در چرايي پوشش بانوان و حد و حدود آن
مصاحبه با استاد شایسته خوی
مقدمه: طبق قرار قبلي در دفتر مديريت محترم مكتب نرجس(عليهاالسّلام) حضور يافتيم تا سؤالاتي كه پيرامون حجاب و عفاف داشتيم را مطرح نماييم. استاد با چهرهاي متبسّم پذيراي ما شدند. ساعتي در خدمت ايشان بوديم و از بيانات گرمشان خوشهچيني نموديم. حاصل اين گفتگو را با هم ميخوانيم.
شميم: قانون حجاب در اسلام از چه زمانی و چرا گذاشته شده است؟
*پوشش و لباس همواره با انسان بوده و زنان بيش از مردان در همهی تمدّنها داراي پوشش بودهاند. شواهد متعدّدی در قرآن حاکی از این نکته است که در جامعهی عرب قبل از اسلام زنان برای حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبی برخوردار نبودند، به همین دلیل همسران پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) از متابعت آن الگو منع می شوند. «یا نِسَاء النَّبی لستن کَاَحَدٍ مِنَ النِّسَاء....».(احزاب/32-33) دستورهای اصلاحی اسلام نسبت به پوشش زنان نیز حاکی از برخی نقصها و کاستیها در پوشش زنان آن دوره و فاصلهی آن با پوشش مورد سفارش اسلام است.
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً؛ اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو،روسريهاي بلند خود را بر خويش فروافكنند اين كار براي اينكه شناخته شوند و همواره مورد آزار قرار بگيرند بهتر است؛ خداوند همواره آمرزنده و رحيم است». (احزاب/59)
شميم: حجاب در ايران چه پیشینهای داشته است؟
*با توجه به فطری بودن مقولهی حجاب تمامی ادیان آسمانی، جامعه را به سوی حجاب فراخواندهاند و حتّی در قومیتها و ملل گوناگون با ریشهی تاریخی کهن نظیر ایران به عنوان یک فرهنگ نهادینه شده است.
در ایران باستان، چادر قبل از حضور دین مبین اسلام به عنوان مقولهای ملّی مطرح بوده است تا آن جا که برخی محقّقان و اندیشمندان، پوشش اسلامی را نتیجهی تعامل فرهنگی بین اعراب و ایرانیان دانستهاند. امّا صحیح آن است که مبانی فقهی و احکام اسلامی از آن جا که بر پایهی فطرت و ارزشهای والای بشری نهاده شده است، با مهر تأیید زدن بر حجاب ایرانی موجب تقویت و اعتلای فرهنگ حجاب که اکنون مترادف با پوشش اسلامی است، شده است. یافتههای پژوهشی نشان میدهد که زنان ایرانی از زمان مادها (نخستین ساکنان ایران) حجاب کاملی شامل پیراهن بلند چیندار، شلوار تا مچ و چادر و شنلی بلند روی لباس داشتهاند این حجاب در دوران مختلف حکومت پارسها نیز معمول بوده است. در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجاب کاملی برخوردار بودند. برابر متون تاریخی، در همهی آن زمانها پوشاندن سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد میکردند و همپای مردان به کار میپرداختند.
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونهای بوده است که در دوران سلطهی کامل شاهان، هنگامی که خشایار شاه به ملکه «وشی» دستور داد بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران زیبایی او را بنگرند، وی امتناع کرد و برای این سرپیچی، به حکم داوران، عنوان «ملکهی ایران» را از دست داد.
شميم: حدّاقلها در پوشش چه مقدار است؟
*آيات كريمهی قرآن بيان حدّاقلّي حجاب است. مسأله حجاب در دو سوره از سوره های قرآن مطرح شده؛ به طور اجمال در سورهي احزاب آیهی 59 و به طور تفصیل در سورهی نور. در روایاتی از پیامبر نیز محدودهی حجاب بیان شده است. در برابر نامحرم باید از چهار پوشش استفاده کرد. پیراهن (درع)، روسری (خمار) پوشش وسیع تر از روسری که بر روی سینه بیفتد (جلباب) چادر و شلوار (ازار). (مجمع البیان، 271/7)
پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) ميفرمايند: ای اسماء! وقتی زن به سنّی رسید که عادت ماهانه برای او اتّفاق افتاد جایز نیست که جز صورت و دست وی تا قدری بالاتر از مچ در معرض دیگران قرار گیرد. (درالمنثور، جلال الدین سیوطی،42/5 )
شميم: كشف حجاب در ايران چه علل و عواملی داشت؟ این اتّفاق چرا رخ داد؟
*در ايران اوّلينبار بيبندوباري و بدحجابي توسّط شاه عباس كبير با پذيرفتن برادران شرلي شروع شد. بعد از اين، رضاخان در ايران مأمور كشف حجاب شد و رسميت كشف حجاب از اين زمان شروع شد. كشف حجاب در ايران پديدهی خودجوش داخلي نبود. محرّكهاي خارجي داشت. اين پديدهی ناشي از تأثير فرهنگ و آداب و رسوم غربي تحت عنوان تجدّدخواهي، در ميان ايرانيان، به ويژه آنها كه افكار و زندگي غربي را تجربه كردهاند، بوده است. طرّاحان كشف حجاب ميدانستند براي رسميّت بخشيدن به اين پديده بايد زمينههاي لازم در كانونهاي خانواده فراهم آيد. يكي از موانع، مخالفت همسران با بيحجابي زنانشان در معابر عمومي بود؛ بنابراین برنامههاي اوّليهي آنها در جهت تغيير ذهنيت سرپرست خانواده تدوين شد و سپس جنبهی رسمي و قانوني يافت. ابتدا با تشكيل جمعيتهاي مختلف زنان در بيحجاب كردن آنان از بين كاركنان دولت آغاز كردند. استفاده از مراكز تعليم و تربيت و ايجاد مدارس آموزشي به سبك اروپا از ديگر عوامل زمينهساز كشف حجاب در ايران بود.
شميم: معمولاً واژهی حجاب و عفاف به دنبال هم ميآيند آيا اين دو واژه به لحاظ بار معنايي مترادفند؟
*مترادف نيستند بلكه يكي مقدّمهي ديگري است. حجاب به معنای پوشاندن بدن از نامحرمان، امری فطری است که برای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد. عفاف مُولِّد حجاب است و به تعبير ديگر عفاف قاعدهی هرم حجاب است. عفاف قدرت كنترل و تسلّط قوهی عاقله بر قواي شهويّه و غضبيّه است.
شميم: آيا همانطور كه بايد خانمها خود را بپوشانند آقايان هم موظّف به رعايت حجاب هستند؟
*آقايان هم موظّفند به اقتضائات خودشان و با توجّه به شرايطشان حفظ حجاب داشته باشند.كما اينكه خداوند به ايشان به حفظ فرج امر كرده است.
شميم: بهترين شكل حجاب از حيث طرح و رنگ و پوشش چگونه است؟
*در بين رنگها ، رنگهاي تيره و مشكي در تأمين حجاب حدّاكثري بانوان در بيرون منزل مؤثّر هستند. علاوه بر اين رنگ مشكي پوشانندهی رنگهاي ديگر است. در روانشناسي رنگها، سياه به معناي نه است، رنگ مشكي، اثر كاهش تحريكهاي روحي رواني را دارد از آن جهت كه رنگي صامت و غير محرك است. نه تنها موجب جلب توجّه ديگران نميشود، بلكه به عدم توجّه نیز كمك ميكند.
شميم: اسلام علل حجاب و پوشش را چه طور تعریف میکند؟
*تعريف اسلام از حجاب و پوشش، عبارتست از: صيانت از زن و مقام او؛ محفوظ ماندن از صدمات شيطان؛ ارج نهادن به ساحت و شخصيت زن؛ استحكام پايههاي اجتماع و تقويت حضور مؤثّر بانوان در اجتماع.
شميم: ضرورت حضور خانمها در اجتماع و حدّ و حدود آن چگونه است؟
*خانمها در اجتماع حضورشان در حدّ ضرورت لازم است و حدّ و حدود آن در آيات كريمه مشخّص است.كنترل در نگاه كردن، كنترل در صحبت كردن و محتواي آن: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً؛ پس به گونهاي هوسانگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوييد»، (احزاب/32) كنترل راه رفتن: «وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ؛ و هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمين نزنند»، (نور/31) كنترل در پوشش: «يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ؛ روسريهاي بلند خود را بر خويش فرو افكنند»، (احزاب/59)، كنترل تعامل با نامحرمان: «... وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ... و (زنان با ايمان) دامان خويش را حفظ كنند، ...وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُن... و زينت خود را جز آن مقدار كه نمايان است، آشكار ننمايند، ...وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُم... و به (مؤمنان) بگو عفاف خود را حفظ كنند».
شميم: با توجّه به موقعيّت علمي و شغلي خودتان فكر نميكنم با حضور خانمها در اجتماع مخالف باشيد. آيا پوشش چادر براي حضور خانمها در موقعيتهاي شغلي گوناگون مشكل آفرين نيست؟
چادر علاوه بر اين كه مشكل آفرين نيست، تقويت كنندهي انگيزه و همّت آنها خواهد بود.
شميم: بيش از سي سال از انقلاب اسلامي ميگذرد، در طيّ اين مدّت چه عواملي بر حجاب و عفاف زنان ما تأثيرگذار بوده؟ هم تأثيرات مثبت و هم تأثيرات منفي؟
* عواملي از قبيل: خانواده؛ تغذیه و لقمهها؛ عوامل درونی (خود باختگی، عدم تثبیت شخصیت)؛ تهاجم دشمن و توطئههای برنامهریزی شده؛ دوری از مبانی اصولی دین و آموزههای محکم آن؛ دور ماندن از زیباییهای دین و از همه مهمتر کم رنگ شدن خدا در برنامههای زندگی فردی و اجتماعی باعث شده مسألهی حجاب آن طور که باید در خانواده و اجتماع مطرح نشود و از این رو جوانان ما صدمات زیادی دیدهاند.
شميم: امروز برخي بانوان ما از بد حجابي به بي بند و باري رسيدهاند با توجّه به شيوههاي مختلف مبارزه با بيحجابي در سطح جامعه اشكال را در چه ميبينيد؟
*کارها معمولاً سطحی و بدون پشتوانهی علمی انجام میشود و صرفاً مقطعی و متناسب با فعّالیّتهای دورهاي است. دغدغهمندی و رفع مشکل از جامعهی انسانی از اصول مهم برطرف کردن ناهنجاریهاست. امّا آشنایی مردم با ضرورت حجاب مراتبی دارد.كه این مراتب عبارتند از: معرّفی هویّت فرد به خودش، تعیین جایگاه او در آفرینش، تبیین رحمت پروردگار نسبت به بندگانش، تبیین وظایف انسانی در برابر خدا و خودش و مردم.
این آموزهها را میتوان از طريق آموزش و پرورش (متون درسی)، رسانه (تلویزیون، سینما، مجلّات و روزنامهها)، همچنين با زبان هنر (در سطح شهر، محلهای رفت و آمد بین شهری) تبلیغ کرد.
شميم: اين عصر، عصر ارتباطات ناميده شده آيا اين ارتباطات اجتماعي آسيبي براي عفّت و حجاب بانوان و همينطور آقايان ايجاد نميكند؟
*وقتی انسانها را از اسارت خودشان خارج کنیم مطمئنّاً هیچ چیز نمیتواند آنها را از مسیر حقّه جدا کند ولو ارتباطات اجتماعی. لذا قرآن ندا میدهد: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ...؛ بگو: اي اهل كتاب! بياييد به سوي سخني كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزي را همتاي او قرار ندهيم و بعضي از ما، بعض ديگر را، غير از خداي يگانه به خدايي نپذيرد...». (آل عمران/64) اگر ما اسیر دیگری میشویم علّتش این است که اسیر خودمان هستیم.
شميم: براي ترويج فرهنگ عفاف و حجاب رسانه چه رسالتي دارد؟
*«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ...؛ شما بهترين امّتي بوديد كه به سود انسانها آفريده شدهاند،( چه اينكه) امر به معروف و نهي از منكر ميكنيد و به خدا ايمان داريد...». (آل عمران/110)
«وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ...؛ بايد از ميان شما، جمعي دعوت به نيكي و امر به معروف و نهي از منكر كنند...». (همان/104)
شميم: تاكنون فيلمي كه در مورد عفاف و حجاب ساخته شده باشد، ديدهايد؟
*خیر. من ندیدهام. متأسفانه از این جهت خیلی نادر کار شده و در فیلمها آن مفاهیمی که باید منتقل نمیشود.
شميم: نظارت بر رسانههايي چون روزنامهها، مجلات، تلوزيون، سينما، سينماي خانگي، نمايشها و... براي ترويج فرهنگ عفاف و حجاب صورت ميگيرد و اگر بله چه قدر موفق بوده است؟
*به نظر میرسد نظارتی هست امّا فقط به شکل کمّی.
شميم: تأثيرگذارترين عامل بر فرهنگ عفاف و حجاب را كدام مجموعهي دولتي يا غير دولتي ميدانيد؟
*مجموعهی دولتی حکم اجرایی را دارد مجموعههای علمی به خصوص حوزه نقش کلیدی در ساماندهی فرهنگ حجاب دارند.
شميم: مسئوليت تغيير مباني فكري غربي حاكم بر رسانه بر دوش كيست؟
*مسئولیت تغییر مبانی فکری غربی حاکم بر رسانه به عهدهی چند گروه است:
اول، دست اندرکاران و مسئولین طراز اول رسانه. (وزارت ارشاد، رئیس صدا و سیما و مسئولین نشریات و روزنامهها)؛ دوم، نهادهای فرهنگی مرتبط با رسانه؛ آموزش و پرورش و آموزش عالی؛ سوم، حوزههای علمیه با در اختیار گذاردن مبانی اسلام ناب؛ و در آخر و از همه مهمتر گردن نهادن و اجرایی کردن فرامین مقام عظمای ولایت آیت الله خامنهای (دام ظله).
شميم: وظيفهی مردم در حفظ حيا و عفاف جامعه چيست؟
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد خود و خانوادهي خويش را از آتشي (كه هيزم آن انسانها و سنگهاست) نگه داريد». (تحریم/6)
شکل اجرایی آن هم این است که: حیا را اصل مهم در زندگی بدانیم؛ بین محرم و نامحرم حریمها را در خانه و اجتماع رعایت كنيم ؛ احساس ضرورت احیا و حفظ حیا و عفاف در جامعه به وجود بیاید؛ یعنی مردم نسبت به آن حسّاس شوند و این حساسّیت را از دست ندهند.
برای حفظ حیا و عفاف لازم است: آن را بشناسیم؛ محدودهی اجرایی آن را بدانیم؛ اهمیّت و ضرورت آن را درک کنیم؛ اوّل در خود ایجاد کرده و حفظپش نماییم سپس آن را در خانواده نهادینه کنیم و احساس مسئولیت در برابر دیگران نسبت به آن داشته باشیم.
به نظر میرسد مسألهی حجاب ارتباط تنگاتنگ با توحید محوری و زیست توحیدی دارد. هر چه انسان بیشتر خدا را باور داشته باشد و صفات او را معتقد شود به طوری که خطاب «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» متوجّهش شود و خود را از مصادیق آن بداند قطعاً به آن چه خدا میفرماید سر میسپارد و آن جا که سرپیچی میکند احساس میکند که خطاب به دیگران متوجّه است. والاّ اصول مهمّ و دقیق حضور اجتماعی مؤمنین و مؤمنات در کلام وحی الهی مشخّص و معیّن شده است.
شميم: با تشكّر از اينكه وقتتان را در اختيار ما قرار داديد و به اميد روزي كه حجاب در جوامع اسلامي نهادينه شود.