دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
شنبه, 01 اردیبهشت,1403

چشمه های حکمت


چشمه های حکمت

اخلاص /  استاد طاهایی (اعلی الله مقامها) 

اخلاص مهم‌ترين صفت براي يک مبلّغ و مدرّس در همه‌ي زمينه‌هاست. اين سفارش هميشگي قرآن، انبيا و اوليای الهيست كه به همه‌ي كارها رنگ خدايي بدهيد. اگر مي‌خواهيد سخن شما اثر داشته باشد مخلص باشيد. هرچه بيشتر از اخلاص برخوردار باشيد اثر سخن بيشتر است. وقتي سخن براي خداوند تبارك و تعالي گفته شد؛ او اثرش را زياد مي‌كند. در اين صورت ديگر حبّ و بغض‌ها نمي‌تواند رفتار انسان را تحت تأثير خود قرار دهد. يک معلّم و مدرِِِّس بايد توجّه داشته باشد نسبت به شاگردانش از روي حبّ و بغض عمل نکند که يکي را بيشتر و ديگري را کمتر دوست دارم؛ يکي فاميل من، ديگري نزديک به من و آن يکي دور است و... .

حبّ و بغض يک وجهي است که اخلاص را از ما مي‌گيرد. بايد در همه‌ي زمينه‌ها براي خدا خالص بود. در اين باره آيات قرآن زياد است. در مورد علي(علیه السلام) و خاندان اطهارش مي‌فرمايد:

«اِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُرِيدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَ لاَ شُکُورًا؛ ما فقط براي رضاي خدا به شما طعـام مي‌دهيم و از شمـا هيچ انتظار جزا و پاداش و حتّي تشکّري نداريم».

 اخلاص علاوه بر اين‌که عمل را نوراني مي‌کند، انسان را نیز راهنمايي مي‌کند؛ هر کسي که براي خدا کار کند، خدا براي او و به نفع او کار مي‌کند.

در آيه‌ي ديگر مي‌‌‌فرمايد: «اِتَّبِعُوا مَنْ لاَ يَسْئَلُکُمْ اَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ؛ شما پيروي کنيد از کسي که (اصلاً) از شما طلب مزد نمي‌كند، (اجـر نمي‌خواهـد) و خـودش هم  هدايت يافته است».

قرآن دو شرط براي يک معلّم و مدرّس قرار داده است: اين دو شرط چيست؟

هدايت خود فرد مربّي. يعني انسان ساخته شده باشد.

اجر و مزد نخواهد.

افرادي را كه مي‌بينيـد حرفشـان خيـلي مؤثّر است، کساني هستند که وقتي سخنراني آن‌‌ها تمام شد و پاکت به آن‌ها داده شد، وجه را از درون پاکت برمي‌‌دارند، بدون اين‌‌که به مقدار آن نگاه کنند که نفهمند صاحب مجلس چه‌قدر به آن‌‌ها داده است که خلوصشان از بين نرود. «اَلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمِينَ» بجاست من از شما عزيزان تشکّر کنم و هم از مديران محترممان در مجتمع مشکوه.

عزيزان! اين‌‌ها لطف خداست خداوند تبارک و تعالي در طول خدمتم که بنده نمي‌دانم چند درصد از آن پذيرفته شود، ولي اين‌‌قدر همکاران و همراهان خوبي نصيبم کرده که خودم متعجّبم، وقتي قصد کرديم مدرسه راه بیندازیم نمي‌‌دانم خدا اين مديران به اين خوبي را از کجا براي ما فرستاد. بدون هيچ چشم داشت. مديراني که خالص فقط براي خدا قدم برمي‌‌دارند و هم‌‌‌چنين همکارانشان خالصانه براي خدا کار مي‌‌‌کنند.

شما چون اميد داريد تحت نظر وليّ عصر (اَرْوَاحُنَا لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ فِدَاء) باشيد. حرکت کرديد و به اين مدرسه آمديد و همه جوره مي‌‌سازيد، اين اخلاص شما را نشان مي‌‌دهد. از خداوند ـ تبارک و تعالي ـ مي‌‌خواهم که روز به روز بر اخلاص شما بيفزايد چون آن‌چه که به عمل ارزش مي‌‌‌دهد و آن را نوراني مي‌‌کند، خلوص است. نيّت هر چه‌‌قدر پاک و خالص باشد، عمل ارزش پيدا مي‌‌کند. ممکن است يک عمل در ظاهر خيلي عمل خوبي باشد ولي مثل يک شيئ بي ارزش باشد چون عمل به نيّت بستگي دارد. پيامبر گرامي اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مي‌فرمايند:

«اِنَّمَا اْلاَعْمَالُ بِالنِّيََّاتِ؛ عمل بر محور نيّت استوار است».

نيّت هر چه باشد به عمل ارزش مي‌‌دهد و عمل را نوراني مي‌‌کند. پيامبر گرامي اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مي‌‌فرمايند: «مَنْ اَخْلَصَ الْعِبَادَةَ لِلَّهِ اَرْبَعِيـنَ صَبَاحـًا ظَهَـرَتْ يَنَابِيـعَ الْحِکْمَة مِنْ قَلْبِهِ عَلَي لِسَانِهِ؛ کسي که چهل روز عملش را فقط براي خدا خالص کند، چشمه‌‌هاي حکمت از قلب او بر زبانش جاري مي‌شود».

توجّه كنيد عزيزان! يک تمرين بسيار جالبي به انسان مي‌‌‌آموزد. اگر بخواهيم بدن سازي کنيم، حدّاقل چند روز بايد ورزش برويم و حرکات ورزشي و نرمشي را ياد بگيريم. چه‌‌قدر بايد در اين زمينه تمرين کنيم. حال ما مي‌‌خواهيم روح انساني را بسازيم، خودمان را انسان کنيم. مي‌‌‌فرمايد: چهل روز عملت را براي خدا خالص کن بعد مي‌‌بيني چشمه‌‌هاي حکمت از قلب بر زبانت جاري مي‌‌شود.

اين مسأله خيلي مهمّ است، به درس خواندن و مطالعه بستگي ندارد. بلکه به خلوص نيّت، بستگي دارد.

اگر ما ان‌شاءالله در اين زمينه سعي كنيم از همين ساعت، يک لحظه هم دير است، عقب نيندازيم، تصميم بگيريم فقط براي خدا عمل کنيم. سخن مي‌‌گوييم فقط براي خدا بگوييم. نظر مي‌‌کنيم فقط براي خدا نظر کنيم. غذا مي‌‌خوريم چون بدن نياز دارد. خدايا براي رضاي تو اين غذايي که مناسب جسم و روح من است مي‌‌خورم تا تقويت شوم که بعد بتوانم در راه تو خدمت كنم  و عمل و عبادت انجام دهم با اين نيّت اگر غذا بخوريم مثل اين‌‌که در نماز و در صف جماعت ايستاده‌‌ايم. مي‌‌خوابم با نيّت خدايي بخوابم. کار روزانه انجام مي‌دهم با نيّت خدايي انجام دهم. فرزند تربيت مي‌کنم، به شوهر رسيدگي مي‌‌کنم، به ديدن دوست مي‌روم؛ حتّي تفريح براي خدا بروم چون بدن و روح نياز به تفريح دارد. چهل روز استراحت براي خدا مي‌‌کنيم مثل نماز. همان‌‌طور که نماز را با نيّت انجام مي‌‌دهيم، تمام کارها را با نيّت خدايي انجام دهيم. يك مبلِّغ زماني که مي‌‌خواهد سخني بگويد ابتدا فکر مي‌کند: آيا خدا به اين سخن گفتنم راضي است؟ بعد سخن مي‌‌‌گويد، اگر فکر کند که خدا راضي نيست، لب فرو مي‌‌بندد. با خود فکر مي‌‌کند، آيا خدا راضي هست اين غذا را بخورم؟ دست دراز مي‌‌‌کند، راضي نيست دست مي‌‌کشد. آيا خدا راضي هست اين نظر را بکنم؟ راضي نيست چشم مي‌‌‌بندد. چهل روز اين تمرين را داشته باشيم، ببينيم انسان مي‌‌شويم يا نه. وقتي خودم ساخته شدم آن وقت ببينم چه اثري روي شاگردم دارم؟ چه تأثيري روي فرد تحت تربيت خودم دارم. در اين شرايط چشمه‌‌هاي حکمت از قلب بر زبان جاري مي‌‌شود. سخن در قلب مي‌‌نشيند، چون از قلب خارج مي‌‌شود.     

در جمع اساتید و طلاب مدرسه علمیه نرجس (علیهاالسلام) و مدیران و دبیران مدارس مشکوه، سال 1385

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 20


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (2710)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort