نگاهي دوباره به زيارتنامهي ائمّهي معصومين و محتواي آنها
*دكتر هادی وکیلی
زیارت های ائمّه (علیهمالسّلام)، تجلّی دین، احیاگر، افشاگر حقایق و مجاهدپرور است و اتصال معنوی با اهل بیت را پی میریزد.
پیش از بررسی جلوهها و نمودهای فرهنگ عاشورایی در متون زیارت های ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) به چند نکته در این باره اشاره میکنیم:
الف: زیارت قبور، اصولاً یک امر فطری است. انسان به لحاظ وجودی متّصل به همنوعان خویش است و در فقدان نزدیکان و دوستان، فطرتاً به زیارت قبور آنان روی میآورد. زیارت عامل اتصال انسان زنده به گذشتگان و اتّصال گذشتگان به زمان حال است. چه کسی میتواند به انسان عزیز از دست دادهای بگوید، نباید هیچ نوع ارتباط و اتّصال روحی با عزیزت داشته باشی! بر این اساس است که پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله)، به زیارت مادرش میرفت و دیگران را به زیارت مردگان امر میکرد.
«اسْتَأْذَنْتُ رَبِّي فِي زِيَارَةِ قَبْرِ أُمِّي فَأَذِنَ لِي فَزُورُوا الْقُبُورَ تُذَكِّرُكُمُ الْمَوْت» (صحیح مسلم، 65/3؛ سنن ابی داود، 212/3) آن حضرت هم چندین بار به زیارت قبور شهدا، به ویژه عمویش حمزه رفت و این البتّه به معنای مشروعیت این امر، علاوه بر فطری بودن آن است و چه زیباست که امام حسین (علیهالسّلام) نیز قیام خود را با زیارت قبر پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) آغاز کرد.
ب: از نظر مکتب شیعه، زیارت صرفاً یک امر عاطفی نیست، بلکه پیش از آن یک عمل معرفتی است. تأکید بر این امر که کسی امام را در حالی که عارف به حقّ او باشد زیارت کند به ثوابهای یاد شده در احادیث خواهد رسید، نشان دهندهی این حقیقت است (مفاتیح الجنان، فصل 4). بدین سان زیارت، بصیرت بخش، معرفت آفرین و سازندهی انسان مکتبی است.
حال پاسخ به این سؤال چندان مشکل نیست که آیا زیارت عامل ایستایی است یا عامل پویایی؟ پاسخ به این سؤال، به محتوای زیارت بستگی دارد. زیارتهای شیعی (چنانکه به نمونههایی از آن اشاره خواهد شد) حاوی بار سنگین معرفت، احیاگری، افشاگری و ستمستیزی است.
ج: در فرهنگ شیعی، برای زیارت اولیای خدا آدابی وجود دارد. این آداب خود ادب آموز و سازنده و مقدّمهی عروج است؛ آدابی همچون: طهارت جسم، روزه، غسل، وضو، اذکار توحیدی، آرامش و وقار، اذن دخول و اتّصال معنوی با حجّت و خلیفهی خدا در روی زمین.
د: متون زیارتها عمدتاً آکنده از آیات قرآنی و احادیث نبوی است که حاکی از استحکام و اصالت این زیارتها است. به عنوان نمونه، در زیارت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در روز عید غدیر به حدود سی و شش آیهی قرآن و چهار حدیث نبوی و چهار حدیث علوی تصریح یا اشاره شده است.
هـ: در خصوص زیارت امام حسین (علیهالسّلام) چند نکته وجود دارد:
نخست آنکه احادیث در فضیلت زیارت آن حضرت، آن قدر فراوان است که در صحّت آنها جای هیچ شک و تردیدی باقی نمیگذارد.
دوم آنکه نمیتوان از تأثیر فراوان احادیث فضیلت زیارت امام حسین (علیهالسّلام) غافل شد. ثوابهای بیشماری که برای یک زائر عارف به حق حسین (علیهالسّلام) ذکر شده، قطعاً این اثر را بر دوستداران او دارد که خود را از دور و نزدیک مقیّد به زیارت آن حضرت بکنند.
سوم آنکه نظری بر محتوای این احادیث نشان میدهد که زیارت امام، صرفاً یک عمل فطری و احساسی نیست، بلکه یک حرکت عمیق مکتبی و سیاسی است. از باب نمونه، به خلاصهی حدیثی از امام صادق (علیهالسّلام) اشاره میکنیم: «ای خداوندی که ما را به کرامت مخصوص گردانیدهای... من و برادرانم و زیارتکنندگان قبر اباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) را بیامرز، آنانکه اموال خود را [در راه ما] خرج کردهاند و تنهایشان را برای اجابت امر ما و خشم بر دشمنان از شهرها خارج کردهاند... خداوندا! دشمنان ما بر آنان که به قصد زیارت ما بیرون آمده بودند، خرده گرفتند؛ ولی این امر مانع آنان نشد که از روی مخالفتِ ایشان، آهنگ ما کنند... آنگاه حضرت به یکی از شیعیان خود گفت: از ترس هیچ کس زیارت آن حضرت را ترک مکن که هر کس از روی ترس، زیارت را ترک کند، حسرت بسیار میبرد و آرزو میکند که ای کاش آن قدر نزد قبر آن حضرت میماندم تا در آن جا مدفون میشدم!...» (مفاتیحالجنان، فصل هفتم، مقصد اول، در فضیلت زیارت امام حسین (علیهالسّلام)).
در نهضت امام حسین (علیهالسّلام) دو انگیزهی اساسی وجود داشت: نخست این که امام حاضر نبود به بیعت با حاکمی جائر و فاسق تن بدهد و دوم این که میدید آداب جاهلی زنده شده و بدعتهایی به وجود آمده و سنّت پیامبر و دین الهی نزدیک به نابودی است. با توجّه به این انگیزهها، اهداف امام از این نهضت تا حدودی روشن میشود: امام حکومت نامشروع و ستمگر را نمیپذیرد، علیه آن قیام میکند و نهضتی عمیق و کوبنده را برای احیای دینِ در معرضِ نیستی بر پا میکند. دین محمد (صلّیاللهعلیهوآله) باید زنده و مستقیم بماند و اگر این امر جز به فرو رفتن حسین (علیهالسّلام) در دریای شمشیرها و نیزهها ممکن نباشد، شمشیرها باید او را در برگیرند.
از این جا به این نکتهی بس مهم پی میبریم که برخلاف آنچه برخی پنداشتهاند، نهضت امام صرفاً یک حرکت سیاسی ـ انقلابی نیست، بلکه یک حرکت عمیق است که با پشتوانهی مکتب و با هدف احیای آن صورت گرفته است و از این رو باید گفت فرهنگ عاشورا، فرهنگ اسلام ناب محمدی(صلّیاللهعلیهوآله) است.
حسین (علیهالسّلام) اولاً احیاگری میکند، احیای دینی که همهی شواهد نشان میدهد در شرف موت بوده است، ثانیاً ستم ستیزی میکند و اعلام این که براساس فرهنگ عاشورا مرگ با عزّت بهتر از زندگی با ذلّت است.
پس محتوای زیارتهای امام حسین (علیهالسّلام) و نیز تمام ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) ـ که همگی نور واحدند ـ باید متّکی به مکتب و احیاگر آن و ستمستیز و افشاگر باشد و همان روح را در زائر بدمد که در کالبد یاران عاشورایی حسین (علیهالسّلام) جاری بود.
اینک برآنیم تا به بررسی جلوههایی از حضور این عوامل سه گانه در زیارت بپردازیم.
الف: جلوههایی از محتوای احیاگرانهی زیارتها:
زیارتها در واقع، حاوی یک دوره آموزش اصول اعتقادات ناب اسلامی است. میدانیم که اسلام و معارف آن در بعضی از ادوار تاریخ، آن چنان به دست تحریفگران دچار تغییر و تحریف شد که از اسلام به جز اسمی باقی نماند و بدعت، جاهلیت و ضلالت، جایگزین سنّت و هدایت شد.
در این شرایط بود که امام، خلیفهی خدا و حافظ دین او، برای احیای دین قیام کرد؛ چنانکه در زیارت جامعه میخوانیم: «حَتَّى يُحْيِيَ اللَّهُ تَعَالَى دِينَهُ بِكُمْ» (مجلسی، 131/99). نهضت امام حسین (علیهالسّلام) دقیقاً در دورهای روی داد که به فرمودهی آن حضرت: «فإنَّ السُّنّه قَد أُميْتَت، وإنَّ البِدعَةَ قَد أُحيِيت» (الازدی، ص25). پس امام دست به نهضتی عظیم زد که موجب احیای اسلام ناب محمدی و تفکیک جاودانی اسلام از خلافت جور و غصب گردید؛ آنچنان که در زیارت اربعین در مورد هدف قیام میخوانیم: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ... وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَيْرَهِ الضَّلَالَهِ»؛ خدایا من به راستی گواهی میدهم که آن حضرت ولیِّ تو و فرزند ولیِّ تو بود... خیرخواهی نمود و خون دل خویش را در راه تو داد تا بندگانت را از جهالت، نادانی و حیرتِ گمراهی برهاند (مجلسی، 331/98).
اینک با مروری به زیارتهای ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) به جلوههایی دیگر از احیای دین در این متون میپردازیم:
1ـ امر به معروف و نهی از منکر:
حکومتهای جور و تحریفگران در کنار این که همواره سعی میکردهاند احکام، حدود، اصول و فروع دین را به فراموشی بسپارند، یا آن را دگرگونه سازند، این گونه تبلیغ میکردهاند که ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) افرادی خارجی و بی دین هستند که حتّی نماز نمیخوانند و باید مورد لعن و دشنام قرارگیرند. در این شرایط یکی از زائران امام در زیارت آن حضرت میخواند: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاهَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاهَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ...» (کافی، 270/4).
این عبارات تقریباً در زیارت تمام ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) تکرار میشود و علاوه بر خنثی کردن تبلیغات دشمنان، موجب جهتدهی مسیر زندگی اسلامی زائر میگردد.
2ـ توحید:
زیارتها منابعی بس عمیق و لطیف در تبیین توحید ناب است. چنان که در زیارت امام حسین (علیهالسّلام) آمده است: «يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ... وَ يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَيَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ وَ يَا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ يَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ الْأُفُقِ الْمُبِينِ وَ يَا مَنْ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى» (مجلسی، 296/98).
بنابراین توحید ناب در متون زیارتی شیعه همواره زنده مانده است.
3ـ نبوت:
زیباترین توصیفها و تجلیلها را دربارهی پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآله) باید در زیارتها، به ویژه در زیارت شخص آن حضرت جست که در برگیرندهی معاني بس دقیق و عمیق است.
4ـ معاد:
وصف معاد در زیارات، گاه آن چنان عینی و ملموس است که تحوّل معنوی عمیقی در زائر ایجاد میکند. نمونهی اوصاف قیامت را میتوان در زیارت پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) چنین دید:
«الّلهُمَّ... أَعُوذُ بِكَرَمِ وَجْهِكَ أَنْ تُقِيمَنِي مَقَامَ الْخِزْيِ وَ الذُّلِّ يَوْمَ تُهْتَكُ فِيهِ الْأَسْتَارُ وَ تَبْدُو فِيهِ الْأَسْرَارُ وَ الْفَضَائِحُ وَ...»؛ خداوندا! پناه میبرم به کرم تو که برپا داری مرا در مقام رسوایی و خواری، روزی که در آن پردهها دریده شود و در آن اسرار و رسواییها فاش شود (اقبال الاعمال، 607/2).
5ـ امامت:
در زیارت امامان، طبعاً بحث امامت محوریّت دارد؛ البتّه همچنان که میدانیم محوریت تمام امور دین حتّی توحید، با ولایت است. در زیارت جامعهی کبیره میخوانیم: «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ... وَ بِمُوَالاتِكُمْ تَمَّتِ الْكَلِمَهُ [لااِلهَ الاّ الله]»؛ هر که خدا را خواهد از شما آغاز کند و هر که او را یگانه جوید تعلیمات شما را بپذیرد و هر که آهنگ او کند به شما رو آورد... و به دوستی شما کلمهی توحید کامل شد.
امام «محال معرفه الله» و «ارکان لتوحیده» است (زیارت جامعه کبیره). امام ظهور صفات خداست و در زیارات، دارای صفاتی این چنین است: «ثارالله، عین الله، اذن الله، خلیفه الله، باب الله، حبیب الله، حجه الله، یدالله، کلمه الله، حکمه الله، نورالله، سبیل الله...». آری امام نه تنها محور آسیاب دین، بلکه عمود خیمهی هستی است؛ «لَولاَ الحُجَّهَ لَسَاخَت الاَرض بِاَهلِهَا»؛ اگر حجت خدا نباشد، زمین اهل خود را مىبلعد و نابود شان مىکند (نهج البلاغه، خطبه شقشقیه). در زیارات، از امامان به عنوان هادیان راه هدایت یاد شدهاست؛ بنابراین: «مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ»؛ كسى كه به سوى شما آمد نجات يافت و آن كه نيامد نابود شد (من لا یحضره الفقیه، 613/2).
6ـ شفاعت:
شفاعت از مسائلی است که شیعه بدان معتقد است. متون زیارتی شیعه به صراحت بیان میکند که امام، عبد صالح خداوند است و به اذن او برخی بندگان را شفاعت میکند و البتّه هر بندهای استحقاق شفاعت امام را پیدا نمیکند؛ بلکه صرفاً بندهای که معرفت راستین به دین داشته باشد، مطیع اوامر و نواهی خداوند متعال و شیعه، به معنای پیرو نظری و عملی اهلبیت(علیهمالسّلام) باشد، در برخی از گناهانی که از او سر زده، از شفاعت امام بهرهمند میشود. روشن است که این شفاعت خود احیای مرده است؛ احیای کسی است که اگر شفیعی واسطهی بخشیدنش نشود، به خاطر گناه به بن بست و ناامیدی میرسد. اینک به دو نمونه از متون زیارتی در این باره اشاره میکنیم.
در دعای پس از زیارت عاشورا میخوانیم: «يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَتَيْتُكُمَا زَائِراً وَ مُتَوَسِّلًا إِلَى اللَّهِ رَبِّي وَ رَبِّكُمَا وَ مُتَوَجِّهاً إِلَيْهِ بِكُمَا وَ مُسْتَشْفِعاً بِكُمَا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِي حَاجَتِي»؛ ای امیرمؤمنان و ای اباعبدالله! آمدهام به درگاه شما برای زیارتتان و برای آن که توسّل جویم به درگاه خدایی که پروردگار من و پروردگار شماست و رو کنم به درگاه او به وسیلهی شما و شفیع گیرم شما را به نزد خدای تعالی در این حاجتی که دارم.
در زیارت امام حسین (علیهالسّلام) در شبهای قدر میخوانیم: «أَتَيْتُكَ يَا مَوْلَايَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّكَ مُوَالِياً لِأَوْلِيَائِكَ مُعَادِياً لِأَعْدَائِكَ مُسْتَبْصِراً بِالْهُدَى الَّذِي أَنْتَ عَلَيْهِ عَارِفاً بِضَلَالَهِ مَنْ خَالَفَكَ فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ»؛ آمدم به خدمتت ای مولای من، ای فرزند رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) برای زیارت با معرفت به حقّ تو، دوستدار دوستدارانت و دشمن دشمنانت میباشم. بینا به راه هدایت و صحیحی که تو بر آن زیستی. عارف به گمراهی هر که مخالف توست. شفیع من باش نزد پروردگارت (مجلسی، 293/97).
7ـ رجعت:
رجعت نیز از دیگر اموری است که علاوه بر استدلالهای قرآنی و حدیثی پیرامونش، در متون زیارتی هم به آن اشاره شده است و زائر ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) این جمله را بارها تکرار میکند که: «وَ مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ»؛ به بازگشت شما ایمان دارم و رجعت شما را تصدیق میکنم. منتظر امر شمایم و منتظر دولت شما هستم (زیارت آلیاسین).
ب: جلوههایی از محتوای انقلابی و ستم ستیزانهی زیارتها:
تاکنون دانستیم که زائر امام در متن زیارتها با یک دورهی کامل معارف دینی آشنا میشود. اینک به این مطلب میپردازیم که در زیارتها علاوه بر معرفت، به محبّت اولیای خدا و بغض به دشمنانشان نیز پرداخته شده است و در کنار این مسائل عاطفی، به ابعاد اجتماعی و سیاسی هم توجّه خاص شده است تا آنجا که یک زائر بر اساس این رهنمودها، انسانی ظلم ستیز، انقلابی و خواستار تحوّل جامعه به سوی کمال و حامی مظلومان و دشمن ظالمان پرورش مییابد.
در سیرهی پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) میبینیم که آن حضرت بارها به زیارت شهدا، از جمله شهدای جنگ احد و به ویژه عمویشان حضرت حمزه، میرفتهاند. تردیدی نیست که این زیارت یک زیارت مجاهد پرور و تجلیل از مقام شهید و شهادت و جهاد است. جالب آن که امام حسین (علیهالسّلام) نیز در آغازین مرحله از قیام خویش در مدینه به زیارت پیامبر میرود و در سخنانی که در زیارت جدّش میگوید، به روشنی به نهضت خود و انگیزه و هدف و حتی نتیجهی آن اشاره میکند: «اِن بایَعتُ کَفَرتُ وَ اِن أبَیتُ قُتِلتُ»؛ اگر بیعت کنم کفر ورزیدهام و اگر خودداری کنم کشته میشوم (مقتل ابی مخنف، ص15).
اینک به چند جلوه از زیارات که حاوی مطلب انقلابی و ستم ستیزانه است میپردازیم:
1ـ نویسندگان کتب زیارت در آداب آن، به ویژه زیارت امام حسین (علیهالسّلام)، نوشتهاند: یکی از آداب زیارت «دعای مظلوم علیه ظالم است» (مفاتیح الجنان، بند پانزدهم از آداب زیارت امام حسین(علیهالسلام)). یعنی مقدمهی زیارت یک زائر این است که ظالم را بشناسد و جرأت لعن و نفرین بر او را پیدا کند.
2ـ وجود مکرر و فراوان تعابیری هم چون: «اِنّی سِلمٌ لِمَن سَالَمَکُم وَ حَربٌ لِمَن حَارَبَکُم» (زیارت عاشورا) در متون زیارتی قطعاً تأثیری بس عمیق بر زائر دارد تا آن جا که او را به صحنهی مبارزهی قهرآمیز و حتی جنگ علیه کسانی که امام با آنها در جنگ است، میکشاند.
3ـ تولّی و تبرّی: تولّی، دوست داشتن کسانی است که با ستمگران زمان خویش و با نفس ستم در هر زمان مخالف بودهاند. دوست داشتن امام کاظم (علیهالسّلام)، یعنی دوست داشتن بزرگترین دشمن هارون؛ دوست داشتن کسی که هارون او را به زندان انداخته و نهایتاً به شهادت رساندهاست. پس حتّی تولّی در بطن خود دارای روح ستم ستیزی است.
در متون زیارتها، یک شیعه بارها و بارها با امام خود بیعت میکند و اصرار میورزد که «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُم» (وسایل الشیعه، 579/14). و بر امام حسین (علیهالسّلام) و دیگر اعضای نهضت درود میفرستد، با این عبارت: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنَ وَ عَلَى مَنْ سَاعَدَكَ وَ عَاوَنَكَ وَ وَاسَاكَ بِنَفْسِهِ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِي الذَّبِّ عَنْكَ...»؛ درود بر تو ای اباعبداللهالحسین! و بر هر کسی که تو را پشتیبانی کرد و کمک نمود و با جانش با تو همدردی کرد و خونش را در راه دفاع از تو نثار کرد. همهی اینها محبّت زائر را نسبت به مولایش و راه و مکتب او نشان میدهد.
امّا تبرّی از دشمنان اهلبیت (علیهمالسّلام) شاید بیشتر حاوی عنصر ستمستیزی و قیام باشد. تبرّی، بیزاری از دشمنان ائمّه، چه یزید، چههارون، چه متوکّل و چه هر حاکم ظالم دیگر در هر عصری است.
شاید در هیچ متنی به روشنی متون ادعیه و زیارات، به اصل تبرّی پرداخته نشده باشد. اگر یک سوی زیارتها سلام بر امامان است، در سوی دیگر آن لعن و نفرین بر دشمنان و قاتلان آنها میباشد. زیارت عاشورا نمونهی بارز متونی است که در آن افزون بر لعن بر قاتل حسین (علیهالسّلام)، بر قاتلان، کمک کنندگان به قتل، مشایعت کنندگان قاتلان و آنان که اسبهای آنان را زین کردند و مهار کشیدند و نقاب بستند و مهیّا کردند و حتّی آنان که شنیدند و بدان راضی بودند نیز، لعن فرستاده میشود؛ هم چنین از یزید، شمر، عمر سعد و خاندان بنی امیّه به صراحت نام برده میشود و مورد لعن قرار میگیرند.
در این جا برای بیان جهتگیری تبرّی در زیارتها و آشنایی بیشتر با مضامین آنها، دو نمونه را نقل میکنیم: «اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِك»؛ «اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي» (زیارت عاشورا).
4ـ در متون زیارتها، ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) دارای صفاتی همچون اولوالعزم، خلیفه الله فی ارضه، ساسه العباد و... هستند که دقیقاً همان صفاتی است که خلفای اموی و عباسی و دیگر ستمگران غاصب برای خود و تنها برای خود قائل بودند و تبلیغات وسیعی میکردند که امامان را فاقد این صفات نشان دهند.
5ـ در زیارتها، ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) رسماً به عنوان کسانی که به قسط و عدل عمل میکردهاند و خواهان و امر کننده به قسط و عدل بودهاند معرّفی شدهاند چنانکه در زیارت امام علی (علیهالسّلام) میخوانیم: «وَ أَنْتَ الْقَاسِمُ بِالسَّوِيَّهِ، وَ الْعَادِلُ فِيالرَّعِيَّه» (زیارت مخصوصه امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در روز غدیر). و خطاب به امام حسین (علیهالسّلام) میگوییم: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَمَرْتَ بِالْقِسْطِ وَ الْعَدْلِ وَ دَعَوْتَ إِلَيْهِمَا» (زیارت مخصوصه امام حسین (علیهالسّلام) در اول رجب). بر این اساس زائر امام، توفیق درک حکومت امام را از خداوند طلب میکند و از او تقاضای خونخواهی مینماید: «فَأَسْالُ اللَّهَ الَّذِي أَكْرَمَنِي بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِيَائِكُمْ وَ رَزَقَنِي الْبَرَاءَهَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ أَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَهِ... وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكُمْ مَعَ إِمَامٍ مَهْدِيٍّ ظَاهِرٍ نَاطِقٍ مِنْكُمْ...»؛ «مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُم» (زیارت جامعه).
6ـ در متون زیارتی شیعه علاوه بر زیارت اهل بیت (علیهمالسّلام)، زیارتهایی دربارهی شهدای اسلام و قیام کنندگان علیه ستمگران و خلفای جائر وجود دارد و زائر خطاب به این شهدا و بزرگان میگوید: «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً». در این جا بخشی از یک زیارت مربوط به شهدا را میآوریم: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ اللَّهِ وَ أَنْصَارَ رَسُولِهِ وَ أَنْصَارَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ أَنْصَارَ فَاطِمَهَ وَ أَنْصَارَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ أَنْصَارَ الْإِسْلَامِ» (مجلسی، 338/98).
7ـ هم چنان که قبلاً اشاره شد اگر چه تمام زیارتهای ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) دارای مضامین ضدّ جور و ستم است، این مضامین در زیارتها مربوط به امام حسین (علیهالسّلام) شدّت بیشتری مییابد. قابل توجّه آن که در میان آنها بیش از همه تأکید بر زیارت اباعبدالله الحسین شده است.
حرکت امام حسین (علیهالسّلام) استمرار حرکت و نهضتهای انبیاست. زیارت وارث و بسیاری دیگر از زیارتها، با سلام بر تمام انبیا به ویژه پیامبران اولوالعزم شروع میشود تا این که از طریق پیامبر خاتم به علی و فاطمه و سپس امام حسین (علیهالسّلام) میرسد: درگیری حق و باطل، درگیری نوح (علیهالسّلام) با ملأ و مترفین، نزاع ابراهیم (علیهالسّلام) با نمرود، تخاصم موسی (علیهالسّلام) با فرعون، در قیام امام متجلّي شده است و زائر حسین (علیهالسّلام)، برخورد او با دشمنانش را به تمام تاریخ و به تمام جبهههای نبرد حق و باطل گسترش میدهد؛ البتّه معلوم است که او با حرکت عارفانه و عاشقانهی خود مبنی بر زیارت امام حسین (علیهالسّلام)، خویش را در کدام جبهه قرار میدهد.
ج: جلوههایی از افشاگریهای تاریخی در زیارتها:
وجود جنبههای فراوان حقایق تاریخی در متون زیارتها از اهمّیت بسیاری برخوردار است؛ از این رو به جلوههایی از افشاگریها و نقل حوادث و حقایق تاریخی در زیارات میپردازیم.
1ـ حضرت فاطمه (علیهاالسّلام):
اگر فاطمه (علیهاالسّلام) با مظلومیت تمام به شهادت رسید و در شب، غریبانه مدفون شد، اگر تاریخ حتّی کلمهای دربارهی فاطمه نگوید، زائر فاطمه او را با صفاتی این چنین سلام و درود میگوید: «السَّلامُ عَلَیکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهِ الْمَقْهُورَه الْمَغْصُوبَهِ حَقُّهَا الْمَمْنُوعَهِ إِرْثُهَا الْمَكْسُورَهِ ضِلْعُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا»؛ درود بر تو ای صدیقهی شهیده، مظلومه، ای کسیکه حق او غصب شده، فشار و سختی دیده، مورد قهر قرار گرفته، منع شدهی از ارث، پهلو شکسته، بر شوهرش ستم شده، فرزندش شهید گشته.
2ـ دربارهی حضرت علی (علیهالسّلام):
در زیارتها نکات مهمی آمده که از نظر یک پژوهشگر تاریخ دارای اهمّیت فراوان است. نمونهی بارز آن را میتوان در زیارت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در روز عید غدیر و زیارت جامعهی ائمّه المؤمنین و دعای ندبه و زیارتهای «مخصوصه» و «مطلقه»ی آن حضرت مشاهده نمود.
به عللی که باید آن را در حوادث نیمهی آغازین قرن اول هجری جست، خلفای جور و پیروان آنان سعی کردهاند که بیشترین کتمانها و تحریفها را در زندگانی و سیرهی حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) انجام دهند و شاید به همین دلیل است که آن حضرت در یکی از زیارتها با وصف «اول مظلوم» توصیف شده است (زیارت پنجم حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)).
احادیث فراوانی که با پول امویان و خیانت برخی از به اصطلاح اصحاب و تابعین جعل شد، از امام علی (علیهالسّلام) چهره ای زشت و ناروا ساخت. امّا حقیقت را نمیتوان همواره پنهان نگاه داشت و آنان که در جست و جوی حقیقت بودند به خورشید رسیدند.
در زیارتهای ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) شاید دربارهی هیچ امامی مانند امام علی (علیهالسّلام)، افشاگریهای تاریخی وجود نداشته باشد. زیارت امام در روز غدیر با استناد به حدود چهل آیهی شریفهی قرآن، شاهد مثال خوبی است. در این جا گوشهای از این زیارت را ذکر میکنیم: «السَّلَامُ عَلَى الْمَوْلُودِ فِي الْكَعْبَهِ وَ...»، «وَ يَوْمُ الْأَحْزَابِ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ...»؛ روز بدر و روز احزاب وقتی که چشمها تیغه کشیدند و دلها به گلوگاه بر آمدند.
«... وَ يَوْمَ أُحُدٍ: إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْراكُمْ، وَ أَنْتَ تَذُودُ بِهِمُ الْمُشْرِكِينَ عَنِ النَّبِيِّ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ»؛ و روز اُحد، هنگامی که بالای کوه فرار میکردند و به هیچکس رو نمیآوردند و رسول خدا از پی آنان فریاد میزد، در حالیکه تو گروههای مشرکین را از چپ و راست پیامبر میراندی. «وَ يَوْمُ حُنَيْنٍ عَلَى مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِيلُ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ»؛ و روز حنین، بر طبق گفتهی قرآن، هنگامی که از بسیاریتان، خودبین شدید و سودی برای شما نداشت و زمین با همهی فراخی بر شما تنگ آمد. «وَ يَوْمَ خَيْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِينَ، وَ قَطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ»؛ روز خیبر هنگامی که خدا سستی منافقان را آشکار کرد و دنبالهی کافران را قطع کرد (زیارت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در روز غدیر خم).
3ـ در زیارتها، از حسنین (علیهماالسّلام) به عنوان «إمامَینِ شَهیدَینِ مَظلُومَینِ مَقتُولَین» یاد شده و این عبارات به ویژه در مورد امام حسن (علیهالسّلام) محل توجّه فراوان است و افشا کنندهی شهادت مظلومانهی آن حضرت است.
4ـ در زیارتهای مربوط به امام حسین (علیهالسّلام) نیز حقایق بسیاری دربارهی امویان آشکار شده است. میدانیم که بنیامیّه تلاش فراوانی کردند تا نشان دهند، یزید قصد قتل حسین را نداشته و قاتل حسین، نه یزید که شمر، سنان و عمر سعد بودهاند و حتّی حسین قصد بیعت با یزید را داشته است. هدف از این تبلیغات این بود که شیعه پس از حسین (علیهالسّلام) با دیگر خلفا طریق مسالمت و حتّی تأیید، پیشه کند؛ اما زائر حسین در کنار این تبلیغات حکومت، در زیارت آن حضرت میخواند: «فَقَدْ قَاتَلَ كَرِيماً وَ قُتِلَ مَظْلُوماً... فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُعْتَمَدِ...»؛ کریمانه جنگید و مظلومانه شهید شد... او را عامدانه کشتند (مجلسی، 225/101). «اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَهَ... وَ آلَ أَبِي سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ بَنِي أُمَيَّهَ قَاطِبَه...» (زیارت عاشورا).
قابل توجّه آن که در زیارت عاشورا میخوانیم که بنی امیّه روز عاشورا را جشن میگرفتهاند و مبارک میشمردهاند؛ هم چنین در این زیارت تصریح شده است که بنی امیّه توسط پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) لعن شدهاند.
5ـ امام سجاد (علیهالسّلام) نیز، مانند دیگر ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است؛ بلکه به شهادت رسیده است. تلاش حکومت اموی و دیگر تحریفگران برای طبیعی جلوه دادن مرگ امام، با این عبارات زیارتهای ایشان بی نتیجه میماند: «السَّلامُ عَلَیکُم یَابنَ الحُسَینِ الشَّهید، السَّلامُ عَلَیکُم اَیُّهَا الشَّهیدُ وَ ابنُ الشَّهید المَظلُوم»، (زیارتهای امام حسین (علیهالسّلام)) هم چنین از عبارت «عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ سَيِّدِ الْعَابِدِينَ الْمَحْجُوبِ مِنْ خَوْفِ الظَّالِمِينَ». در زیارت ائمّه «سُرَّ من رای» را، تا حدّی میتوان به جوّ سیاسی زمان امام سجّاد (علیهالسّلام) و میزان اختناق موجود و مبارزات امام پی برد.
6ـ در زیارت امام موسی کاظم (علیهالسّلام) که هارون بسیار سعی میکرد، رابطهی خود با امام را دوستانه جلوه دهد و مرگ امام را هم طبیعی نشان دهد، میخوانیم: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ اَهلِ بَیتِهِ و صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ... وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمَامُ الْمَقْتُولُ الشَّهِيدُ...»؛ سلام بر موسی بن جعفر که در فشار و رنج ستم روزگار بود و در تنگنای بیدادگران در قعر زندانها شکنجه میشد.
7ـ دربارهی امام رضا (علیهالسّلام) نیز میدانیم که مأمون، خلیفهی زیرک عباسی، تلاش فراوانی میکرد که مرگ آن حضرت را طبیعی جلوه دهد تا آن جا که برخی متون تاریخی نیز با او همسویی کرده و مرگ امام را به علت بیماری دانستهاند؛ امّا زائر امام رضا در زیارت آن حضرت به صراحت میخواند: «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ».
نتیجه:
در مجموع بحث به این نتیجه میرسیم که زیارتهای ائمّهی اطهار(علیهمالسّلام) دقیقاً تجلّی دین خدا و فرهنگ عاشوراست و هم چنین احیاگر دین، افشاگر حقایق، ستم ستیز و مجاهد پرور است؛ لذا این زیارتها نه تنها عامل ایستایی جامعه و تبدیل تشیّع سرخ به تشیّع سیاه نمیشود که خود عامل بقای دین و سرودن حماسههای مکرر عاشورایی میشود.
اینگونه است که در انقلاب اسلامی نیز اتّصال معنوی با اهل بیت (علیهمالسّلام) از طریق زیارتها، دقیقاً در راستای حرکت انقلابی مردم قرار میگیرد. مگر نه این است که رهبر کبیر انقلاب، هنگامی که در نجف بودند، هر شب خواندن زیارت جامعه، زیارت عاشورا و امثال آن را بر خود فرض میدانست... و مگر نه این است که در جنگ حق علیه باطل در شبهای عملیات، این زیارت عاشورا و «حَربٌ لِمَن حَارَبَکُم» بود که روح و ایمان رزمنده را بر میکشید و به عرش میرساند و کسی را قدرت جلوگیری از او نبود... .
آری برای زنده نگه داشتن اسلام و انقلاب و امام، باید سیدالشهداء (علیهالسّلام) زنده بماند و برای زنده ماندن آن حضرت و فرهنگ عاشوارییاش، باید اتصال معنوی با آن امام همواره برقرار باشد و چه وسیلهای بهتر از زیارتهای شریفهای که ائمّهی اطهار خود در اختیارمان نهادهاند. پس به زیارت بیشتر رو آوریم.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 22