دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
جمعه, 10 فروردین,1403

رؤیای آمریکایی


رؤیای آمریکایی

بازنويسي: فاطمه اكبري                           

رؤیای آمریکایی باوری ملّی در بین مردم آمریکاست که توسّط جیمز آدمز در سال 1931 مطرح شد. اين باور  

مجموعه­ای از آرمان‌ها و آرزوها شامل آزادی برای فرصت و شکوفایی و موفّقیت و رشد اجتماعی است که با زحمت و مشقّت به دست آمده.

با وجود این تعریف رؤیای آمریکایی در طول سال­ ها تغییر کرده است.  
در قرن 19 مهاجران آلمان از   DREAM تعبير این­ چنیني داشتند که در این کشور استعداد، انرژی و پشتکار فرد به مراتب فرصت بیشتری برای شکوفاشدن نسبت به حکومت­ های دیکتاتوری دارد.

در اواخر قرن 19 به تبع یافتن طلا در کالیفرنیا رؤیای «کار سخت  = آینده ­ی خوب»  به  دیدگاه سرمایه ­داری تغییر کرد... رؤیای دستیابی به ثروت فوری با جسارت و شانس به­ دست آمده است.

دیدگاه سرمایه­ داری: این تعریف، یعنی رقابت برای کسب ثروت، دوباره در قرن بیستم  بر اثر جنگ جهانی اوّل و دوم تغییر کرد. رؤیای سرزمینی که در آن زندگی بهتر و پربارتری در انتظار هر فرد باشد و فرصت‌ها برای هرکس به مقدار استعداد، توانایی و سخت‌كوشي وی مهیّا باشد؛ رؤیای رسیدن به کمال برای هر مرد و زن.

این درست نقطه ­ي مقابل دیدگاه اروپایی‌ها بود؛ اروپایی که در حال دست و پنجه نرم کردن با کمونیسم، سوسیالیسم و فاشیسم بود.

شکوفایی اقتصاد: در اواخر قرن بیستم با شکوفایی اقتصاد آمریکا و رشد سریع مصرف‌گرایی، بار دیگر تعریفی جدید مبتنی بر چهار رؤیای مصرف­گرایی، رؤیای جدیدی را برای آمریکایی‌ها رقم زد.

چهار رؤیای مصرف ­گرایی

1.رؤیای فراوانی

بر اساس نظر اونبای (1999) اوّلین مورد « روّیای فراوانی» بود که به وفورِ همه‌گونه کالا برای تمام مردم آمريكا اشاره داشت و باعث می‌شد مردم آمریکا از این که ثروتمندترین جامعه در روی زمین هستند به خود افتخار کنند.

2.رؤیای دموكراسي كالاها

رؤیای دوم  به «رؤیای دموکراسی کالا » اشاره داشت؛ یعنی همه‌ی اقشار جامعه بدون در نظر گرفتن نژاد، جنسیت، قومیت و یا طبقه‌ی اجتماعی خود به امکانات يكساني دسترسی داشته باشند. این تعریف هنجارهای اشرافی‌گري جوامع دیگر دنیا را  با چالش روبه‌رو کرد؛ جوامعی که در آن تنها ثروتمندان حقّ دسترسی به امکانات رفاهی را داشتند.

3.رؤیای آزادی انتخاب

« رؤیای آزادی انتخاب » همه­ گونه کالای رو به افزایش که به افراد اجازه می‌داد شیوه‌ی زندگی منحصر به فرد خود را داشته باشد.

4.رؤياي تازگي

و در آخر «رؤیای نو بودن»  که در آن مدهای همواره در حال تغییر، مدل‌های جدید و محصولات جدید و غیر منتظره، قدرت خرید مشتریان و آگاهی آنان از بازارهای روز را بالا برد و محافظه‌کاری جامعه‌ی سنّتی، فرهنگ و حتّی سیاست را به چالش کشید.

امروزه در قرن 21 رؤیای آمریکایی بیشتر بر اهداف مادّی تمرکز دارد. اكنون مصرف کردن، به دست آوردن ثروت، شهرت، برابری و موفّقیت شغلی بخش بدیهی این رؤیاست. در گذشته این رؤیا بیشتر بر مسائلی از قبیل ارزش‌های قشر متوسّط جامعه، اجتماع، خانواده و ازدواج متمرکز بود.

تأثیرجهانی رؤیای آمریکایی

دموکراسی اشیا                    

طبق گفته‌ی روزنبرگ، «تحرّک صعودی» که بخشی از رؤیای آمریکایی است از دهه‌ی 1890 توسّط میسیونرها و تاجران امریکایی به طور نظام‌مند به ديگر جوامع گسترش يافت. تحرّک صعودی به معنای داشتن توانایی‌ها و امکانات بيشتر برای رسیدن به موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتر و بالاتر است.

تجّار امریکایی و مسیونرهای مذهبی، افراد بشردوست، هالیوود، اتّحادیه‌های کارگری و سازمان‌های واشینگتن در کنار تولید انبوه، بازاریابی گسترده و پیشرفت‌های فنّاوری را به روح روشنفکرانه‌ي دموکراتیک و رؤیای آمریکایی مرتبط ساختند.

در نیمه‌ی دوم قرن 20 این مفاهیم جهانی شده و رؤیای آمریکایی از این طریق به گسترش خود ادامه داد و دوباره در قالبی جدید ارائه و به وسیله‌ی پیاده نظامی از مشاوران و دانشگاهیان که با سیلی از کتاب‌ها و ویدئو‌ها حمایت می‌شدند، فروخته شد.

پس از جنگ جهانی دوم              

پس از جنگ جهاني دوم كشورهاي اروپای غربی و حتّی کشورهای آسیایی به دنبال زندگی بهتر مانند آن‌چه در رؤیای آمریکایی است، افتادند. به همین دلیل گرایش نسبت به رؤیای آمریکایی  و هم­چنین مهاجرت به ایالات متّحده افزايش يافت و افرادي که در کشورهای خود باقی ماندند جنبش‌های دموکراتیک مانند فمنیسم، لیبرالیسم و... را گسترش دادند.

صاحب­خانه شدن بخشی از ر­ؤیای آمریکایی بود که در سایر کشورها تبلیغ  و به کار گرفته شد.                         

در دهه‌ی 80 نخست وزیر بریتانیا، مارگارت تاچر از این جنبه‌ی رؤیای آمریکایی استفاده کرد تا برنامه‌ی خود را جهت کمک به خانه­دار شدن بریتانیایی‌ها ارائه نماید.

با سرنگونی کمونیسم در اتّحاد جماهیر شوروی در سال 1991، رؤیای آمریکایی روس‌ها را مجذوب خود کرد.

 بوریس یلتسین روش آمریکایی­ها را پذیرفت و در دهه‌ی 1990 با همکاری اقتصاددانان خبره در زمینه‌ی بازار آزاد از دانشگاه هاروارد به منظور درمان اقتصاد روسیه، شوکی اقتصادی به آن وارد کرد. رسانه‌های جدید و مستقل روسیه، امریکا را سمبل قرار دادند و از راه­حل‌های آمریکایی برای حلّ مشکلات روسیه حمایت کردند. در سال 2008 رئیس جمهور روسیه، دیمیتری مدودف «رؤیای روسیه: برنامه‌ی افزایش افراد صاحب­خانه» را معرّفی نمود. صاحب­خانه بودن بخشی از رؤیای آمریکایی است.

 رؤیای چینی توسّط رهبر جدید چین در سال 2012-2013 معرّفی گردید. این رؤیا از سوی دولت و از طریق برنامه‌های خبری و سرگرمی تقویت شد و هدف آن خودسازی به منظور ایجاد جامعه‌ی چینی بهتر بود. مفهوم رؤیای چینی بسیار نزدیک به ایده‌ی رؤیای آمریکایی است. این رؤیا بر کارآفرینی تأکید دارد و نسل زنان و مردان خودساخته در چین پس از اصلاحات را می‌ستاید. همانند افرادی که از روستاها به شهر مهاجرت کرده و پیشرفت‌های بسیاری در استاندرادهای زندگی شخصی و اجتماعی آنان حاصل شده است.

اگرچه رؤیای آمریکایی ظاهری بسیار جذّاب و فریبنده دارد امّا جای بسیاری ارزش‌های متعالی انسانی و الهی در آن خالی است؛ ارزش‌هایی که امروزه نبود آن‌ها در جامعه‌ی آمریکا خود به معضلی برای مردم آن تبدیل شده است. چیزی که جای خالی آن در ذهن و اندیشه‌ی بیشتر آمریکایی‌ها به بزرگترین دل مشغولی آنها تبديل شده كه در گزارش ­ها و آمارهایشان نيز موجود است.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 26


تعداد امتیازات: (2) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1938)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort