت خویش.

17ـ پادشاه خوابی دید.

18ـ هیچ کس نتوانست آن را تعبیر کند.

19ـ زندانی آزاد شده یوسف را معرفی کرد.

20ـ یوسف خواب پادشاه را تعبیر کرد.

21ـ تعبیر خواب هفت سال قحطی پس از هفت سال خشکسالی بود.

22ـ پادشاه به یوسف ایمان آورد و او را مشاور خود کرد.

23ـ به همت یوسف، مصر از قحط سالی نجات یافت.

24ـ برادران یوسف برای تهیه‌ی گندم و فرار از قحط سالی به مصر آمدند.

25ـ یوسف برادران را شناخت اما ابراز نکرد.

26ـ دریافت دوباره‌ی گندم را منوط به دیدن برادر هم مادری خود بنیامین قرار داد.

27ـ برادران بنیامین را به مصر بردند.

28ـ یوسف بنیامین را نگاه داشت.

29ـ یعقوب که پسران را بی‌ بنیامین دید، حکمت خدا را در دل بریدن از فرزندانش دانست.

30ـ یعقوب راضی به قضای الهی شد و خداوند اجازه داد او یوسف را ببیند.

31ـ خانواده‌ی یعقوب همگی به سوی مصر شتافتند تا در آسایش و زیر سلطنت یوسف زندگی کنند.

32ـ یوسف در پیش پدر دیر از اسب پیاده شد.

33ـ پس خداوند پیامبری را از نسل یوسف برداشت.

 

آغاز و انجام در طرح

چنان که در طرح داستان یوسف (علیه‌السلام) می‌بینید، آغاز و انجام داستان در طرح کاملاً روشن است. حوادث اصلی و مهم که ساختار قصّه را سازمان می‌دهند، نیز به ترتیب رخ دادنِ آن‌ها در کنار یکدیگر آمده‌اند. بنابراین، طرح در داستان را می‌توان چنین تعریف کرد: سلسله حوادث منطقی که از یک نقطه‌ی معیّن شروع شده و به وسیله‌ی حوادث اصلی و فرعی، به نقطه‌ی پایانی می‌رسد که هر یک از این حوادث، با دلیل منطقی و قابل قبول به جزء ما قبل خود و اجزای بعدی‌اش، پیوسته است.

 

فایده‌ی طرح

طرح حکم چارچوب محکم اثر را دارد؛ اثری که چارچوب محکمی نداشته باشد، با کوچک‌ترین تلنگری فرو می‌ریزد. فایده‌ی تنظیم طرح پیش از نوشتن این است که نویسنده با دقّت در اجزای طرح (طرح کتاب، مقاله، داستان و...) پیوند منطقی و عقلانی بینِ اجزای کار خود را بررسی می‌کند؛ آن چه را منطقی و صحیح است، بر می‌گزیند و آن چه که با سایر مطالبِ او ارتباطی ندارد، حذف می‌کند و تلاش می‌نماید بین اجزای مختلف کار خود ارتباطِ درستی برقرار کند.

طرح باعث می‌شود، همه‌ی چراهای اثر، با پاسخ منطقی آن‌ها پشتِ سرِ هم بیاید و تصویری روشن و شفّاف از چارچوب نهایی کار پیش روی نویسنده قرار گیرد.

مهم‌ترین کمکی که طرح به نویسنده می‌کند، این است که به او می‌گوید، کار خود را از کجا شروع کند. طرح، تصویر کاملی از کار نهایی را پیش روی نویسنده می‌گذارد و به او امکان می‌دهد بتواند از میان اجزای مختلفِ آن بهترین بخش را برای آغازِ کار خود برگزیند.

توضیح: به عنوان مثال، نویسنده‌ای که می‌خواهد داستانِ حضرت یوسف (علیه‌السلام) را بازنویسی کند یا از روی آن یک نمایشنامه یا فیلمنامه تهیه نماید، بنابر انتخاب خود می‌تواند داستان را از ابتدای حقیقی ماجرا یعنی تولّد یوسف (علیه‌السلام) شروع کند، یا از زمانی که او داخل چاه است؛ می‌تواند یوسف را به بازار برده فروشان مصر ببرد و یا از زندان آغاز کند. وقتی طرح روشنی پیش رو داشته باشید، می‌توانید براساس آن بهترین نقطه‌ی شروع را برای اثر خود پیدا کنید.

بنابراین، قصه‌ها همیشه از آغاز واقعیِ خود شروع نمی‌شوند؛ بلکه نقطه‌ی شروع براساس ذوق و سلیقه‌ی نویسنده، نوع درون مایه‌ی مورد نظر او و حتّی زاویه دیدی که برای نوشتن اثر خود انتخاب می‌کند، متفاوت می‌شود.

نقطه‌ی اوج اثر خود را پیدا کنید!

اگر هر یک از گزاره‌های تشکیل دهنده‌ی طرح را از نظر مقدار تأثیری که بر رَوندِ نوشته‌ی شما دارند (در این جا به طور خاص نوع نوشته‌های داستانی مورد نظر است) درجه‌بندی کنید، نوعی نمودار ارزش‌گذاری خواهید داشت که به شما کمک می‌کند مهم‌ترین و اثرگذارترین گزاره‌ها را بشناسید. شناخت نقطه‌ی اوج به شما کمک می‌کند درباره‌ی ابتدا، انتها و پیکره‌ی کار خود بهتر تصمیم بگیرید.

پس از ارزش‌گذاری اجزاء اثر، نقطه یا نقطه‌های اوج اثر شما معلوم می‌شود؛ حوادث و میزان تأثیر هر یک در بافتِ روایت مشخص می‌شود، گزاره‌های زمینه‌ساز از گزاره‌های اصلی تمیز داده می‌شود و همین‌ها باعث می‌شوند، نویسنده چهره‌ای شفّاف از کار خود را پیش‌رو داشته باشد.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 17


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1771)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort