دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
شنبه, 01 اردیبهشت,1403

معلّمِ استاد، استادِ معلّم


معلّمِ استاد، استادِ معلّم

خواجه نصير الدين طوسي /  مرضيه كامل


تاريخچه‌ي تولد

در تاريخ ولادت خواجه نصير الدّين بين علماي رجال و مورّخان اختلاف نظر وجود دارد ولي بنا بر نظر مشهور و به گفته ی اكثر مورّخان روز شنبه يازدهم جمادي الاولي سال 597 هجري هنگامه‌ي طلوع خورشيد، اين چهره‌ي پرفروغ  و خورشيد تابناك فرهنگ متعالي اسلام در توس خراسان چشم به جهان گشود و  چون محل نشو و نماي او آن جا بود به طوسي شهرت يافت. در روز سه شنبه هجدهم ماه جمادي الاولي سال 657 در مراغه رصدخانه تأسيس نمود و پس از 75 سال در 672 در بغداد از وفات یافت و او را در كاظمين دفن نمودند.

آن جناب در احياء مذهب شيعه بیشترین تلاش را نمود. پدرش با تفأل به قرآن كريم، نوزاد را كه سومين فرزندش بود محمد ناميد و بعدها كنيه‌اش ابوجعفر شد. به القابي چون نصيرالدّين، محقّق طوسي، استاد البشر و خواجه شهرت يافت. (گامي در جهت شناسايي علماي اسلام، ابوالقاسم رزاقي از ص 284 به بعد؛ تذكره العلماء، محمدبن سليمان تنكابني،ص148و150)

نبوغ و علم آموزی

وي در ايّام كودكي و نوجواني در شهر توس پس از خواندن و نوشتن به قرائت قرآن، قواعد زبان عربي و فارسي، معاني و بيان و حديث را نزد پدر خويش آموخت. مادرش نيز وي را در خواندن قرآن و متون فارسي كمك مي‌كرد. سپس نزد دايي‌اش نورالدّين علي بن محمد شيعي كه از دانشمندان نامور در رياضيات، حكمت و منطق بود به فراگيري آن علوم پرداخت. بعد از چندي با راهنمايي پدر نزد دايي پدرش به فراگيري علوم پرداخت ولي عطش علمي او خاموش نشد و نزد كمال الدّين محمد حاسِب كه از دانشوران رياضي آن زمان بود به تحصيل پرداخت ولي بعد از چندي استاد به پدرش چنين گفت: من آن‌چه مي‌دانستم به‌ فرزندت آموختم. اكنون سؤال‌هايي مي كند كه گاه پاسخش را نمي دانم. خواجه نصير با سفر به شهرهاي نيشابور و استفاده از محضر بزرگان و عالمان ديني آن ديار چون سراج الدين قمري استاد خارج فقه و اصول و فريد الدين داماد نيشابوري از شاگردان امام فخر رازي كتاب اشارات ابن سينا را فراگرفت و بعد از آن با راهنمايي فريد الدين كتاب قانون ابن سينا را نزد قطب الدين مصري شافعي به خوبي آموخت. و از محضر عارف معروف نيشابور، عطار ( متوفي627) نيز بهره‌مند گشت.

محقّق طوسي پس از مدّتي به قم سپس به اصفهان و از آن جا به عراق رفت و در تمامي اين سفرها از محضر استادان بزرگي بهره گرفت. در عراق علم فقه را از محضر معين الدين سالم بن بدران مصري مازني از شاگردان ابنادريس حلّي و ابن زهره ی حلّي فراگرفت. در سال 619 ق از استاد خود اجازهی نقل روايت دريافت كرد. نوشته‌اند كه خواجه نصير مدّت زماني از علّامه حلّي فقه و علّامه در مقابل، درس حكمت را نزد خواجه آموخته است و كمالالدّين موصلي از علماي عراق علم نجوم و رياضي به خواجه آموخته است.( گلشن ابرار، ص 123)

تصنيفات

خواجه نصير در دوران حيات ارزشمند خويش به رغم آشوب و حوادث مخاطره‌انگيز و فشارهاي سياسي، اجتماعي و نظامي آن عصر، توانست حدود يكصد و نود كتاب و رساله‌ي علمي در موضوعات متفاوت به رشتهی تحرير درآورد. برخي آثار او عبارتند از:

-تجريد العقايد: كه در موضوع كلام نوشته شده و مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است.

-شرح اشارات: اين كتاب شرحي بر اشارات ابن سينا مي باشد.

قواعد العقايد در موضوع اصول عقايد است.

اخلاق ناصري، اوصاف الاشراف، تحرير اقليدس، تحرير مجسطي، اساس الاقتباس، زبح ايلخاني، اثبات الجواهر، اثبات اللوح المحفوظ، اشكال الكرويه، شرح اصول كافي ، رساله اي در كليات طب، تجريد الهندسه و ده‌ها كتاب و رساله علمي ديگر.

