چه خطراتي مهدي ياوران را تهديد ميكند؟ / عطيه تحقيقي
وضعيت موجود به گونهاي ملالآور است كه موجب ميشود ما زبان به شكايت گشوده و از رنجهاي خودمان به پيشگاه الهي سخن برانيم. (سهرابی، ص220) مهمترين دليل تأخير فرج و ظهور امام، کمبود مهدی باوران و مهدی یاوران از جهت كمّيت و كيفيّت در ميان شيعيان و انصار امام است. (رک: آصفی، ص220)
در فقرات انتهايي دعاي شريف افتتاح، صحبت از شكايت اجتماعي است و به پيشگاه خداوند متعال بيان ميداريم:
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا (إِمَامِنَا) وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا...؛ بارالها ما به درگاه تو شكايت مىكنيم از فقدان پيغمبرت (صلوات الله عليه و آله) و از غيبت امام ما و بسيارى دشمن ما و كمى تعداد ما و فتنههاى سخت بر ما و غلبهی محيط روزگار بر ما...». (قمی، ص285)
در شرح اين فراز دعا از جبهههاي مختلف جنگ شيطان با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) و ياران خاصّ حضرت و مهدي ياوران كه سبب كمي تعداد آنان شده است، سخن ميگوييم؛ در ابتدا به بیان معنای مهدی باوری و مهدی یاوری پرداخته، سپس فرق بين ياران خاص حضرت و مهدي ياوران را بيان ميكنيم.
الف ـ معنای مهدی باوری و مهدی یاوری
مهدی باوری یعنی ایمان و عقیده (پیوند عقلی و پیوند قلبی) به حجّت دوازدهم که باوری اسلامی است و براساس کتاب و سنّت پدید آمده و بر پایهی قوی ترین برهانهای عقلی و نقلی استوار است. این باور و ایمان با پیوند مداوم و مستمرّ برخاسته از معرفت با امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) به طور کامل در ارتباط است و تعمیق این عقیده، شخص را به اوصاف منتظر واقعی نزدیک میگرداند. مهدی باوری یعنی اعتقادی که از حدّ بینش و نگرش میگذرد و به حیطهی رفتاری، به خصوص رفتار فردی وارد میشود و تأثیرها و نمودهای عینی بر جامعه دینداران خواهد داشت.
تجلّی مهدی باوری در مهدی یاوری است. هر آن چه باور و اعتقاد به امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه) عمیقتر باشد، یاری و کمک به حضرت در عصر غیبت و حضور بیشتر جلوه میکند. در باور و اعتقاد مهدویّت این معرفت به وجود میآید که نیاز حضرت به یاران و امداد رسانان در صحنههای مختلف، متفاوت است و برای برپایی جامعهی توحیدی و دولت کریمه، نخست باید با جهاد نفس و تمرین اخلاص در رسیدن به مقام یاوران مهدی کوشید و پس از خودسازی، با احیای امربه معروف و نهی از منکر به اصلاح جامعهی اسلامی پرداخت. (رک: پورحسینی، صص11-10)
ب ـ فرق بين ياران خاص حضرت و مهدي ياوران
ياران خاص حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) 313 نفرند که از آنان به پرچم داران تعبير نموده اند. هريك از اين ياوران خاص، نقش عظيمي در فرماندهي سپاه، گشودن شهرها، ادارهی امور و... دارند (رک: سلیمیان، ص444) و در حكومت حضرت، هريك از آنها بر يك استان فرمانروايي کرده و احكام اسلام را مو به مو اجرا مينمايند. (رک: خادمی، ص59)
در روايات گوناگون تركيب اين 313 نفر ياران خاص را از پيامبران و جانشينان آنان، تقواپيشگان و صالحان روزگار و امّتهاي پيشين و از سران و بزرگان اصحاب پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) بيان ميكنند.
امام علي(علیهالسلام) در وصف آنان ميفرمايند: «أُولئِكَ خِيارِ الأُمةِ مَعَ أَبرارِ العِترةِ؛ آنان خوبان امّتاند با نيكان خاندان (پيامبر)». (طوسی، ص473)
آن چه گفتيم مربوط به ياران خاصّ حضرت بود؛ امّا ياوران حضرت، مؤمنان صالحي هستند كه به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) در مكّه و غير آن ملحق شده، زير پرچمش گرد ميآيند و با دشمنان خدا و پيامبر خدا ميجنگند. (رک: سلیمیان، ص444) قيام حضرت از مكّه، پس از اجتماع آنان خواهد بود؛ در روايات براي حضرت از لشكر ده هزار نفري سخن به ميان آمده است.
امام صادق (علیه السلام) در اين باره ميفرمايند: « لا يَخرُجُ القائمُ مِن مكةِ حتى تَكمُلَ الحلقةُ قُلتُ و كم الحَلقةُ قالَ عشرةُ آلافٍ؛ امام قائم(عجل الله تعالی فرجه) از مكه خارج نميشود مگر هنگامي كه گروه تكميل شوند. راوي ميپرسد آنان چند نفرند؟ امام پاسخ ميدهد: ده هزار نفر». (مجلسی، ص367)
البته اين تعداد، جمعي از ياوران ايشاناند و نه همهي آنان. به عنوان نمونه تنها سيّد هاشمي با دوازده هزار نيرو به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) در عراق ملحق ميگردند. (رک: سلیمیان، ص445)
نتيجه آن كه: دو دسته كردن اصحاب حضرت به چند دليل ميتواند باشد:
1- دو دسته كردن به جهت اختلاف در درجات اخلاص آنهاست به اين نحو كه 313 نفر از آنها در درجهی كمال اخلاصاند و بقيه در مرتبه اي پايين ترند.
2- اختلاف دو دسته در سرعت ملحق شدن آنها و رسيدن آنان به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) است؛ به اين نحو كه 313 نفر، از ديگران زودتر به حضرت ملحق ميشوند.
3- اختلاف در دفاع نمودن از حضرت ميباشد به اين معنا كه 313 نفر اوّلين دستهاي هستند كه حضرت را ياري خواهند نمود.
4- اختلاف به لحاظ وظايف و كارهايي است كه به دلیل تفاوت درجات اصحاب به آنها محوّل خواهد شد. به عنوان مثال 313 نفر از فرماندهان و رئيسانند برخلاف بقيّهی افراد. (رک: رضوانی، ص590)
حال سخن اين است كه ما اگر همّت آن را نداريم كه در جمع ياران ويژهی حضرت باشيم، دست کم بكوشيم كه از خيلِ عظيمِ همراهان و لشكر همگاني آن حضرت بيرون نباشيم. (رک: آیتی، ص90)
باتوجه به آن چه كه از ويژگيهاي مهدي ياوران بيان شد، مسلّم است كه مبارزه و ستيز با ياوران حضرت براي دشمن، استراتژيك و ضروري است. دشمن در كمين مهدي ياوران است و درصدد است از هر راه ممكن آنان را از خط و مسير مهدويت منحرف كند. لذا باید این خطرات را شناخت و در صدد رفع آنها برآمد در ادامه به برخی از این خطرات اشاره مینماییم.
ج ـ خطرات تهدید کنندهی مهدی یاوران
خطراتي كه مهدي ياوران را تهديد ميكند فراوان است و ما در این مجال به برخی از آنها به طور اجمال اشاره ميكنيم.
1- هجوم غفلت
آن چه موجب موفّقيت انسان در هر كاري ميشود توجّه قلبي اوست. جامعهی موفّق، جامعه اي است كه از امام زمان خود غافل نشود. چرا كه شياطين جنّي و انسي ميكوشند مردم دنيا خصوصاً پيروان آن حضرت را از وجود مقدّس ایشان غافل نمايند.(نعمتی، صص203-202) دسیسههای شیطان در غفلت انسان از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) چند چیز است كه به بعضي از آنها اشاره ميشود.
1-1- ايجاد شك و ترديد
چون غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) طولاني ميشود، بسياري از مردم دست خوش شك و ترديد ميگردند. برخي در اصل تولّد و برخي ديگر در دوام عمر آن حضرت شك ميكنند و جز افراد آزموده و مخلِص و داراي شناخت عميق، كسي بر ايمان و عقيده به امامت آن حضرت باقي نميماند. (دژبرد، ص83)
پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) ضمن حديث مفصّلي ميفرمايند: مهدي(عجل الله تعالی فرجه) از ديدهی شيعيان و پيروانش غايب ميشود و جز كساني كه خداوند، دلهاي آنان را جهت ايمان شايسته قرار داده، در اعتقاد به امامت او استوار نميمانند. (گلپایگانی، ص101، ح4) همين شك و ترديد سبب غفلت ميگردد و ياد و خاطرهی حضرت را از دلها ميزدايد.
2-1- متّهم ساختن افرادي كه با عشق و محبّت نام مقدّس حضرت بقيّه الله را ترويج مينمايند.
يكي ديگر از راههاي شيطان براي غفلت از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه)، القای مطالبي است كه به شكل مرموزانه اي ياد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را از خاطرهها ميزدايد. به عنوان مثال ميگويند: زياد از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) صحبت نكن كه ميگويند جزء فلان حزب يا دسته هستي. (رک: نعمتی، ص204)
با اين كار، خودِ ما يكديگر را از توجّه به آن حضرت بازداشته و برخلاف سفارشات خداوند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمّهی هدي (علیهم السلام) كه از همه بيشتر نام امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) را بر زبان جاري ميساختند، عمل مينماييم. (رک: همان،1379، ص154) اين مطلب علاوه بر آن كه بسياري از مردم را دلسرد ميكند باعث فراموشي و غفلت از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) خواهد شد. (همان، ص204)
در اينجا فقط به دو مورد از عواملي كه سبب غفلت از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) مي شود اشاره كرديم، امّا همين دو مورد كافي است كه بدانيم غفلت از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) چه آثار سوئي را در پي دارد و گاهي اين غفلت كار را به جايي ميرساند كه در صف مقابل امام قرار ميگيريم. اگر حوادث تاريخي را بنگريم ميبينيم چه بسيار بودند آنان كه در صف عشّاق و اولياء خداوند بودند ولي لحظهاي غفلت چگونه آيندهی تاريكي براي آنها رقم زد. (ره توشه مهدی یاوران، ص206)
شبث بن ربعي از دعوت كنندگان امام حسين (علیه السلام) بود ولي در كربلا در شمار فرماندهان دشمن قرار گرفت. او به حضرت ابوالفضل (علیه السلام) كه از عمر سعد براي اهل خيام تقاضاي آب كرده بود گفت: برو به برادرت بگو كه اگر دنيا را آب فرا بگيرد قطره اي از آن را به شما نخواهيم داد مگر اين كه با يزيد بيعت كند. اين شخص به شكرانهی شهادت امام، مسجدي بنا كرد كه به نام او شهرت يافت. شبث بن ربعي در صفّين در ركاب علي (علیه السلام) بود و در جنگ با خوارج نيز در ميسرهی جنگاوران لشكر علي (علیه السلام) بود. (همان، ص263)
2- پيدايش مدّعيان مهدويت
نگاهي به تاريخ اسلام نشان ميدهد كه در طول زمان، افرادي جاه طلب و سودجو ادعاي مهدويت كردهاند يا گروهي از مردم عوام، افرادي را مهدي ميپنداشته اند. (دژبرد، ص108) حمايت خائنانه استعمارگران و جبههی استكبار از مدّعيان مهدويت مانند سيّد علي محمد باب، سيّد محمد نوربخش و... نيز نشان از اهمّيت اين موضوع دارد و روشن گر اهداف شوم و پليد دشمنان است. (تونهای، ص98)
دشمن ميداند بهترين راه خراب كردن يك عقيدهی پرتحرّك و پرجوشش، ميتواند مصنوعي كردن و ترسيم اشتباه آن عقيده باشد. بنابراين افرادي كه فساد و تباهي در اعمالشان هويداست را به عنوان مهدي معرفي ميكنند تا با خدشه وارد كردن در متون تاريخي و با فريبكاري، چهرهی مهدي اصيل را خدشهدار ساخته و سرانجام نتيجه بگيرند كه اگر مهدويت اين است ما با آن مخالفيم و آن را انكار ميكنيم. لذا بايد هوشيار بود و براي شناسايي و شناساندن مهدويت اصيل كوشش كرد. (نصوری، ص176)
3- ترس و وحشت از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه)
در دنياي امروز تبليغات منفي دربارهی حضرت وليّ عصر(عجل الله تعالی فرجه) چنان است كه ميگويند: مهدي ميآيد و خرابي، جنگ و جوي خون به راه مياندازد و ایشان را خشن و خون ريز معرفي ميكنند تا در عمل مردم را از ظهور پربركت حضرت بترسانند. (نعمتی، 1379، 153/2)
همچنین ميگويند اگر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) بيايد همهی گناهكاران را از بين ميبرد. در اين جا شيطان كوشيده است امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) را رودرروي انسان قرار داده و ترس عميقي در دلها ايجاد نمايد. اين مطلب باعث دلسردي از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) مي شود زيرا هر مسلماني با خود ميگويد ما هم بالاخره گناهاني كردهايم و اگر با آن حضرت روبهرو شويم ما را هم مورد مؤاخذه قرار خواهد داد؛ پس همان بهتر كه ظهور ايشان ديرتر انجام شود. اثر اين نقشهی شيطان در اشخاص ضعيف آن است كه از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) خواهند ترسيد و بي توجّه از كنار مسايل مربوط به آن حضرت خواهند گذشت و حتّي خواست قلبي آنان اين ميشود كه تا ما هستيم ظهور انجام نشود. (همان، راهی به سوی نور، صص205-204)
اشكالي كه ما داريم اين است كه فرهنگ توجّه به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) در ميان ما به فراموشي سپرده شده است. از آن حضرت تصوّر شمشيري برهنه و ترسناك و تصوّر خونريزي و خشونت و وحشت و ويراني و جنگ داريم. (همان، 1379، 197-2) لذا مهمترين برنامهاي را كه امروزه دشمن در صدد آن است انتشار تبليغات مسموم رسانهاي (تونهای، ص98) و برنامهريزي براي نسل آينده و ايجاد تنفّر در آنان نسبت به مهدويت است. (جعفری، ص276)
از جملهی این کارها ساخت سريالي به نام «نوسترآداموس» كه به مدت سه ماه متوالي از شبكهی تلويزيوني آمريكا پخش شد و هدف از آن به تصوير كشيدن چهره اي خشن و گرفتار جنون قدرت از مهدي موعود(عجل الله تعالی فرجه) و تحريك عواطف ملل غربي عليه اسلام و منجي موعود آن بود. (تونهای، ص98)
از ديگر موارد، ساخت فيلمي با عنوان «فتنه» است كه در آن نيز چهرهي اسلام، چهرهاي خشن و بسيار مخرّب و وحشتزا معرّفي شده و پيامد حضور حضرت ولي عصر(عجل الله تعالی فرجه) را جنگها و جنايتها و ناامنيها قلمداد كرده است.
بازي كامپيوتري «در جهنم خليج فارس» معروف «به يا مهدي» است كه اين بازي عهده دار هدف برنامه ريزي براي نسل آينده و ايجاد تنفّر در ميان آنان است. (جعفری، ص295)
مواردي كه اشاره شد نمونهي كوچكي است از صدها موردي كه دشمن در جهت تخريب مهدويت در پيش گرفته است. بنابراين بايد هوشيار بود و از خواب غفلت بيدار شد و به ياري مظلوم آل محمد(عجل الله تعالی فرجه) شتافت و مهربانترين چهره را از او به جهانيان نشان داد و با استفاده از تمامي امكانات، تبليغات سوء دشمن را خنثي و چهرهی حقیقی آن حضرت را براي مردم جهان آشكار نمود. (نعمتی، ص260)
4- بسط سطحي مهدويت گرايي
مشكل عمدهی جامعهی ما، بسط سطحي مهدويت گرايي است. بايد اذعان داشت كه مهدويت و انتظار، نه از حيث عقيدتي، نه از حيث انديشه و تفكّر و نه از حيث سلوك و رفتار، عمق چنداني در بين مردم و به خصوص جوانان ما ندارد و در همين راستا، ضررهاي فراواني متوجّه نظام ما شده است.
مهمترين ريشهی اين مشكل، برخورد سنّتي مردم با مهدويت و انتظار است. متأسّفانه مردم عادت كردهاند آن چه را كه آسان تر است و براي تأمين زندگي مادّي و عادي آنان سودمندتر به نظر ميرسد، برگزينند و گرايش كمتري به مقولههاي معرفتي و تعهّدآور داشته باشند. به طور مثال نيمهی شعبان را بهانهاي براي طاق نصرت بستن و تزيين معابر و برگزاري جشنها قرار ميدهند و مداحيها را بر سخنرانيها و دريافت پيامهاي مهدويت و انتظار ترجيح ميدهند. البتّه بايد توجّه داشت كه بستن طاق نصرت و چراغانيها هرچه بيشتر و بهتر بايد انجام شود، امّا بايد رفتار ما به گونه اي باشد كه علاوه بر استفاده از نور ظاهري آنها، از نور معرفت صاحب آنها نیز بهرهمند گرديم.
اكثر مردم، زيارت جمكران و نماز صاحبالزّمان را تنها ابزاري براي درخواست حوایج از آن بزرگوار ميشمارند و به جاي آن كه امام را براي امام بخواهند، امام را براي خود ميخواهند و از اين كه شناختي نسبت به مقام و مرام آن حضرت ندارند، كمبودي حس نميكنند. گويا هيچ وظيفهاي در ايّام غيبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) بر عهدهی افراد گذاشته نشده است. (ره توشه مهدی یاوران، صص187-186) لذا بايد هرچه بيشتر در جهت شناخت عميق مردم از حضرت ولي عصر(عجل الله تعالی فرجه) كوشش نمود.
اکنون در خصوص ترويج فرهنگ مهدوي چند راهكار پيشنهاد مينمایيم:
1- اطّلاع رساني وسيع و گسترده در معرفت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) و آگاه سازي افراد از طريق وسايل ارتباط جمعي هم چون اينترنت.
2- فرهنگ سازي انتظار از طريق تابلوهاي تبليغاتي و... به خصوص پيامهاي ديني از طريق صداوسيما به صورت مداوم به گونه اي كه انتظار براي مردم امري مأنوس گردیده و جامعه نشانهای از انتظار فرج داشته باشد.
3- مراكز علمي، حوزههاي علميه، آموزش و پرورش و... هركدام در سطح خود به انتشار آموزههاي فرهنگ مهدويت بپردازند تا مردم به طور مستمر در طول سال، ماه، هفته، ايام و اعياد اسلامي با پيامهاي جديد قرآني، اسلامي و مهدوي روبهرو شوند.
4- توجّه دادن به غيبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) و عوارض آن؛ برخلاف تبليغات رسانههاي غربي كه ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را همراه با قتل و غارت نشان ميدهند. حقايق غيبت و عوارض آن براي مردم بيان شود و به جاي آن، رفاه و امنيت مهدوي را جايگزين نمايند تا رغبت افراد به انتظار و زمينه سازي براي آن بيشتر گردد. (هاشمی، ص201)
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ؛ خدايا ما از تو اميد و اشتياق داريم كه دولت با كرامت آن امام زمان را به ظهور آورى و اسلام و اهلش را به آن عزّت بخشى و نفاق و اهل نفاق را ذليل و خوار گردانى». (قمی، ص285)
فهرست منابع:
1ـ قمي، عباس، كليات مفاتيحالجنان، ترجمه مهدي الهي قمشهاي، قم، نشر اسوه، چاپ چهارم، 1385.
2ـ سهرابی، صادق، با انتظار در خیمهاش درآییم، فصلنامه انتظار.
3ـ آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا 1، ترجمه تقی متقی، فصلنامه انتظار، سال دوم، شماره6، چاپ دوم، 1381.
4ـ پورحسینی، مریم، امام مهدی (ارواحنا فداه) در ادعیه و زیارات، پایان نامه سطح سه (کارشناسی ارشد) مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، مشهد، مدرسه علمیه نرجس(سلام الله علیها)، 1387.
5ـ خدامراد سلیمیان، فرهنگنامه مهدويت، قم، مرکز تخصصی مهدویت، 1383.
6ـ خادمی شیرازی، محمد، جهان بعد از ظهور یا فروغ بینهایت، بیجا، مؤسسه الغدیر، بینا.
7ـ الطوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، الغيبه، قم، معارف اسلامی، 1411.
8ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار لدرر اخبار الائمه الاطهار(علیهمالسلام)، لبنان، مؤسسه الوفاء، 1404هـ.ق.
10ـ رضوانی، علیاصغر، موعودشناسي و پاسخ به شبهات، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ پنجم، 1386.
11ـ آیتی، نصرتالله، مهدی یاوران، فصلنامه انتظار، سال دوم، شماره3، 1381.
12ـ نعمتی، علیرضا، راهي به سوي نور، قم، نشر خورشید مکه، چاپ هفتم، 1379.
13ـ دژبرد، احسان، شناختي تازه از امام زمان (ارواحنا فداه)، بیجا، مهر قائم (عجل الله تعالی فرجه)، 1387.
14ـ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخبالاثر فی امام الثانی عشر(عليهالسلام)، تهران، مکتبهالصدر، چاپ سوم، بیتا.
15ـ نعمتی، علیرضا، خورشيد هدايت (شرحی مبسوط بر سخنان امام خمینی (رحمه الله علیه) پیرامون عظمت و شخصیت منجی آخرالزمان (ارواحنا فداه))، قم، نشر خورشید مکه، 1379.
16ـ مرکز تخصصی مهدویت، ره توشه مهدي ياوران، قم، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)، 1381.
18ـ تونهای، مجتبی، موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، قم، نشر میراث ماندگار، چاپ سوم، 1385.
19ـ محمدرضا منصوری، متمهدیان و مدعیان مهدویت2، فصل نامه انتظار، سال سوم، 1382.
20ـ جعفری، محمد صابر، مهدی انکاری انتظار ستیزی، فصل نامه انتظار، سال دوم، شماره5، 1381.
21ـ هاشمی، ریحانه، نقش زن در زمینهسازی ظهور، فصلنامه انتظار، سال هفتم، شماره 22، 1386.