ویژگی های اخلاقي

خواجه نصير ويژگي هاي اخلاقي زيادي داشت. هيچ گاه علمش بر تعهّد و اخلاقش سبقت نمي گرفت. توجّه به نظر ديگران و برخورد متواضعانه و حكيمانه با افراد از خصوصيات او به شمار مي رفت. تمايلات و روحيات عرفاني خواجه در برخي از كتاب‌هايش چون اخلاق ناصري و شرح اشارات مشهود است. علامه‌ي حلّي از شاگردان خواجه نصير در باره‌ي وي چنين مي گويد: خواجه ی بزرگوار در علوم عقلي و نقلي تصنيفات بسيار دارد و در علوم دين بر طريقهی مذهب شيعه كتاب ها نوشت. او شريف‌ترين دانشمندي بود كه من ديده‌ام.( گلشن ابرار،ص126)

آثار و خدمات

خواجه نصير نسبت به مسايل سياسي روزگار خود بيتفاوت نبود. در زمان او فرقه ی اسماعيليان كه دسته‌اي از شيعيان بودند كه اسماعيل فرزند امام صادق (علیهالسّلام) را جانشين حضرت دانسته بر او توقّف كردند فقه جداگانه ای را ارائه می نمودند. خواجه ناسازگاري خود را با عقايد آنان اعلام مي داشت و به خاطر همين امر توسّط حاكم آن زمان بازداشت و زنداني شد. خواجه نصير مدّت 26 سال در قلعه ی اسماعيليه به سر برد امّا در اين دوران لحظه‌اي از تلاش علمي باز‌ننشست و كتاب‌هاي متعدّدي از جمله شرح اشارات ابن سينا، تحرير اقليدس، تولّي و تبرّي و اخلاق ناصري و چند كتاب و رساله ی ديگر را تأليف كرد. در سال 656 تاج و تخت اسماعيليان در ايران برچيده شد. پس از آن خواجه نصير بزرگ‌ترين گام را در جلوگيري از جنگ و خونريزي و قتل عام مردم برداشت و نزد خان مغول هلاكوخان رفت و از احترام ویژهای برخوردار شد. هلاكوخان در فتح بغداد و كشتن آخرين خليفه ی عبّاسي از نظرهاي خواجه نصير بهره گرفت. مقام علمي و ارزش فكري خواجه نصيرالدّين طوسي موجب شد هلاكو او را در شمار بزرگان خود دانسته نسبت به حراست و حفظ جان او كوشا باشد. خواجه نصير از موقعيت استفاده كرد و خدمات بسياري به فرهنگ اسلام و كشورهاي مسلمان ارزانی داشت كه برخي از آنان عبارتند از:

1)انجام كارهاي علمي فرهنگي و نگارش كتاب‌هاي ارزشمند؛

2)جلوگيري از به‌آتش كشيدن كتابخانه ی بزرگ حسن صبّاح در قلعه‌ي الموت به دست مغولان؛

3)نجات جان دانشمندان و علمايي همچون ابن ابي الحديد ( شارح نهج البلاغه) و برادرش موفّق الدّوله و عطا ملك جويني كه بي رحمانه مورد خشم و غضب مغولان قرار گرفته بودند؛

4)جذب و حل شدن قوم مغول در فرهنگ و تمدّن اسلامي به دست خواجه به طوري كه موجب شد مغولان به اسلام روي آورند و از سال 1694 میلادی اسلام دين رسمي ايران قرار بگيرد؛

5)جلوگيري از تهاجم مغولان به كشورهاي اسلامي؛

6)تأسيس رصدخانه مراغه در سال656 ق با همكاري جمعي از دانشمندان؛

7)احداث و تجهيز كتابخانه بزرگ رصد خانه در مراغه ( گلشن ابرارص 126 و125)

 

شاگردان او

خواجه نصير در شهرها و كشورهاي مختلف رفت وآمد ميكرد و هم چون خورشيدی تابان نورافشاني می نمود. شاگردان بسياري را فروغ دانش مي بخشيد برخي از آنان به اين قرار است: از معروف ترين شاگردان خواجه نصير افراد ذيل را مي توان اشاره كرد.

1) جمال الدّين حسن بن يوسف حلّي ( علّامه حلّي) از دانشوران بزرگ شيعه كه تصنيفات گران سنگي دارد و علاوه بر آن شرح هايي بر كتاب هاي خواجه نگاشته است.

2)قطب الدّين شيرازي كه از شاگردان ممتاز خواجه بوده است. وي در 14 سالگي به طبابت پرداخت همچنين كتاب هايي در شرح قانون ابن سينا و قرآن نوشته است.

3) كمال الدين ميثم بن علي بن ميثم بحراني حكيم رياضي دان، متكلم و فقيه كه شرح مفصّل و معروفی بر نهج البلاغه نوشته است.

4) كمالالدّين عبدالرّزاق شيباني بغدادي، او حنبلي مذهب و معروف به ابن الفوطي بود. او نيز نزد خواجه مدّت زيادي علم آموخته است. وي از تاريخ نويسان قرن هفتم است و كتاب‌هاي معجم الآداب، الحوادث الجاهه، و تلخيص معجم الالقاب از آثار اوست.

5) سيّد ركن الدّين استرآبادي از شاگردان و همراهان خاص خواجه بوده و شرح‌هايي بر كتاب‌هاي استاد خويش نوشته و علاوه بر تواضع و فروتني از احترام خاصي برخوردار بوده است.

از ديگر شاگردان ‌خواجه نصير؛ ابراهيم حمدي جويني، اثير الدين اوماني، مجد الدين طوسي، مجد الدين مراغي را می توان نام برد.(گلشن ابرار ص 127)

استادانِ او

خواجه نصير در علم معقول شاگرد فريدالدّين مشهور به داماد است و داماد شاگرد سيد صدرالدّين سرخسي است و او از شاگردان افضل الدين غيلاني است و او از شاگردان ابوالعباس لوكري است و او از شاگردان بهمن يار و او از شاگردان شيخ الرئيس ابوعلي سينا است در علم معقول خواجه از شاگردان پدرش محمد بن الحسن است و او شاگرد سيد فضل الله راوندي است و او شاگرد سيد مرتضي رازي برادر سيد مجتبي ابن اداعي است و او شاگرد جعفر بن محمد است و او شاگرد سيّد رضی صاحب نهج البلاغه است. (كتاب قصص العلماء از ص 491 به بعد)

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 20


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (2571)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort